نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
خاطره نگاری جانبازان؛
جانباز "حبیب الله رنجبر" سال‌ها حسرت ملحق شدن به کاروان رزمندگان در دلش بود. هر بار صدای پای آنان را می‌شنید، قلبش به تپش می‌افتاد و می‌دانست جای او در میانشان است. تا اینکه یک روز، تصمیم گرفت آرزوی دیرینه‌اش را به واقعیت تبدیل کند و با عزمی راسخ، قدم در مسیری پر از ایمان گذاشت. در نوید شاهد به تماشای این رزمنده دلیر بنشینیم.
کد خبر: ۵۸۰۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰

خاطره نگاری جانبازان؛
جانباز "حجت‌الله عبدالمحمدی"، بسیجی دلاور، از روزهای پرافتخاری می‌گوید که داوطلبانه قدم در جبهه‌های نبرد گذاشت. او با یادآوری لحظه‌های سخت جزیره مجنون و اصابت موج انفجار، از معنای واقعی خدمت به وطن سخن می‌گوید؛ روزهایی که برایش نمادی از ایثار و عشق به سرزمین بودند.
کد خبر: ۵۸۰۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰

خاطره نگاری جانبازان
جانباز «ابوالفضل صالح رعیتی» در گفتگو با نوید شاهد بیان کرد: «داوطلبانه به جبهه رفتم و زمانی که اعزام شدم، نه همسرم و نه فرزندانم از این تصمیم من خبر نداشتند. ۴۵ روز تمام، خانواده‌ام از من بی‌خبر بودند و حتی به آن‌ها گفته شده بود که شهید شده‌ام. در این مدت، من در یک گودال نزدیک خطوط دشمن پنهان شده بودم. هر شب، با برنامه‌ریزی دقیق، خطوط عراقی‌ها را شلوغ می‌کردم و نمی‌گذاشتم آسایش داشته باشند. این کار را با ایمان و عشق به وطن انجام می‌دادم، بی‌آنکه کسی از شرایط سخت من خبر داشته باشد.»
کد خبر: ۵۸۰۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا
ابراهیم علی بهرامی جانباز و پدر شهید در خاطرات خود گفت: «پسرم ۱۳ ساله بود و اصرار داشت به جبهه برود. به او گفتم: "پسرم، سنت کم است؛ می‌خواهی چه کاری انجام بدهی؟" با لبخند جواب داد: "باباجان، اگر کاری از دستم برنیاید، حداقل می‌توانم یک لیوان آب به رزمنده‌ها بدهم." وقتی پسرم به جبهه رفت، من هم تصمیم گرفتم پشت سرش بروم. دوره آموزشی را با هم گذراندیم و ما را به کردستان اعزام کردند. بعد از شش ماه، ما را از هم جدا کردند. پس از مدتی خبر رسید که پسرم به مقام شهادت نائل شده است.»
کد خبر: ۵۸۰۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۳

به مناسبت نهمین کنگره ملی شعر و داستان ایثار؛
برنامه «عصر شعر ایثار» شهرستان‌های استان تهران با حضور و شعرخوانی «مصطفی محدثی‌خراسانی و علیرضا قزوه»، ۱۱ آذرماه در حوزه هنری برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۴

خاطره‌‌ای از شهید «نادر سفاری»
برادر شهید تعریف می‌کند: او علاقه زیادی به رفتن به جبهه داشت و همیشه از پدر و مادرم می‌خواست تا با تصمیمش موافقت کنند. سرانجام، وقتی پدر و مادرم دیدند که او مصمم است و اشتیاق زیادی برای این کار دارد، رضایت دادند و او راهی جبهه شد.
کد خبر: ۵۸۰۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۴

خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»
مادر شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت؛ تو چند تا پسر داری، یکی را خمس بده به امام خمینی(ره). گفتم؛ من خمس داده‌ام تو برو برای امام خمینی(ره) خدمت کن.
کد خبر: ۵۸۰۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۴

در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد:
ششمین ویژه برنامه «شب خاطره » با محوریت «نقش توپخانه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس و محور مقاومت» در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
کد خبر: ۵۸۰۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶

شهید سید جواد موسوی، از فرزندان رشید شهرستان فومن، در بهمن ۱۳۶۴ طی عملیات والفجر ۸ در منطقه اروندکنار به فیض شهادت نائل آمد. یاد و خاطره این شهید بزرگوار، به‌عنوان نماد ایثار و ایمان، همواره در دل‌های مردم گیلان زنده خواهد ماند.
کد خبر: ۵۸۰۴۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۹

به مناسبت بزرگداشت ایام فاطمیه تهیه و منتشر شد
به مناسبت بزرگداشت ایام فاطمیه، نماهنگی با عنوان «عنایت حضرت فاطمه‌زهرا(س) در عملیات والفجر ۸»، به روایت شهید ابوالفضل نظری توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین تهیه و منتشر شد.
کد خبر: ۵۸۰۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰

خاطره‌‌ای از شهید «اسماعیل فرخی‌نژاد»
همرزم شهید تعریف می‌کند: او از خط و حد و مرزی که لشکر برای پیشروی تعیین کرده بود؛ جلوتر رفت و با کمک گردان‌های دیگر، بعثی‌ها را توی باتلاق گیر انداخت و آن‌ها را اسیر کرد و به عقب آورد. این کارش بیانگر این بود که او فرمانده‌ای لایق، توانمند و از خود گذشته است.
کد خبر: ۵۸۰۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰

به منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا؛
یادواره ۵ شهید روستای قره‌باغ به منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰

پدر شهید «سید جواد باقرتیچی» می‌گوید: به اصرار من تن به ازدواج دادند و در روز عروسی لباس پیغمبری را بر تن کردند و مدت کوتاهی نگذشت که به جبهه رفتند.
کد خبر: ۵۸۰۳۲۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۹

با حضور مردم شهیدپرور؛
یادواره شهدا همراه با جمع‌آوری کمک‌های مردمی(پویش ایران همدل)، با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور در قزوین برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۹

خاطره‌‌ای از شهید «ابراهیم مهیاری»
مادر شهید تعریف می‌کند: شهید در هر شرایطی کنارم بود تا در انجام کارها یاری‌ام کند و زحماتم را کمتر کند. او همیشه می‌گفت؛ "می‌خواهم شما را سربلند کنم." در نهایت نیز با شهادتش باعث افتخار و سربلندی من شد.
کد خبر: ۵۸۰۲۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۹

«او همیشه خود را مدیون شهدا می دانست و شهادت را اوج رستگاری انسان می شمرد.» در ادامه زندگی معلم شهید ابراهیمی آذر را میخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸

موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می کند
ویژه برنامه «شب خاطره » با حضور فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۹

خاطره‌‌ای از شهید «سالم زارعی»
همرزم شهید تعریف می‌کند: به یاد دارم یک روز که به مرخصی شهری رفته بودیم، هنگام بازگشت به پایگاه، یک ماشین سپاه دیدیم که در دره‌ای سقوط کرده بود. کسی جرات پایین رفتن نداشت. زیرا مسیر صعب العبور بود و اگر کسی به پایین دره می‌رفت بالا آمدن برایش خیلی مشکل بود.
کد خبر: ۵۸۰۲۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸

دوست شهید «قاسم شیری» می‌گوید: علاقه‌ی زیادی داشت که به جبهه اعزام شود. بالاخره به جبهه اعزام شد و به آرزوی خودش یعنی شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۰۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷

خاطره‌‌ای از شهید «هادی اسکانی‌زاده»
پدر شهید تعریف می‌کند: به شهید گفتم؛ بیا سر سفره غذا بخور، شهید در پاسخ گفت؛ چطور ما غذا بخوریم در حالی که سیل زدگان غذایی ندارند. به او گفتم که دولت کمکشان می‌کند اما ایشان گفت؛ پس تکلیف ما چه می‌شود؟
کد خبر: ۵۸۰۱۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷