خاطره شهید «حافظ نظری» از برادر خود میگوید: به مادرم گفته بود که از مادر شهیدان خجالت میکشم که چرا شهید نمیشوم. آخرین بار که به مرخصی آمده بود از مادر شهدا دیدار کرده بود و به آنها گفته بود که از صبر خود به مادرم هم بدهید.
کد خبر: ۵۶۸۵۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۰
برادر شهید «مهدی پورعباسی» میگوید: بچهها یک مقدار کار کردند خسته شدند، ولی شهید همچنان مشغول کندن سنگر بودند تا این که کار تمام شد و بعد شروع کردند به کشیک دادن که توسط یک تک تیرانداز شهید شدند.
کد خبر: ۵۶۸۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۵
همرزم شهید «غلام رضا آلالانی» میگوید: خودم جنازه را شناسایی کردم از روی دستخطش که در پوتینش بود جالب توجه اینکه شهید به آرزویش رسید، زیرا هم بی دست و هم بی سر بودند.
کد خبر: ۵۶۸۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۵
دوست شهید «مهدی باباجانیان» میگوید: من به ایشان گفتم شما تشریف میبرید جبهه، مادرتان نگران شما هستند در جواب به من گفتند: که هر چقدر مادرم مرا بیشتر دوست داشته باشد از حضرت زینب (س) بیشتر دوست ندارد.
کد خبر: ۵۶۸۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۵
همرزم شهید «اکبر منصوری» تعریف می کند: "اكبر به عنوان فرمانده در ميان افراد از محبوبيت خاصى برخوردار بود. او به آنچه مى گفت عمل مى كرد و به همين دليل سخنانش در بچه هاى گردان تأثير داشت و او همواره ديگران را به نماز اول وقت توصيه مى كرد.
کد خبر: ۵۶۷۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۹
خاطرات جنگ تحمیلی
بهرهگیری از انگیزههای دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامهریزیشده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقهای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیتالمقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران ۸ سال جنگ تحمیلی متمایز میکنند.
کد خبر: ۵۶۷۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷
همسر شهید «شروین احمدی زرین کلایی» میگوید: انگار همیشه میدانست سمت چپ سینهاش تیر میخورد، به دختر کوچک مان که شش ماهش بود میگفت: «اینجا را ببوس که این جا روزی تیر میخورد.»
کد خبر: ۵۶۷۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
خواهر شهید بانقلانی در ذکر خاطره ای می گوید: می خواستم مهدی آن گونه که خواست خودش بود در شادترین روز زندگیمان که عروسی برادر بزرگم بود شرکت کند به همین خاطر به هر طریقی خواستیم با او تماس بگیریم و او را در جشن و شادی خودمان شریک کنیم اما متاسفانه امکان برقراری تماس نبود، غافل از اینکه برادرم مهدی همان شب به آرزویش رسیده بود. در ادامه این خاطره را بخوانید.
کد خبر: ۵۶۷۵۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
شهید «عوض عاشوری» فرزند حسنقلی، یکم فروردین 1340 در یک خانواده مذهبی در شهرستان خوی دیده به جهان گشود. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهههای جنگ حضور یافت و سرانجام در بیست و سوم فروردین سال 62 با سمت فرمانده گروهان در شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. آنچه میبینید عکسهایی از این شهید بزرگوار است که تقدیم شما مخاطبان عزیز میگردد.
کد خبر: ۵۶۷۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۳
خواهر شهید «سیدمصطفی حسینی» میگوید: یک روز به خانه برادرم که در قائمشهر زندگی میکند، میرفتیم که در ماشین یک لحظه چادرم از سرم افتاد. سیدمصطفی خیلی ناراحت شد و گفت: «مگر نگفتم حجاب خودتان را رعایت کنید.» من از این حرکت او خوشحال شدم و صورت او را بوسیدم. کلاً روی مساله حجاب تاکید زیادی داشت.
کد خبر: ۵۶۷۰۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۷
خواهر شهید «ابراهیم ترابی» میگوید: تازه اذان صبح گفته بود شهید آنقدر مقید بود که قبل از اذان بیدار شود و برای نماز خود را آماده میکرد.
کد خبر: ۵۶۷۰۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
مادر شهید «محمد احمدی آسوری» میگوید: پدرش گفت: چون تو سرباز بودی دیگر نباید به جبهه بروی اما پسرم در جواب گفت: من حسین زمانم را تنها نمیگذارم. عشق او به امام زیاد بود.
کد خبر: ۵۶۶۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۲
خواهر شهید «ناصر کریمی» میگوید: ایشان عاشق جبهههای جنگ بود زمانی که به مرخصی میآمد، بعد از گذشت چند روز می گفت دلم برای جبهه تنگ شده است.
کد خبر: ۵۶۶۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۵
شهید «محمدناصر اشتری» از عملیات رمضان چنین روایت می کند: در مرحله دوم عملیات رمضان موقعیتی پیش آمد که میبایست تغییر موضع میدادیم و از طرفی سنگری هم وجود نداشت و تانکهای دشمن نیز ما را کاملاً در دید خود داشتند.
کد خبر: ۵۶۵۸۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
شهید «محمدناصر اشتری» در فروردین ماه سال 1364 به شهادت رسید. روایت این شهید معزز از عملیات رمضان را در ادامه دنبال کنید.
کد خبر: ۵۶۵۸۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
مادرشهید «محمدمهدی دهقان طرزه» میگوید:وقتی او به جبهه رفت در وصیت نامه اش نوشت، چون شهادت از دامادی بهتر است، پس بهتر است شما آن ۵۰ تومن را به خاله بدهید. بعد از شهادت ایشان، وقتی لباس او را دیدم، در درون وسایلش دو عدد ۲۰ تومانی بود که خواهرم آنها را به همراه عکس شهید قاب کرد و بر دیوار نصب نمود.
کد خبر: ۵۶۵۷۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۶
پدر شهید «رجب برارپور» میگوید: اوقات فراغتش را با نقاشی کشیدن و در مساجد و مطالعه کتابهای مذهبی سپری میکرد. بزرگترین آرزویش شهادت در راه خدا بود.
کد خبر: ۵۶۵۵۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۸
مادر شهید «نظام علی اکبری» میگوید: در انجام واجبات مانند نماز و روزه و دعا و راز ونیاز بسیار مقید بودند و از محرمات دوری میکردند.
کد خبر: ۵۶۵۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۸
پدر شهید «امید پرکار سرخرودی» میگوید: به او گفتم اگر نمیتوانی در عملیات خوب شرکت کنی شرکت نکن و جای خود را به کس دیگر بده تا او بجنگد، جای دیگران را اشغال نکن و اگر عملیات رفتی با روحیه باش و خوب بجنگ و سرت را برای خدا هدیه بده و برو به سمت دشمن.
کد خبر: ۵۶۵۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷
پدر شهید «سبحان جعفری جویباری» میگوید: در انجام واجبات و مستحبات پایبند بود. مرتب در نماز جمعه و جماعت حضور داشت. انس و علاقه شدیدی به قرائت قرآن داشت. دائماً قرآن تلاوت میکرد.
کد خبر: ۵۶۵۵۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷