بوشهر - خاطرات

خاطرات
روایت روزه داری یک شهید در پادگان های رژیم پهلوی

روایت روزه داری یک شهید در پادگان های رژیم پهلوی

بردار شهید «حسین حاجی نژاد» روایت می‌کند:برادرم فرد بسیار مقیدی بود. یکی از افسران دوران طاغوت می‌گفت: «قبل از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ که حسین دوران خدمت سربازی رو تهران و یگان ما می‌گذروند، به خاطر شرایط حاکم، روزه گرفتن کار سختی بود، اما ...» در ادامه خبر متن خاطراه زیبا را بخوانید.
توسل به «حدیث کسا» به سفارش یک شهید، مشکل‌گشای پزشک مسیحی شد
خاطرات روحانی شهید محمد حسن ابراهیمی؛

توسل به «حدیث کسا» به سفارش یک شهید، مشکل‌گشای پزشک مسیحی شد

بردار روحانی شهید محمد حسن ابراهیمی نقل می کند: یک پزشک مسیحی اهل کلمبیا که از دوستان شهید بوده و تحت تأثیر معارف اهل بیت(ع) بود. گویا مشکلی برای اشتغال داشته که به شهید ابراهیمی می‌گوید. شهید ابراهیمی در پاسخ به مشکلش گفته: ما در مکتب‌مان چیزی به نام «توسل»داریم. سپس مطلب را توضیح می‌دهد و حدیث «کسا» را برایش می‌خواند و معنا می‌کند...»
پایبندی نماز اول وقت یک شهید در دل جنگ
خاطرات شهید غلامحسین سجادی‌زاده:

پایبندی نماز اول وقت یک شهید در دل جنگ

چند ماه بعد از عملیات والفجر ۸ به اتفاق سید غلامحسین به خط مقدم در شمال شهر فاو اعزم شدیم. به خاطر شرایط خاص و ارتفاع کم سنگر‌ها مجبور بودیم نمازهایمان را نشسته بخوانیم اما در این شرایط شهید سجادی زاده ...» ادامه خاطرات را در متن خبر بخوانید.
آخرین شام شهادت
خاطرات سردار شهید«احمد اسدی»

آخرین شام شهادت

همرزم سردار شهید«احمد اسدی»از آخرین خاطرات خود با شهید می گوید:شب قبل از شهادت احمد همه دور هم نشسته بوديم و صحبت مي كرديم.شهيد اسدی رو به من كرد و گفت:گرسنه هستم اگه چيزي دم و دست گير مياد زحمت آن را بكش من هم با خوشحالي رفتم و مقداري غذاي باقيمانده ي ظهر كه مرغ و برنج بود را برايش آوردم. در حالي كه شروع به خوردن مي كرد با لبخند گفت:آخرين مرغ و برنج خودمان را هم بخوريم،شايد شهيد شديم...»
سردار شهیدی که یک هفته پس از ازدواجش به شهادت رسید

سردار شهیدی که یک هفته پس از ازدواجش به شهادت رسید

مادر سردار شهید«احمد اسدی» نقل می کند:هنوز بيش از يک هفته از عروسی اش نگذشته بود كه تصميم گرفت به جبهه برگردد. هر چقدر اصرار كردم، مادر شما كه مرخصي داريد،و تازه عروس هم در خانه داريد به جبهه نرو!در جواب گفت:مادر آنجا بيشتر به من نياز دارند شما به جای من هوای عروسم را داشته باش...»
شهیدی که محبوب دل بسیجیان بود

شهیدی که محبوب دل بسیجیان بود

آذرماه ۱۳۶۵ سیل سراسر استان بوشهر را فراگرفت و روستای دشتی به مانند قایقی روی دریای متلاطم بود. تعدادی از بچه‌ها ناخواسته از اعزام جا مانند، اما فرمانده پایگاه و تعدادی از بسیجیان تصمیم به برگشت نداشتندو سرانجام به جبهه اعزام‌شدند...» در ادامه خبر متن این خاطراه را بخوانید.
شهید دانشجویی که در عملیات کربلای ۴ مدرک شهادت را گرفت
زندگینامه شهید دانشجو:

شهید دانشجویی که در عملیات کربلای ۴ مدرک شهادت را گرفت

شهید دانشجو «عباس آفریدون» پس از ۱۲ بار اعزام شدن به جبهه حق علیه باطل در عملیات والفجر ۸ مجروح شیمیایی شد. وی پس از مجروح شدن در کنکور تربیت معلم شرکت کرد و در رشته امورتربیتی در مرکزتربیت معلم شهیدرجایی شیراز پذیرفته‌شد...» متن کامل زندگینامه این شهید بزرگوار در ادامه متن خبر بخوانید.
شهیدی که درس شهادت را در دانشگاه کربلا آموخت
زندگینامه شهید دانشجو؛

شهیدی که درس شهادت را در دانشگاه کربلا آموخت

«شهید دانشجو «محسن چکاه» سال چهارم علوم تجربی بود که در کنکور دانشگاه آزاد اسلامی قبول شد. پس از ثبت‌نام در دانشگاه نوبت به اعزام گروه راهیان کربلا ۳ رسید. محسن شب قبل از اعزام خواب شهادت خود را دیده بود و می‌گفت من اینبار به شهادت می‌رسم...»
وعده ازدواجی که با شهادت رقم خورد
به مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد؛

وعده ازدواجی که با شهادت رقم خورد

همرزم شهید «عبدالرضا حکیمی»روایت می کند: هر وقت از عبدالرضا مي پرسيديم كه چرا ازدواج نمي كند ميگفت: ناراحت نباشيد من به زودی ازدواج مي كنم، ما كه نمي دانستيم منظور او از اين حرف چيست خوشحال ميشديم كه عبدالرضا به زودی ازوداج مي كند،تا اينكه به شهادت رسید و ما آن موقع فهميديم كه منظورش از عروسی، شهادت است...»
۱
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه