برگی از خاطرات مادر شهید "قربان احمدی"؛
نوید شاهد - «برای دیدنش به تهران رفتم هنگامی که پسرم مرا دید سلام و احوالپرسی کرد ولی من به دلیل دلتنگی با دیدنش گریه کردم، پسرم گفت: مگر مادر چشمانت درد نمیکند اگر به چشمانت آسیبی برسد شما چه کاری از دستتان برمیآید. مادر مدیون من هستی اگر برایم گریه کنی ...» ادامه این خاطره از زبان مادر شهید "قربان احمدی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۵
نوید شاهد - مادر شهید "نادر حسنوند اصلی" نقل میکند: «پسرم از حضرت ابوالفضل العباس «ع» پیروی داشته و شجاعت و سیره او در بسیاری از کارهایش سرمشق دیگران بود.»
کد خبر: ۵۱۱۳۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۳
نوید شاهد - گروه تلویزیونی «از آسمان» که در حوزه جهاد و مقاومت فعالیت دارد این بار به زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم «علی سلطانمرادی» پرداخته است. نوید شاهد آذربایجان شرقی علاقمندان را به تماشای بخش اول این مستند دعوت می کند.
کد خبر: ۵۱۱۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱
در گلزار شهدای قزوین؛
نوید شاهد –حسن شکیبزاده نویسنده کتاب "الضاریان" طی بیان خاطرهای، چرایی تنها شهیدی که سنگ مزارش در گلزار شهدای شهر قزوین تعویض نشد را بازگو میکند که این خاطره خواندنی و شیرین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۴
نوید شاهد - «اول بوی سیر را احساس کردم و بعد بدنم تاول زد. احساس کردم کشاله رانم دارد میسوزد. ماسک داشتیم، اما این اولین باری بود که عراق شیمیایی میزد. بلند شدم و به سمت بهداری حرکت کردم، اما چند بار نشستم، چون حالت تهوع داشتم ...» ادامه این خاطره را از رزمنده دفاع مقدس "ولیالله محمدی" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «همین که فهمید باید برای شناسایی منطقه عازم ماموریت شویم فرزند چند روزهاش، ابوذر را زیر بغل زد و گفت: برویم. پرسیدم: این طفل معصوم را کجا میآوری؟ میرویم جنگ نه مهمانی! ...» ادامه این خاطره از "منوچهر مهجور" یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳
نوید شاهد – در قسمتی از کتاب "خاکریز" که گزیدهای از خاطرات دفاع مقدس استان قزوین است، میخوانید: «وقتی دکتر دندانم را نگاه کرد گفت که باید آن را بکشم. بدون آمپول بیحسکننده دندانم را کشید. کشیدن دندان همانا و غش کردن من همانا. دیگر نفهمیدم چه شده. فقط وقتی چشمانم را باز کردم دیدم که لباسم تمام خونی است و از شدت درد چشمانم تار میبیند ...»
کد خبر: ۵۱۱۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳
نوید شاهد - «در روستای ما یکی از اقوام موج گرفته بود طبق نظر پزشک برای مداوا به روستا آمده بود.
مردم روستا که اطلاعی از موج گرفتگی نداشتند میگفتند او دیوانه و یا جنّی شده است ...» ادامه این خاطره را از "ابوالفضل پارساپور" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۱۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۲
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «به دلیل بازیگوشی بعضی از رزمندهها فرمانده همه نیروها را به کوههایی که به جنوب پادگان مشرف میشد هدایت کرد. حدود چهار ساعت در کوهستان پیادهروی و آموزش میدیدیم ...» ادامه این خاطره را از "احمد عباسی" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۰۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۱
نوید شاهد - «در را که باز کردم عینهو دودکش کارخانه دود بود که زد توی صورتم. داشتم خفه میشدم. چشم چشم را نمیدید. چون پاییز بود هوا زود تاریک میشد. تنها چیزی که میدیدم نور کامپیوتر داخل اتاق بود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "حمید سیاهکالیمرادی" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۱۱۰۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۱
نوید شاهد_ دوست و هم رزم شهید مدافع حرم «سردار شهید شاهرخ دایی پور» در خاطرهای از او میگوید: ...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "شاهرخ دایی پور» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۰
نوید شاهد_ مادر شهید مدافع حرم «محمد حمیدی»، در خاطرهای از او میگوید: «يک بار سيزده بدر به باغي رفته بوديم. در یک باغ پرندهاي كوچک از لانهاش در بالاي درخت پايين افتاده بود...» ادامه این خاطره را از شهید مدافع حرم «محمد حمیدی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۰۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۰
نوید شاهد_ «جوانمرد» عنوان کتابی است که داستان زندگی شهید ابراهیم هادی را روایت میکند.این کتاب به قلم علی اکبر مزدآبادی در سال ۹۹ از سوی انتشارات یا زهرا به چاپ رسید.
کد خبر: ۵۱۱۰۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۰
نوید شاهد_ موزه شهدا بنیاد شهید و امور ایثارگران از جمله مکان های با ارزشی است که آثار بسیاری از شهدا در آن جمع آوری و نگهداری شده است. در ادامه تصاویری از این مکان را مشاهده می کنید.
کد خبر: ۵۱۱۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۰
وصیتنامه؛
نوید شاهد_ قریب بر چهار سال است که از شهادت شهید مدافع حرم «بهرام مهرداد» میگذرد. از این رو پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را برای علاقه مندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۱۱۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۳۰
برگی از خاطرات شهید عید قربان؛
نوید شاهد - «جناب اردستانی گفت: عباس جان! بخور بنده خدا نذر کرده، عباس گفت: اگر صاحبش بفهمد که من خوردهام مرا نفرین میکند اینها را باید فقرا بخورند، من که دستم به دهنم میرسد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید عید سعید قربان، سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۱۰۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۹
برگرفته از نامههای دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «کامبیز جان، جایت خالی به مشهد رفتم و دعا کردم که شهید بشوی ...» این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۰۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۹
نوید شاهد_ همسر شهید مدافع حرم «حسن غفاری»، در خاطرهای از او میگوید: «قرآن آوردم و گفتم «حالا که بازگشتید. از زیر قرآن رد شوید» گفت: «اول شما و بچهها رد شوید»، رد شدیم. گفتم «حالا نوبت شماست» گفت: «میترسم، میترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد...» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حسن غفاری» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۰۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۹
نوید شاهد_ همسر شهید مدافع حرم «حسن غفاری»، در خاطرهای از او میگوید: «حسن آدرس مزار خود را در خواب دیده و قبل از اعزام به سوریه به من گفته بود....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم "حسن غفاری» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۵۱۰۹۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۹
نوید شاهد _ غریب برسه سال است که از شهادت سردار شهید مدافع حرم "شاهرخ دایی پور" میگذرد. از این رو پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه آلبوم تصاویر این شهید والامقام را در دو بخش جوانی، سوریه و دفاع مقدس را برای علاقه مندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۱۰۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۹