خاطرات - صفحه 8

خاطرات

روزهای سخت اسارت؛ روایتی از کانال مرگ تا بستری در درمانگاه

نوید شاهد - «حمیدرضا پروانه» آزاده و جانباز کرمانشاهی می گوید: «خبر نداشتیم که باید از میان دو ستون از سربازان عراقی عبور کنیم که هر کدام برای زدن ما وسیله ای در دست داشتند. حسابی هر کدام با سرعت عملی که داشتند با چند ضربه از ما استقبال کردند. آن شب فهمیدیم که به جای دشمنانی هم نوع با حیواناتی درنده خو و بی رحم طرف هستیم.»
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

فیلم/اگر نیاز باشد همچون فرزند شهیدم به میدان نبرد می آیم

نوید شاهد - شهید «جمشید حسن زاده» نوزدهم اردیبهشت 47، در شهرستان میاندوآب به دنیا آمد و سرانجام در نوزدهم خرداد 67 در پیرانشهر بر اثر درگیری با نیروهای عراقی به شهادت رسید. در ادامه فیلمی از گفتگو با پدر این شهید را می بینید.
خاطرات رزمندگان گردان 410 غواص لشکر ثارالله؛

تصورات باطل درباره یک رزمنده!

نوید شاهد – در خاطرات رزمنده «محمد کاظمی» آمده است: پشيمان از آنچه در تصورات خودم به او نسبت داده بودم، سعي کردم او را در قايقي که زير آتش شديد عراقي ها به اسکله رسيده بود، سوار کنم، اما قبول نکرد. وقتي خيلي اصرار کردم، گفت: «من هنوز مي توانم راه بروم و اگر لازم شد، با يک دست بجنگم. کساني که روي زمين افتاده اند، اولويت دارند.»

فایل صوتی / کتاب "باران در سلول"

نوید شاهد - کتاب گویای "باران در سلول" بخشی از خاطرات "احمد منصوری" است که "علی الله سلیمی" آن را جمع آوری و نشر شاهد به چاپ رسانده است.
کتاب «بوسه بر انگشت» منتشر شد

کتاب «بوسه بر انگشت» منتشر شد

نوید شاهد _ کتاب «بوسه بر انگشت» مجموعه‌ای از خاطرات ، زندگی نامه و وصیت نامه سردار شهید احمد انگالی منتشر شد.
خاطرات/

عشق به جهاد در راه خدا، مایه آرامش در سختی ها

نوید شاهد ـ در کتاب سبز قامتان از خاطرات پدر شهید مهدی مقیم در وصف فرزند شهیدش آمده است: با توجه به روحیه مبارزه و سخت کوشی آرامش خاصی داشت، در پایان فعالیت های روزانه خاطرات ش را با چند بیت زیبا به پایان می رساند. خاطرات شهید مقیم، بیانگرعشق وعلاقه او به جهاد در راه خدا است. با وجود علاقه زیادی که به خانواده داشت و دوری از آنها برایش سخت و مشکل بود دست از جهاد برنداشت. در ادامه، خاطرات ی از این شهید والامقام را می خوانید.
روایتی خواندنی از آزاده و جانبازکرمانشاهی؛

رفع تشنگی اسرای ایرانی با آب گل آلود

نوید شاهد - «بیژن آذرمند» آزاده و جانباز کرمانشاهی می گوید: «در بین راه تعدادی از بچه ها به دلیل تشنگی و گرمای شدید بی هوش شدند. عراقی ها علی رغم میل باطنی شان روی پل دجله توقف کردند و با آب گل آلود آن کمی از عطش بچه ها فرو نشاندند.»
روایتی از فرزند آزاده کرمانشاهی؛

قرآن، تنها مونس ایام تنهایی پدرم در اسارت بود

نوید شاهد- « آزاده احمدیان » فرزند آزاده «خلیل احمدیان» می گوید: تنها لطف بعثی ها به پدرم در طول ده سال اسارت قرآنی بود که از مسجدهای بمباران شده ی ایران در اختیار اش گذاشته بودند که پدرم می گفت آن قرآن برای ما مونس و همدم شد هم بوی دین داشت و هم یاد وطن.

صبحگاه دو کوهه؛ خاطرات تیپ تخریب ذوالفقار

نویدشاهد- «صبحگاه دوکوهه» خاطره ای برگزیده از کتاب «پوتین‌های ساق بلند» مجموعه خاطرات کوتاه از زندگی در گردان تخریب لشگر محمد رسول الله نوشته «قاسم عباسی» است. این خاطره را در ادامه می‌خوانیم.

چمران؛ اندیشمندی که علی‌گونه زیست

نویدشاهد- حجت الاسلام والمسلمين شيخ مصطفي مصري،همرزم و مسئول دفتر شهيد چمران در لبنان و منشي شهيد چمران در مدرسه جبل‌عامل بود.گفت وگو با او كه از نزديك شمع وجود چمران را لمس كرده است و در پرتو نوراني وی مدتی زيسته است، فرصتی بود تا از نظراتش درباره يكی از حساسترين دوران مبارزات شهيد دكتر چمران در لبنان مطلع شويم. گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمين شيخ مصطفي مصري که از ماهنامه «شاهد یاران» انتخاب شده است را در ادامه می خوانید.
خاطره‌ای برگرفته از کتاب«شکارچی تانک»؛

«چفیه کریم» که چشم‌بند مادر شد

نوید شاهد- «شکارچی تانک» عنوان کتابی است که زندگی‌نامه و خاطرات سردار شهید «کریم مسافری» را روایت می‌کند. چفیه کریم یکی از داستانهای این کتاب به روایت بهجت نادری است که در ادامه می خوانید.

دختری که احمد آقا صدایش می‌کنند

نویدشاهد- کتاب «دختر تبریز»، مسیر جست‌وجوگری، صیرورت(شدن) و هویت‌یابی همان آدم عادی را تا تبدیل به انسان انقلاب اسلامی به‌خوبی نشان داده است.

«نعمت‌جان» برای بار دوم به کتابفروشی‌ها آمد

نویدشاهد- کتاب «نعمت جان» نوشته سمانه نیکدل، شامل خاطرات صغری بُستاک پرستار و امدادگر دفاع مقدس توسط انتشارات راه‌یار به چاپ دوم رسید.
«شهید اسماعیل باغبانی»به روایت تصویر

«شهید اسماعیل باغبانی»به روایت تصویر

نوید شاهد_در سالروز شهادت شهید اسماعیل باغبانی تصاویر کمتر دیده شده از این شهید والا مقام را تقدیم حضورتان می کنیم.

«همیشه منتظر» داستان زندگی با شهید سردار قاجاریان به روایت همسر

نویدشاهد- کتاب «همیشه منتظر» خاطرات همسر شهید مدافع حرم، سردار قاجاریان نوشته مریم عرفانیان از سوی انتشارات «خط مقدم» به زودی منتشر می‌شود.
زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا عربی آیسک؛

چهار دست و پا راه می رفت ولی خط مقدم را ترک نمی‌کرد

نوید شاهد - برادر شهید علی رضا عربی آیسک روایت می کند: «شهید با عصا توی خط راه می رفت. ولی جبهه را ترک نکرد. برادران می گفتند: ما او را می‌دیدیم که چهار دست و پا راه می رفت. او از این سنگر به سنگر دیگر می رفت و خط را رها نمی کرد.»
زندگی نامه و خاطرات شهید مصطفی شاکری منظری؛

گرد و غبار پای بچه های بسیجی را جارو می کنم

نوید شاهد - مادر شهید مصطفی شاکری منظری روایت می کند: «گاهی وقتها از شهید سؤال می‌کردم که تو این قدر به جبهه می روی، آنجا چه کار می‌کنی؟ می‌گفت: گرد و غبار پای بچه های بسیجی را جارو می کنم. تواضع و اخلاص شهید تا این حد بود.»
زندگی نامه و خاطرات شهید حسین سبحانی کوهسرخی؛

او را به سمت گلزار شهدا می آوردند و من احساس غرور و افتخار داشتم

نوید شاهد - فرزند شهید حسین سبحانی کوهسرخی می گوید: «هفت ساله بودم که چشمم به بالای تپه افتاد و دیدم که جنازه‌ی پدر را به سمت گلزار شهدا می آورند. احساس غرور و افتخار کردم. احساسی ناشی از این که فرزند یک شهید هستم.»
زندگی نامه و خاطرات شهید محمدباقر حصاری؛

شهادت بدون توقف

نوید شاهد - شهید محمد باقر حصاری از شهدای والامقام نیشابور، در زندگانی خود به گونه ای خالصانه و جسورانه قدم به قدم انسانیت و بندگی را به حد کمال رساند که حتی برای شهادت حتی لحظه ای درنگ نکرد.
روایت هایی از زندگانی شهید حسین پور؛

خبر شهادتش را به ما دادند، خوابی که دیدم تعبیر شد

نوید شاهد - همسر برادر شهید علی اکبر حسین پور برزشی نقل می کند: «خواب دیدم که سر کوچه ی منزل ما میزی است و شهید سریع دفترها را امضا می کند و عده ای در آن جا رژه می روند. سه روز بعد که خبر شهادت ایشان را به ما دادند، همان صحنه هایی که در خواب دیدم تعبیر شد. عده ای پاسدار رژه می رفتند و سرود می خواندند.»
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه