چهارشنبه, ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۶
همرزم شهید حسن مدنی فرد در بیان خاطره اش این گونه می‌گوید: «حسن مرد لحظه‌های خطر بود و در پاکسازی کلیه روستا‌های مریوان با خلاقیت‌هائی که داشت با کمترین نیرو به نبرد با دشمن می‌رفت.»

نوید شاهد کردستان؛ شهید حسن مدنی فرد فرزند شهید توفیق روز یکم مهر ماه سال ۱۳۳۲ میان خانواده‌ای انقلابی و متدین در روستای «بلکر» از توابع شهرستان مریوان به دنیا آمد و پس سال‌ها مجاهدت سرانجام در شهریور سال ۱۳۶۰ در روستای «خانقاه رزاب» بر اثر تله انفجاری گروهک‌های ضد انقلاب به شهادت رسید.

او مرد لحظه‌های خطر بود
راوی: امین حکیمی نیا همرزم شهید
سال ۱۳۵۸ با همکاری شهید حسن مدنی فرد و تعدادی از همرزمان به عنوان مدافعان قرآن و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت سازمان پیشمرگان مسلمان کرد درآمدیم.
حسن آرام و قرار نداشت و دوست داشت منطقه کردستان را از دست گروهک‌ها پاکسازی کند تا مردم با رفاه و آسایش زندگی کنند. نماز‌های پنج‌گانه را می‌خواند. همیشه در حال دعا و نیایش بود و به دوستانش توصیه می‌کرد که هیچوقت نام و یاد خدا را از یاد نبرند و خدا را شکر کنند به خاطر نعماتی که به آن‌ها اهدا کرده است.
با احترام و ادب با مردم و دوستان برخورد می‌کرد. به افرادی که حتی از لحاظ سنی از او سن و سالی کمتر داشتند احترام می‌گذاشت و به آن‌ها سلام و احوالپرسی می‌کرد.
ساده زیستی و بی‌ریایی از خصوصیات اخلاقی او بود و دوست داشت ساده زندگی کند، فردی بود که دنبال مال دنیا نبود.
در همه مأموریت‌ها کلیه دستورات مافوق را به خوبی رعایت می‌کرد. بیشتر به افرادی علاقه داشت که ظاهر و باطنشان یکی باشد و صاف و صادق باشند، هیچوقت احساس غرور نمی‌کرد، به افراد زیر مجموعه و نیرو‌های بسیج مثل برادر رفتار می‌کرد و به شخصیت آن‌ها احترام می‌گذاشت. دوستانش او را الگو قرار می‌دادند و از لحاظ اخلاق و رفتار نمونه بود. به عشق حضرت امام خمینی (ره) و انقلاب به سپاه پیوست. بزرگترین آرزویش پاکسازی کردستان از دست گروهک‌های ضد انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی بود. قبل از انقلاب در شهربانی خدمت می‌کرد. اوایل انقلاب در راهپیمایی‌ها و تبلیغ برای انقلاب و حضرت امام (ره) به جنگ با حکومت طاغوت پرداخت و از شهربانی استعفا داد و به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
سن فردی صبور بود، ولی در مواقع بحرانی قدرت تصمیم گیری بالایی داشت و به همرزمانش روحیه می‌داد تا در عملیات‌ها موفق باشند.
حسن دفاع مقدس را عبادت می‌دانست و می‌گفت: «دفاع مقدس یعنی دفاع از ناموس» و مردم را به طرفداری از انقلاب و کمک به رزمندگان تشویق می‌کرد.
دوازدهم آبان سال ۱۳۵۹ در پانزده کیلومتری شهر کامیاران در پی درگیری پیشمرگان مسلمان کرد با گروهک‌های ضد انقلاب، آن درگیری حدود ۳ ساعت طول کشید.
همراه حسن به تعداد ۴ نفر در کمین ضد انقلاب افتادیم، با درایتی که حسن داشت و با روحیه‌ای قوی، توانستیم تعداد ۶ نفر از آن‌ها را به هلاکت برسانیم و آن‌ها را فراری دهیم.
حسن مسئول اطلاعات سازمان پیشمرگان مسلمان کرد و فرمانده گروهان بود. در دستگیری و شناسایی گروهک‌هائی که در تهران مشغول بمب‌گذاری بودند برای نیرو‌ها تقسیم‌کار می‌کرد تا به راحتی بتوانند ضد انقلاب را شناسایی کنند.
او مرد لحظه‌های خطر بود و در پاکسازی کلیه روستا‌های مریوان با خلاقیت‌هائی که داشت با کمترین نیرو به نبرد با دشمن می‌رفت و در بیشتر عملیات‌ها با بزرگانی، چون شهید صیاد شیرازی، شهید دکتر مصطفی چمران، شهید بروجردی و جاویدالأثر حاج احمد متوسلیان شرکت می‌کرد و مورد تقدیر آن‌ها بود.
در عملیات‌ها همیشه پیشقراول بود و هیچوقت از مرگ نمی‌ترسید، در عملیات‌ها بهترین تصمیم را می‌گرفت، به طوری که حتی به یک نفر از نیرو‌ها از طرف دشمن آسیبی نمی‌رسید. یک روز که از تهران برگشت برای پیشمرگان کرد پول گرفته بود و در بین نیرو‌ها تقسیم کرد و همه را خوش حال کرد.

شهید «حسن مدنی فرد» مرد لحظه‌های خطر بود

از راست: سردار شهید حسن مدنی فرد، شهید حاج عباس کریمی، عبدالعزیز جراح الفقرا، جاوید الاثر حاج
احمد متوسلیان، علی چرخکار و شهید محسن نورانی

پاکسازی روستای (نی)
راوی: محمد روشنی همرزم شهید
در زمان طاغوت شغل بنایی و گچ کاری داشتم. دوستی من و حسن مدنی فرد مثل برادر بود. آنقدر به هم وابسته بودیم که یک روز دوری از هم را نمی‌توانستیم تحمل کنیم. زمانی که از شهربانی رژیم ستم شاهی طاغوت استعفا داد و به خاطر علاقه زیادی که به انقلاب داشت وارد سپاه شد.
با توجه به علاقه‌ای که به حسن و هدف و آرمان هایش داشتم، من هم وارد سپاه شدم. یک روز گفت: محمد از این روز به بعد همیشه باهم هستیم. در همه مأموریت‌ها و پاک‌سازی‌های روستا‌های اطراف مریوان و کامیاران از دست گروهک‌های منحله ضد انقلاب شرکت فعال و با کمترین تلفات مقر دشمن را نابود می‌کردیم.
حسن همیشه به خاطر حُسن انجام وظیفه و رشادت‌های فراوان در ماموریت‌ها مورد تقدیر فرماندهان آن زمان سپاه مریوان قرار می‌گرفت. یک روز من را پیش حاج احمد متوسلیان برد و گفت: حاجی من دوستم محمد روشن را آورده ام که اگر اجازه بدهید در واحد اطلاعات سازمان پیشمرگان او را بکارگیری کنم، چون آدم شجاع، نترس و مطمئنی است. حاج احمد هم قبول کرد. سال ۱۳۵۹ در پاکسازی روستای نی از دست دمکرات با او که فرمانده آن عملیات بود شرکت کردم.
شب قبل از عملیات با حسن تا صبح بیدار بودیم. صبح زمانی که درگیری شروع شد یکی از همرزمان به اسم حسین پناهی که اهل روستای «مرگه دریژ» بود شهید شد. برادر سعید هم در آن درگیری زخمی شد، بعد از دو ساعت درگیری دو نفر از سران و مسئولان عوامل دمکرات به هلاکت رسیدند.
مسیح کردستان شهید محمد بروجردی و جاویدالأثر حاج احمد متوسلیان برای دستگیری عوامل ضد انقلاب در تهران و یا شهر‌های دیگر یکی از گزینه‌هایشان حسن مدنی فرد بود، چون می‌دانستند دست خالی بر نمی‌گردد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده