نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شفاهى
خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
همسر و مادر شهیدان «ملکی» می گوید: وقتی پسر بزرگم «عباس» شهید شد ما هر روز سر مزارش می رفتیم و پدر با حسرت به فرزند می گفت خوش به حالت برای جایگاهت دعا کن و مرا بطلب و سرانجام پدر عباس به همراه پسرم باقر که آرزوی ادامه راه برادر داشت در بمباران هوایی مناطق مسکونی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
خدیجه ناظری مادر شهید «حمیدرضا عبدالرحیمی» می‌گوید: «حمیدرضا ۱۴ساله بود که عزم رفتن به جبهه را کرده بود. من به او می‌گفتم پسرم درست را بخوان و هنوز سنت کم است برای جبهه رفتن. می‌گفت امام فرموده باید بروم.»
کد خبر: ۵۵۶۱۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷

پدر شهید بلبلی نیا:
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین شهید بزرگوار «ایوب بلبلی نیا» به مصاحبه پرداخته است. پدر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «آخرین بار که فرزندم قصد اعزام به جبهه های جنگ را داشت، مادرش لباس رزم را بر تنش کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۰۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۵

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «حسین دهقانی دودوی» می‌گوید: «مرد خیلی خوب و مهربانی بود. مرتب به خانواده و دوستانش سر می‌زد و صله‌رحم را به جا می‌آورد. یک روز که به مرخصی آمده بود گفت این بار که بروم دیگر باز نمی‌گردم تا اینکه مرخصیشون تموم شد و به جبهه برگشتن و شهید شدن.»
کد خبر: ۵۵۶۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷

گفتگوی تصویری با همسر شهید «حمیدرضا نظری»
«بتول محمدی لعل آبادی» می‌گوید: حمیدرضا بسیار مهربان و دلسوز بود، مدت کمی با هم زندگی کردیم، همیشه می‌گفت: من شهید می‌شوم و فرزندمان را نمی‌بینم، همین طور هم شد.
کد خبر: ۵۵۶۰۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهیده «زینب داستار» می‌گوید: «شهیده خیلی به واجبات معتقد بود، در تمام مراسمات شرکت می‌کرد و همیشه نمازش را به جماعت می‌خواند. گفت می‌خواهم جهت زیارت امام حسین (ع) به کربلا بروم، بهش گفتم فعلا نرو، اوضاع خراب است و ممکن است کشته شوی، گفت برای من افتخار است که تو راه حرم کشته شوم.»
کد خبر: ۵۵۵۹۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴

جانباز هفتاد درصد ایلامی:
«حمید آلی آبادی» دکترای رشتۀ علوم سیاسی و جانباز هفتاد درصد استان ایلام، سال ۱۳۶۱ به صورت داوطلب و سپس از طریق تیپ ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) به جبهه اعزام شد و پس از رشادت‌های فراوان، در سال ۱۳۶۴ در جبهه قصرشیرین به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. دکتر آلی آبادی در خصوص تأثیر دفاع مقدس بر زندگی مردم ایران و خصوصاً جوانان خاطرنشان کرد: جوانان ما باید با ایثار و شهادت، اقتدار و سربلندی خودشان را به جهانیان ثابت کنند.
کد خبر: ۵۵۵۹۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
حاجیه خانم نسا شرکا مادر شهید «علی اکبر شرکا» می‌گوید: «بعد از شهات علی اکبر در کوه‌های حاج عمران، پیکرش را بعد از هفت سال هفت سال آورند وقتی به دیدنش رفتم پیکرش سالم بود، دعاهای داخل جیبش هم سالم مانده بودند و الان آنها را به یادگار نگه داشته‌ام.»
کد خبر: ۵۵۵۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳

مادر شهید «عزیزالله قصاب» نقل می‌کند: «عزیزالله راهش را انتخاب کرد و عاقبت به خیر شد، از مردم انتظار دارم راهش را ادامه دهند.»
کد خبر: ۵۵۵۹۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳

«جلال زارعی» می‌گوید: یکی از دلخراش‌ترین روزهای اوایل جنگ تحمیلی در کرمانشاه، بمباران مدرسه ابتدایی و درمانگاه بود.
کد خبر: ۵۵۵۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

گفتگوی تصویری با همسر شهید «منوچهر رستمی باوندپور»
«قدم خیرکاوه‌ای» می‌گوید: همسرم به جبهه می‌رفت. همیشه می‌گفت؛ من شهید می‌شوم که از او پرسیدم تو از کجا می‌دانی، اینطور نگو در جواب گفت؛ خواب دیده‌ام شهید می‌شوم اما تو از بچه‌هایم مراقبت کن و آنها را به کسی نسپار.
کد خبر: ۵۵۵۸۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
ناصر کرداری پدر شهید «حسین کرداری» می‌گوید: «حسین با شروع جنگ تحمیلی شور حضور در جبهه را داشت. او دوران دبیرستان را سپری می‌کرد و از آنجا راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد. جبهه برایش مکانی مقدس شده بود و در اخلاق و رفتارش تاثیر گذاشته بود و نورانی شده بود.»
کد خبر: ۵۵۵۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «محسن زارع زاده» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می‌کند: «پس از زخمی شدن اسیر شدم و مرا به اورژانس بردند. پزشک شیعه عراقی از دیدن من خوشحال شد و مرا مداوا کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

خاطره‌نگاری جانبازان و آزادگان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «بمانعلی جعفری ندوشن» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می‌کند: «بعثی‌ها تا آخرین لحظات اسارت به اسرای ایرانی ظلم کردند، حتی در روز آخر که به سمت مرز ایران می‌آمدیم، به ما آب هم ندادند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۸۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

گفتگوی تصویری با مادر شهید«حشمت ایمانی»
«نوربانو چاوشانی» می‌گوید: فرزندم، پدرش را از دست داده بود، به او می‌گفتم تو سرپرست ما هستی اگر بروی بدون تو چه کار کنیم. علاقه زیادی به سپاه پاسداران و ارتش داشت. برای آزمون در این ارگان‌ها شرکت کرد و با خوشحالی به منزل آمد و گفت: بالاخره وارد نظام شدم که در همین راه هم به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۵۸۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

همسر گرانقدر شهید والامقام پورشبیبی می‌گوید: او آرزوی شهادت داشت و همیشه می‌گفت به مادرم بگویید دعا کند تا شهید شوم و بالاخره با زبان روزه به آرزوی دیرینه خود رسید. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۵۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حسن غلامی» می‌گوید: پسرم می‌گفت؛ مادر اگه غذا را خوب خوردید و گفتید الحمدالله سیر شدیم اینجور نیست، باید حتما به فکر کسی که ندارد باشید و به او کمک کنید. می‌گفت؛ باید بروم. گفتم نرو، گفت نمیتوانم بمانم، برادرهایم در جبهه دارند کشته می‌شوند من چطور در خانه بمانم؟!
کد خبر: ۵۵۵۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «حسین خانگاه» می‌گوید: «مرد خیلی مهربان، دل‌سوز و با محبتی بود. روز جمعه بود که برای ماموریت دنبال شهید آمدند، یک گروه اشرار بود که سال‌ها دنبالش می‌گشتند و چون شهید خیلی شجاع و نترس بود، در بیشتر عملیات‌ها او را همراه‌شان می‌بردند تا اینکه شهید مبارزه با اشرار شد.»
کد خبر: ۵۵۵۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

گفتگوی تصویری با همسر شهید «روح‌انگیز چراغان» و پدر شهیدان «سینا محبی آهنگرانی»
«نعمت اله محبی آهنگرانی» می‌گوید: همسر و فرزند کوچکم به دیدار اقوام می‌رفتند، در بین راه از ماشین پیاده می‌شوند که نیروهای نظامی ماشین را بررسی کنند، در همین حین زیر بمباران هوایی نیروهای صدام به شهادت می‌رسند.
کد خبر: ۵۵۵۷۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین شهید بزرگوار «احمد سرکارگر اردکانی» به مصاحبه پرداخته است. مادر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «برای رزمندگان در جبهه‌های جنگ لباس می دوختم تا اینکه احمد یکی از لباس‌ها را برای اعزام به جبهه پوشید و با همان لباس راهی جبهه شد. پس از چهل و شش روز خبر شهادتش را آوردند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰