نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شفاهى
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «علی اکبر جدیدی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «من روزه بودم که علی اکبر به دنیا آمد. علی اکبر خیلی ساده زندگی می کرد و بسیار بخشنده بود. کفاشی می کرد که تصمیم گرفت کار را رها کند و به جبهه برود.»
کد خبر: ۵۵۴۹۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حمیدرضا افسری» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «حمیدرضا بعد از پایان تحصیل ابتدایی مشغول به کار شد و سال 1363 از طریق دستکاری شناسنامه راهی جبهه شد. بعد از شهادت پسر عمویش علاقه‌اش به جبهه بیشتر شد و طاقت ماندن نداشت و بعد از دوره آموزشی در جبهه شهید شد.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «محمد خاکپور» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «محمد که به دنیا آمد، خیر و برکت به خانه ما وارد شد و زندگیمان متحول شد. چهارده سالگی خواست به جبهه برود. 4 سال که در جبهه بود شیمیایی شد؛ مدتی که در بستر مجروحیت شیمیایی بود خیلی بی‌طاقتی می‌کرد با آن که مجروح بود مجدد به جبهه رفت و این‌بار که مجدد مورد مجروحیت قرار گرفت به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مقصود آجرلو» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «مقصود مرخصی که آمده بود یک عکس از خود را قاب کرده بود و برایم آورد که یادگاری باشد برایم از او.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "علی نجات ملکی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «علی نجات از کودکی کار می کرد. 18 سالگی رفت سربازی و برای همه بخشنده بود. »
کد خبر: ۵۵۴۹۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "ابوالفضل شریف زاده" در خاطراتی از فرزندش می گوید:«ابوالفضل پاسدار بود. او فرزند بسیار آرام و سربه‌زیری بود. وقتی خبر شهادتش را شنیدم به صورت خود لطمه زدم و شیون می‌کردم بعد بلند شدم و گفتم پاسدارها سلامت باشید که شما همه سربازهای من هستید و دوستتان دارم. »
کد خبر: ۵۵۴۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «فضل الله اصغری» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «فضل الله چهار ماه در بسیج بود و بعد از بازگشت اقدام کرد تا به سربازی برود با اینکه برادرش جبهه بود و شش ماه به موعد سربازی‌اش مانده بود، راهی جبهه شد که من به او می‌گفتم مادر من می‌ترسم که شهید شوی و او در پاسخ می‌گفت امام گفته باید بروم و این یک مسئولیت شرعی است برایم.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حسین بیاتی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «حسین در روستا چوپانی می‌کرد، وقتی زمان سربازی‌اش فرا رسید از من خواست به جبهه برود، او می‌دانست که شهید خواهد شد. بعد از شهادتش او را به حرم امام رضا (ع) بردند و من از طریق تلویزیون متوجه شدم حسن شهید شده است.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۶

شهید «حیدر رجب پور» از شهدای بسیجی استان ایلام است که اردیبهشت ۱۳۶۶ در جبهه گیلان غرب به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر گرانقدر شهید می‌گوید: پایبند به انقلاب و نظام باشید و جوانان ما از انقلاب و خون شهدا دفاع کنند و در مقابل دشمن ایستادگی کنند.
کد خبر: ۵۵۴۶۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۳

به مناسبت سالروز فتح خرمشهر، آیین رونمایی از کتاب‌های «در امتداد آتش» خاطرات شفاهی عبدالله عزیزی و «ساعت بهشتی» خاطرات شفاهی فوزیه گوردزی، به قلم زهرا علیزاده‌برمی، امروز ساعت ۱۷ در موزه شهر دامغان برگزار می‌شود. در ادامه پوستر این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۵۵۴۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۲

با حضور دکتر قاضی زاده هاشمی از 15 عنوان کتاب مکتوب و صوتی در حوزه ایثار و شهادت رونمایی گردید.
کد خبر: ۵۵۴۶۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۲

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عبدالرحیم برخورداری» می‌گوید: «ایشان جوانی با ادب، با معرفت و با ایمانی بودند. من حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) را الگوی خودم قرار دادم و پیش خودم گفتم اگر این عزیزان نبودند که از مملکت‌مان دفاع کنند، ما چنین آسایش و آرامشی را نداشتیم. به نقل‌قول یکی از هم‌رزمانشون، زمانی که با شهید در جبهه بودند، شهید امان دشمن را بریده بود.»
کد خبر: ۵۵۴۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۳

اسناد افتخار؛
همسر گرانقدر شهید «یحیی شهبازی» می گوید: جوانان باید به درس و زندگیشان خوب برسند و در راه انقلاب قدم بردارند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۴۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۲

درد و دل‌های عاشقانه مادر شهید ابراهیمی؛
"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می‌باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از "آسمان، آبی‌تر" با مادر شهید «حسین ابراهیمی خوسفی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۴۵۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۱

شهرام ثامنی معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی با اشاره به اینکه 800 مصاحبه با والدین شهدا و جانبازان 70 درصد در استان مرکزی انجام گرفته است، گفت: طرح جمع‌آوری خاطرات والدین، همسران شهدا و همچنین جانبازان بالای 50 درصد در استان مرکزی با عنوان «اسناد افتخار» در حال اجرا است.
کد خبر: ۵۵۴۴۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱

«شهناز رفیعی» می‌گوید: همسرم، هر وقت دیر به منزل می‌آمد از او می‌پرسیدم کجا بودی؟ جواب می‌داد: از من سوال نپرس با دوستانم بود. وقتی خبر شهادتش را آوردند گفتند: محمد شهید شده که من در جواب گفتم محمد نداریم. بعدها متوجه شدم اسم مستعار داشته است.
کد خبر: ۵۵۴۳۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «صفر زارعی» می‌گوید: «شهید خیلی خوب بود. روزها کارگری می‌کرد و شب‌ها هم به بسیج می‌رفت. برای مبارزه با اشرار مواد مخدر به ماموریت رفت. یکی از نزدیکانمان تماس گرفت و گفت شهید تیر خورده و او را به بیمارستان برده‌اند و همان جا بود که شهید شد.»
کد خبر: ۵۵۴۳۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱

گفتگوی تصویری با همسر شهید «بیژن صالحی»
«فرحناز رحمتی»، می‌گوید: همسرم، معلم بود و در روستا تدریس می‌کرد. بسیار مهربان و دلسوز بود و تا آنجا که می‌توانست نیازهای بچه‌های روستا را برطرف می‌کرد.
کد خبر: ۵۵۴۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰

آزاده محمدرضا صدیقی:
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با آزاده و جانباز سرافراز «محمدرضا صدیقی» به مصاحبه پرداخته است. این آزاده و جانباز سرافراز چنین روایت می‌کند: «تاریخ به اسارت درآمدنم را هرگز فراموش نمی کنم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۴۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۷

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «خوبیار حسین‌پور رودانی» می‌گوید: «شهید انسان خیلی خوب و با خدایی بود، دو ماه بعد از ازدواجمان، داوطلبانه از طریق بسیج عازم جبهه شد. به شهید گفتم دو ماهه ازدواج کردیم و هنوز اثر حنای عروسی از روی انگشتامون پاک نشده اما شهید گفت من باید برم، پسر خالمون تازه شهید شده بود، شهید گفت اسلحه پسر خالمون روی زمین افتاده، من باید اسلحه‌اش را بردارم.»
کد خبر: ۵۵۴۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰