نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطره‌ای از زبان همسر شهید «میرقاسم موسوی»،
همسر شهید والامقام «میرقاسم موسوی» می‌گوید: «مدتی بعد از ازدواجمان درختی در باغ روستا کاشت و گفت: «این درخت را به عنوان یادگاری می‌کارم انشالله روزی که میوه دهد، من شهید خواهم شد.»
کد خبر: ۵۸۶۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۸

خاطرات شفاهی جانبازان؛
حجت الاسلام مرتضی قلیچ خانی جانباز ۷۰ درصد مدافع حرم در خاطرات ش از دلاورمردی‌های شهدای لشگر فاطمیون می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۶۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۸

برادر شهید «جواد مهجور» روایت می‌کند، هر زمان که به زمین می‌خورد، برادر شهیدش به کمک‌ می‌آید از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۸۶۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۸

«وقتی طلاب ماهیانه دریافت می‌کردند، خودبه‌خود جیره‌خوار آن‌ها می‌شدند. نظر آقای باریک‌بین این بود که کسی برای ثبت‌نام نرود. طلاب هم نرفتند. لیکن بعضی از روضه‌خوان‌های معروف قزوین و منبری‌ها گول خوردند و رفتند ...» ادامه این خاطره را از آیت‌الله هادی باریک‌بین پدر شهید «مرتضی باریک‌بین» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۰۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷

شب خاطره فعالان انقلاب اسلامی در مسجد حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرودگاه زنجان برگزار می شود.
کد خبر: ۵۸۵۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷

به مناسبت ایام بزرگداشت هفته جانباز، جشن بزرگ روز جانباز در سالن ورزشی سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۸۵۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷

در گفتگو با نوید شاهد بیان شد
«با همان چادر و لباس خونی پیاده به طرف مخابرات که تا بیمارستان فاصله زیادی داشت راه می‌افتادم. برایم مهم نبود که کفش، مقنعه و لباس‌هایم خونی است یا نه! این شهر بانه خلوت، ترسناک و خالی از مردم بود آدم ناخواسته دچار ترس می‌شد. از آدمیزاد ظاهراً خبری نبود. مخصوصاً زن و بچه‌ها را نمی‌دیدی. گویی زن و بچه‌ای در آن زاده نشده بود. غیر از گربه‌های فربه و سگ‌هایی که در کوچه‌ها و محله‌ها پرسه می‌زدند، موجود زنده دیگری به چشم نمی‌خورد فقط صدای انفجار به گوش می‌رسید ...» آنچه می‌خوانید بخشی از ناگفته‌های جانباز «عزت قیصری» در پرستاری از مجروحان است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۸۵۸۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «علی آتش‌دهقان» در بیان خاطرات خود می‌گوید: در نیروی دریایی سپاه امام سجاد(ع) خدمت می‌کردم. خط‌ شکن بودم و از سه محور در حال اجرای عملیات بودیم که در همین عملیات بود که از ناحیه پا، شکم و جمجمه دچار مجروحیت شدم و در عملیات فاو نیز دوباره مجروح شدم و موج انفجار مرا گرفت.
کد خبر: ۵۸۵۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶

به مناسبت سالروز ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل(ع) و بزرگداشت روز جانباز، مسئولان استان قزوین در قالب طرح علمداران حماسه با جانبازان دیدار کردند.
کد خبر: ۵۸۵۸۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶

کتاب «مسافران بهشتی» به اهتمام «رضا رکن‌الدینی» گردآوری و تالیف شده است که به صورت خاطرات ی از شهدای استان هرمزگان می‌باشد.
کد خبر: ۵۸۵۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵

خاطرات شفاهی جانبازان؛
همزمان با ایام بزرگداشت روز جانباز، از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر فیلمی از جانباز انقلاب «عبدالحمید مهاجر» با عنوان «ما می‌خواستیم شهید بشیم، حالا دادن یک پا که چیزی نیست»، باشید.
کد خبر: ۵۸۵۶۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶

همزمان با سالروز ولادت باسعادت حضرت ابوالفضل(ع) و بزرگداشت روز جانباز، از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر فیلمی از جانباز انقلاب «عبدالحمید مهاجر» با روایت مجروحیت و درمان این جانباز بزرگوار باشید.
کد خبر: ۵۸۵۶۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵

خاطره خودنوشت شهید رستمی «11»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بعد از ظهر فرا رسيد و هوا ابری‌تر و شدت باران زيادتر شد. الان ساعت 2 و 17 دقيقه نيمه شب است و باران شدت يافته است و من فکر می‌کنم تا صبح همين صورت ببارد اگر چنين باشد تمام برف‌ها آب می‌شود...» متن کامل خاطره یازدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۸

خاطرات/
مادر شهید «نصرت‌الله شریفی‌‏صحی» نقل می‌کند: «او را در آغوش گرفتم، سرم را روی سرش گذاشتم و گفتم: این حنا چه بوی خوبی به موهات داده! هر وقت دلتنگش می‌شوم، یاد حرف‌هایش می‌افتم و عطر حنایش وجودم را پر می‌کند.»
کد خبر: ۵۸۵۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان؛
اسماعیل عرب پور سلیمی جانباز ۶۰ درصد گفت: جانباز شدن مهم نیست، خدا توفیق دهد که جانباز بمانیم.
کد خبر: ۵۸۵۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴

«در زندان قصر هم گاه‌گاه، اگر اتفاق می‌افتاد، می‌ریختند و زندانی‌ها را اذیت می‌کردند. یک‌باره می‌گفتند همه وسایلتان را جمع کنید و بریزید بیرون. سپس زندانی‌ها را ساعت‌ها در حیاط نگه می‌داشتند و وسایل داخل سلول‌ها به‌هم می‌ریختند ...» ادامه این خاطره را از زندانی سیاسی قبل انقلاب «سید مرتضی نبوی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵

خاطره خودنوشت شهید رستمی «10»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «شب 27 بهمن آغاز گرديده است و من با خود راجع به مسائل مختلف فکر می‌کردم، با خود می‌انديشيدم دليل اينکه چند هفته‌ای از ضد انقلابيون از سمت غرب تپه خبری نيست، چيست؟ شايد به خاطر برخوردی باشد که 40 روز پيش، بين ما و آن‌ها پيش آمد و...» متن کامل خاطره دهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷

خاطره خودنوشت شهید رستمی «9»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «گرچه تپه‌ای که پايگاه ما برفراز آن قرار داشت، نسبتاً بلند بود، فقط احتمال حمله از سمت مغرب و شمال شرقی وجود داشت و تا اندازه‌ای هم شرق و چون برف‌های قسمت‌های نمسار يا جاهايی که آفتاب نمی‌گرفت، آب شده بود يا خيلی نازک شده بود...» متن کامل خاطره نهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «عباس کرمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: سال ۱۳۶۰ بود که از طریق سربازی برای جبهه نام‌نویسی کردم. چون در گردان تکاوری بودم، هر جا که دشمن حمله می‌کرد، ما برای پاتک به همان منطقه اعزام می‌شدیم. وقتی جنگ شروع شد، تمام مردم یک‌دل و یک‌صدا می‌گفتند که باید کشورمان را نجات دهیم. من هم احساس وظیفه می‌کردم که باید به جبهه بروم.
کد خبر: ۵۸۵۵۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴

«من شبانه که از زندان آزاد شدم، به منزل آقای خوئینی‌ها در جماران رفتم. البته ایشان به پاریس رفته بود و در نوفل‌لوشاتو در خدمت امام بود. صبح آقای ناطق نوری که متوجه آزادی من شده بود، با لباس شخصی به ملاقاتم آمد ...» ادامه این خاطره از زندانی سیاسی قبل از انقلاب «حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین حسین آقاعلیخانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴