نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - سنندج
خاطره
به راستی احساسات مردم جریحه دار شده بود. همه از بی گناهی و مظلومیت این چهار نفر محیط بان صحبت می کردند. بای ذنب قتلت؟ ...
کد خبر: ۴۵۰۶۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

خاطره
پس از خداحافظی بلافاصله می رود و بدون اینکه کسی بفهمد، دو تخته فرش می خرد و به دوستش کادو می دهد...
کد خبر: ۴۵۰۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

خاطره
به مسجد نزدیکی در آن محل رفتم و شروع به دعا خواندن و التماس از خدا کردم. هنوز تمام نکرده بودم که صدای گریۀ مرتضی را به گوش خودم شنیدم...
کد خبر: ۴۵۰۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

خاطره
پرسیدم این ها را چه کار می کنی؟ گفت پسرم ما غذایی نداریم و هر روز از همین ها استفاده می کنیم. من هم فقط هزار تومان در جیبم بود که با تاکسی به خانه بیایم. پول را به پیرزن دادم و خودم پیاده به طرف خانه راه افتادم. برای همین دیر آمدم.
کد خبر: ۴۵۰۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

خاطره
گفتند کار سلفی ها است. خداوند انتقام این چهار انسان بی گناه را می گیرد. خون آن ها به ناحق ریخته شد...
کد خبر: ۴۵۰۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

خاطره
همسرم با هیئت واگذاری زمین و جهاد سازندگی و سپاه و... همکاری داشت و برای مردم خودش کار می کرد...
کد خبر: ۴۵۰۵۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۸

خاطره
پیرمرد گفت : نه آقا. پسر شما یک شب مرا از دست چند شخص ولگرد و معتادی نجات داد که می خواستند هم پولم را ببرند و هم وسایلم را. پسر شما با شهامت نجاتم داد. تازه پس از آن هروقت می توانست به من کمک می کرد..
کد خبر: ۴۵۰۴۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵

خاطره
چندبار با این لباس قدم زد و بعد از کمی فکر کردن گفت : این ها لباس شهادت من است. با همین لباس شهید می شوم...
کد خبر: ۴۵۰۴۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵

خاطره
از داخل غسال خانه صدایم زدند که بروم داخل و برای آخرین بار پدرم را ببینم و با او وداع نمایم. دستش را در دستم گرفتم...
کد خبر: ۴۵۰۴۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵

خاطره
ناگهان ماشینی را دیدم که عکس بزرگی از امجد روی آن نصب کرده بودند. دیگر نفهمیدم چه خبر است و از هوش رفتم...
کد خبر: ۴۴۹۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

گزیده ای از فرموده های مقام معظم رهبری در خصوص سردار شهید " محمد سعید جعفری"؛
" شهید سید محمد سعید جعفری" شهید پیشرو و پیشتاز، با جمع رفقای خودش، رفتند از پادگان لشکر سنندج دفاع کردند، فهمیدند که معنای این دفاع چیست، تسلط ضد انقلاب بر یک پادگان نظامی؛ معنایش چیست. این زود فهمیدن، به وقت فهمیدن، به هنگام عمل کردن و پاسخ به نیاز دادن این، نقطه برجسته ای است که نباید مغفول بماند."
کد خبر: ۴۴۹۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷

خاطره
برادرم! تو در واقع مثل پدر مادرم بوده ای و مرا بزرگ کردی. خیلی برایم زحمت کشیدی...
کد خبر: ۴۴۹۰۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۵

زندگینامه
خانواده اش اسیر ضدانقلاب بودند و نتوانستند به تشییع جنازۀ فرزند خود بیایند. زمستان سختی بود...
کد خبر: ۴۴۹۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

خاطره
به عنوان کار دستی تسبیحی زیبا درست کرده بود. به من داد و گفت : مادر هردانۀ این تسبیح با نیت نام شهیدی درست کرده ام. برای شهدا فاتحه بخوان و ما را هم دعا کن.
کد خبر: ۴۴۸۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

خاطره
خواست خدا بود که ضدانقلاب موفق نشد و من هم دست ها و صورتم بشدت سوخت.
کد خبر: ۴۴۸۹۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

خاطره
حسن همیشه بعد از نماز، از ته دل از خدا سپاس گزاری می کرد...
کد خبر: ۴۴۸۸۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

خاطره
او با وجود اینکه آنها را از قبل نمی شناخت اما برای کمک به مصدومین و نجات آنها از مرگ حتمی بخش از خون خود را اهداء کرده بود و حتی یک روز بعد از اهداء خون به عیادت آنها رفته بود. ..
کد خبر: ۴۴۸۶۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۹

خاطره
یوسف بیرون می رود. آنها خود را همکار یوسف معرفی کرده وحتی با او دست می دهند...
کد خبر: ۴۴۸۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۸

خاطره
گروهکهای ضدانقلاب نتوانستند در درگیری ها به او آسیب برسانند، بنابراین تصمیم به ترور او گرفتند. وقتی از عملیات برگشته و در حال بازگشت به خانه بود، برایش کمین گذاشتند...
کد خبر: ۴۴۸۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۷

زندگینامه
در شرایط بحرانی وجنگ داخلی کردستان و با وجود تهدیدهای ضدانقلاب مبنی بر خدمت نکردن و پشت کردن به ارزش های انقلاب اسلامی، کوچکترین تردید و ترسی به دل راه نداد و داوطلب خدمت سربازی شده بود...
کد خبر: ۴۴۸۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۷