تارخنگاری همسران شهدا
در این کلیپ همسر شهید ارتش «علیاصغر شجاعی» نقل میکند: «علیاصغر گفت: اینبار اگر بروم جبهه دیگر برنمیگردم. خواب دیدم امام خمینی(ره) انگشتر به دستم کرد.»
کد خبر: ۵۸۹۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
تارخنگاری همسران شهدا
در این کلیپ همسر شهید «علیاصغر شجاعی» نقل میکند: «علیاصغر گفت: اینبار اگر بروم جبهه دیگر برنمیگردم. خواب دیدم امام خمینی(ره) انگشتر به دستم کرد.»
کد خبر: ۵۸۹۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمود امی»، تصاویری از این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۹۵۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
پدر شهید «سید مصطفی حسینی» نقل میکند: «یکی از آنها گفت: اهل تهرانم. برای شفای مریض به زیارت مرقد امام خمینی(ره) رفتیم و متوسل شدیم. یکی از ما امام رو در خواب دید. فرموده بود: برای شفای مریضتون به مزار شهدای شهر گرمسار برین و اونجا به شهید سید مصطفی حسینی متوسل بشین.»
کد خبر: ۵۸۹۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۳
مادر شهید «سیدمصطفی حسینی» نقل میکند: «یک روز خواهرش را روی پایش نشاند و گفت: حالا که اینقدر قشنگ حجابت رو رعایت میکنی، یک جایزه خوب پیشم داری. تشویقهای او باعث شد دخترم از بچگی علاقه خاصی نسبت به حجاب داشته باشد.»
کد خبر: ۵۸۹۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۳
مادر شهید «سید مصطفی حسینی» نقل میکند: «یک روز خواهرش را روی پایش نشاند و گفت: حالا که اینقدر قشنگ حجابت رو رعایت میکنی، یک جایزه خوب پیشم داری. تشویقهای او باعث شد دخترم از بچگی علاقه خاصی نسبت به حجاب داشته باشد.»
کد خبر: ۵۸۹۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۳
دوست شهید «علی حمیدی» نقل میکند: «همهجا اخلاق پهلوانیاش را داشت. بچهها گفتند با هم کشتی بگیریم. هر دو نفرمان از لحاظ قدرت بدنی قوی بودیم. شروع کردیم. یک ربع کامل مبارزه کردیم. بعد از مسابقه گفت: به بقیه گفتم که زمین خوردنت کار من نبود!»
کد خبر: ۵۸۹۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
همرزم شهید «علی حمیدی» نقل میکند: «برخورد کردیم به تشییع پیکر شهیدی که از قضا سرباز بود. حدود دو ساعت بعد با تشییع پیکر دیگری برخورد کردیم که با مرگ طبیعی مرحوم شده بود. پرسیدم: کدوم یکی رو میپسندی؟ گفت: معلومه اولی. بعد آهی کشید و گفت: خدا قسمتمون کنه.»
کد خبر: ۵۸۹۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۳۱
خواهر شهید «سید محمود حیدرینژاد» نقل میکند: «از همه خداحافظی کرد. تا دم در منزل رفت و برگشت. دستهایش را دور گردن پدرم حلقه زد و او را بوسید.»
کد خبر: ۵۸۹۴۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۱
شهید «سیدمحمود حیدرینژاد» یکم فروردین ۱۳۴۷ در روستای آستانه از توابع شهرستان دامغان متولد شد. پدرش نام زیبای او را با توسل به سلاله سادات، محمود خواند. سید محمود، فرزندی از تبار پاکی و نور.
کد خبر: ۵۸۹۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۳۱
شهید «سید محمود حیدرینژاد» یکم فروردین ۱۳۴۷ در روستای آستانه از توابع شهرستان دامغان متولد شد. پدرش نام زیبای او را با توسل به سلاله سادات، محمود خواند. سید محمود، فرزندی از تبار پاکی و نور.
کد خبر: ۵۸۹۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۳۱
شهید «حسن خادمیان» در وصیتنامهاش مینویسد: «همه کارهایتان، قدمهایتان و کلامتان برای رضای خدا باشد. پشتیبان ولایت فقیه و روحانیت مبارز باشید که اینان منادیان اسلام هستند. دعای فرج امام زمان(عج) را زیاد بخوانید.»
کد خبر: ۵۸۹۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
برادر شهید «حسن خادمیان» نقل میکند: «یک روز بهش اعتراض کردم: چه خبره صبح به این زودی بلند میشی؟ گفت: من میخوام سحر از خواب بلند بشم. مگه نشنیدی که میگن سحرخیز باش تا کام روا شوی.»
کد خبر: ۵۸۹۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
شهید «حسن خادمیان» بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. به طور کلی دل بستگی به دنیا نداشت و بیشتر به آخرت میاندیشید. فردی منظم و با سلیقه بود و به نظافت شخصی اهمیت میداد. به کار کسی کار نداشت و معمولاً ساکت و سر به زیر بود.
کد خبر: ۵۸۹۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
شهید «حسن خادمیان» بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. به طور کلی دل بستگی به دنیا نداشت و بیشتر به آخرت میاندیشید. فردی منظم و با سلیقه بود و به نظافت شخصی اهمیت میداد. به کار کسی کار نداشت و معمولاً ساکت و سر به زیر بود.
کد خبر: ۵۸۹۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
شهید «حسن خادمیان» بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. به طور کلی دل بستگی به دنیا نداشت و بیشتر به آخرت میاندیشید. فردی منظم و با سلیقه بود و به نظافت شخصی اهمیت میداد. به کار کسی کار نداشت و معمولاً ساکت و سر به زیر بود.
کد خبر: ۵۸۹۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
شهید «محمدمهدی خادمیان» در وصیتنامهاش مینویسد: «خداوندا! از تو میخواهم که مرا با بدن سالم به آن دنیا نبری، زیرا خجالت میکشم از پیامبر(ص) و امام علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) چون که ببینم علیاکبر حسین(ع) با فرقی شکافته در صف محشر حاضر گشت ولی من با بدن سالم. مرا با تیرها و ترکشهای دشمن، با فرق شکافته به آن دنیا ببر.»
کد خبر: ۵۸۹۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
برادر شهید «محمدمهدی خادمیان» نقل میکند: «تا صبح در آنجا به راز و نیاز با خدا پرداخت. صبح همان روز، مهدی به خواستهاش که در وصیتنامهاش هم به آن اشاره کرده بود رسید، ترکشهای خمپاره بدنش را قطعهقطعه کرد.»
کد خبر: ۵۸۹۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۸
مادر شهید «محمدمهدی خادمیان» نقل میکند: «گفتم: صبر کن یک کاسه آبی بیارم که انشاءالله سالم برگردی! جواب داد: فقط باید خدا نگه دارم باشه. از اون گذشته فرمان امام رو نباید عقب بندازیم حتی یک ساعت.»
کد خبر: ۵۸۹۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶
تاریخنگاری همسران شهدا
در این کلیپ همسر شهید «علیاکبر شفیعآبادی» نقل میکند: «وقتی پیکرش را دیدم، گفتم: سلام مرا به امام حسین(ع) برسان و شفاعتم کن.»
کد خبر: ۵۸۹۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۵