زندگينامه
"با نذر و نياز بسيار جعفر را از خدا گرفته بوديم و او تنها پسرمان بود. پسرم هميشه از جبهه حرف ميزد، بالاخره يك روز آمد و گفت: مادر جان ميخواهم به جبهه بروم من بهانه آوردم و از او خواستم كه نرود. ولي جعفر در جوابم گفت: مادر اگر من و امثال من به جبهه نرويم امام تنها ميماند، من نميخواهم امام تنها بماند."