تاملي در زندگي نامه و فرازي از وصيت نامه شهيد عزت الله مظفري
شهيد عزت الله مظفري (1359 ـ 1333)
شهيد عزت الله مظفري فرزند "رحيم" و "صبيحه" در روز سيزدهم مردادماه سال يكهزار و سيصد و سي و سه در دامان خانوادهاي مزين به زيور گرانقيمت محبت و عاطفه اهل بيت عصمت و طهارت در روستاي مظفرآباد از توابع شهرستان قروه تولد يافت و پس از آنكه سالهاي كودكي را پشتسر گذاشت دستهاي مهرباني او را به سوي محفل علم و دانش روانه ساخت. عزت الله نيز آن دستهاي با محبت را بوسيد و در آن محفل موتر گام نهاد.
اين شهيد گرانقدر با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري امام خميني (ره) براي مبارزه و پاكسازي منطقه از عوامل دستنشانده استكبار جهاني به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و عشق به رهبر فقيدش خميني كبير مجال از وي بريد و او را با بال و پري از ايثار و شهادت به سوي دانشگاه انسانسازي يعني جبهههاي نور عليه ظلمت رهنمون ساخت. سرانجام اين شهيد گرانقدر پس از عمري جهاد و ايثار در راه تحقق آرمان انقلاب اسلامي در بيست و پنجمين روز از شهريور ماه سال هزار و سيصد و پنجاه و نه در گرگآباد در اثر اثابت تير مستقيم به دست عوامل خود فروخته كومله و دمكرات مدال خونرنگ شهادت را با افتخاري وافر به گردن آويخت و در سكوي برگزيدگان قرار گرفت. مزار مطهر شهيد مظفري در گلزار شهداي زادگاهش زيارتگاه عاشقان شهادت و مريدان دلباخته مكتب خون و قيام حسين (ع) ميباشد. از شهيد مظفري يك فرزند پسر و يك فرزند دختر به يادگار مانده است.
شهيد مظفري خيلي مردمدار و مهربان بود و از نظر اخلاقي جاذبه خوبي داشت و مردم خيلي زود تحت تاثير اخلاق نيكوي وي قرار ميگرفتند. فردي شجاع و بالياقت بود و علاقه زيادي به امام و انقلاب داشت.
از بزرگترين آرزوهاي شهيد مظفري شهادت در راه اسلام و پيروزي در سراسر جهان بود.
پيام عشق
بسم رب الشهدا و الصديقين
" اعتقاد نداشتن به مكتب شهادت، پاسداري از اسلام مشكل است"
وصيت اينجانب به همسر و مادر فداكار و مهربانم اينست كه بعد از شهادت من هرگز گريه نكنند زيرا با گريه كردن و صداي بلند ناله كردن دل دشمنان شاد و خشنود ميشود و همچنين با رعايت حجاب اسلامي و رعايت نمودن شئونات فرهنگي، راه امام و شهيدان را حفظ نمايند.
و تنها وصيت و سفارش مهمي كه به فرزندان عزيزم دارم اين است كه هيچ وقت نماز و روزه، اين دو فرائض ديني را از ياد نبرند كه خداوند بزرگ و ارحم الراحمين است.
همچنين اينكه هرگز به فكر نمره خوب بودن نباشند و با نمره 20 و اخلاق صفر پا به جامعه بگذارند زيرا كه سنگر هميشه نميتواند جبهه و ميدان جنگ باشد، بلكه سنگر مدرسه و سنگر زندگي اينها نمونههايي از جهاد ميباشند. كه بايد نهايت تلاش و كوشش را بنمايند تا بتوانند نتيجه و پمره آن را ببينند.
سخنان امام و شهيدان گلگونكفن انقلاب را هرگز از ياد نبريد و با حفظ حجاب و نگاهتان مشت محكمي بر دهان ضدانقلابيون بزنيد. و با اخلاق خوبتان انگشتنماي مردم باشيد.
عشق حسيني
شهادت، قسمت ما ميشد اي كاش
امّا نه خدايا، همچو مني، لايق گفتن اين جمله نيست، چرا كه درخواست شهادت هم طهارت ميخواهد، فضلاً از خودِ شهادت، مگر هر كسي ميتواند عزت ا… مظفري باشد؟ ولي گاهي حزني عجيب، عجيب بر دل، پرده ميافكند، كه خدايا به چه مشغولم و دنبال چه هستم؟
خدايا، ما يادمان رفته كي هستيم و از كجا آمدهايم و بهر چه آمدهايم و به كجا ميرويم. بله وقتي كه مولاي عارفان و شاهدِ شهيدان، دستانش را به آسمان بلند ميكند و ميگويد: (اللهَ مَنازِلَ الشُّهَدَاء و مُعايِشَهَ السُّعَداء و مُرافَقَهَ الانبياء خدايا، من درجاتِ شهداء را از تو ميخواهم خدايا مرا به درجاتِ شهداء برسان و مرا جزء شهداء رقم بزن. خدايا زندگيِ با سعادتمندان را نصيب من گردان.
سعادتمندان، همان مشتاقانِ شهادت خدايا همنشينيِ انبياء را نصيبم گردان، همانهائي كه جز به شهادت، چشم از جهان فرو نبستند و به كمتر از آن راضي نگشتند.)
خدايا اين شهادت چيست، كه اينگونه، همه نالان وگريانِ اويند.
همه، خواستار و مشتاقِ اويند.
خدايا من نميفهمم، چرا درك نميكنم كه شهادت چيست؟
خدايا دردِ من اين است كه هنوز، محتاج و مشتاقِ شهادت نشدهام.
اي شهيد مظفري بگو كه چه رُخ ميدهد، وقتي كسي محتاج و لايق شهادت ميشود.
باز گو كه در حين رفتن چه ديديد و از دست چه كسي از آبِ كوثر نوشيديد.
راستي شهيد مظفري، نگفتي در لحظة جان دادن، سر بر بالين كلام ولّيِ خدا داشت.