مروري به زندگينامه و خصوصيات اخلاقي شهيد محمود حيدري
محمود
فرزند شمس الله ودلاور در سريش آباد به دنيا آمد. تا پنجم ابتدايي تحصيل نمود،
آنگاه به كشاورزي ورانندگي روي آورد و از
اين راه به اداي تكليف در قبال خانواده و تأمين زندگي حلال مبادرت ميكرد
محمود از طريق تيپ يكم لشكر 77 ثامن الائمه (ع )ارتش جمهوري اسلامي ايران، با لباس مقدس سربازي به سوي جبهه ها رهسپار شد. اين شهيد گرامي در منطقة عملياتي سومار در تاريخ 1/11/65 بر اثر اصابت تركش خمپاره به سوي معبود شتافت وجان خود را در راه تحقق اهداف انقلاب فدا نمود. مزار مطهر محمود در جمع شهيدان معظم سريش آباد قرار دارد.
محمود در مدتي كه در جبهه بود، بارها خبر شهادت خود را ميداد وما را آمادة شهادتش مينمود، روزي رو به من كرد و با مزاج گفت:«آيا وقت آن ميرسد كه ما را كادو كنند»؟پرسيدم:« منظورت چيست؟» گفت:«مادر جان! آيا ممكن است افتخار شهادت نصيب من گردد».
حضور فعال او در مراسم وايام محرم، حال وهواي هيأت را تغيير ميداد، درايام محرم در هر مكاني كه بود خودش را به هيأت ميرساند، عاشق امام حسين(ع) بود و در سينه زني وعزاداري اش اين عشق وشور حسيني جلوهگرميشد.
هنگام عملياتهاي رزمندگان اسلام، اگر محمود در منزل بود بسيار غصه مي خورد كه مبادا از عمليات جا بماند وتوفيق شركت درآنرا پيدا نكند. من روزي به او گفتم:« فرزندم! مرحوم پدرت بعد از خدا سفارش شما را به من كرده كمي مواظب خودت باش وكمتر به منطقه برو!» گفت:«مادر! شما نگران من نباشيد، من با شهادتم، علاوه بر رفع نگراني، شما را هم شفاعت خواهم كرد».
برادر شهيد نقل كرده است:
يك شب كه ما در منزل يكي از دوستان بوديم، پس از پايان مجلس شهيد، دستي به شهيد جعفر حيدري زد وگفت بچهها ما ميرويم وهر دو شهيد مي شويم واين رفتن آخرست، جالب اينكه اين دو شهيد بزرگوار هر دو با فاصلة يك روز، اما در دو منطقة جداگانه به شهادت رسيدند.