نبود پدر را از 4 سالگی حس کرده، در تمام این 36 سال برای بازگشت پدر لحظهشماری کرده تا برگردد و تنها یک بغل بابایش باشد و دست نوازشی بر سرش بکشد... در ادامه، مصاحبه خبرنگار سایت نوید شاهد قزوین با فرزند شهید مفقودالاثر حکمعلی باقری را بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳
"ربابه رشیدی" مادر گرانقدر شهید "علی جان غلامحسینی" می گوید: «وقتی دوران آموزشی در تیپ حضرت امیر(ع) بود من و پدرش رفتیم بهش سر زدیم. والدینی که بچه هایشان آنجا بودند گریه و بی طاقتی می کردند اما ما دلمان نیامد گریه کنیم، گفتیم پناه بر خدا هر چه خدا بخواهد،خودش هم گفت ناراحت نباشید اگر شهید شوم برایتان سرافرازی به جا می گذارم. » ادامه این مصاحبه شنیدنی را در نوید شاهد ایلام ببینید.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳
«بهمن با دستکاری در شناسنامه اش عازم جبهه شد و وقتی پدر و مادرم مانع رفتن او به جبهه می شدند به پدر و مادرم می گفت؛ من راهم را کورکورانه انتخاب نکرده ام بلکه با جان و دل انتخاب کرده ام، نمی توانم بی تفاوت باشم من باید بروم». در ادامه مصاحبه خبرنگار نوید شاهد شهرستان های استان تهران با برادر این شهید گرانقدر را بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
«هروقت که دلم برای شهیدم تنگ می شد تو خونه گریه می کردم و این حسرت رو به دل دشمنان گذاشتم که اشک من رو ببینند.»
آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد سمنان با "حلیمه نور محمدی " مادر شهید "حمید رستمیان" است که توجه شما را به خواندن متن کامل این گفتگو جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
اسماعیل پدر شهید "حسن خاجی" در مصاحبه با نوید شاهد می گوید: « این سرنوشت ما بود که عمری را چشم به راه فرزند خود باشیم و با خاطرات او زندگی کنیم.»
کد خبر: ۴۷۵۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
حمزه پور ابراهیمی از خاطرات فرزندش و تقوی و ایمان بالای عباس چنین می گوید: «عباس پیش من آمد و گفت پدر جان می خواهی مانع راهی که انتخاب کرده ام شوی؟» و من به او گفتم : «برو پسر خدا به همراهت» کلیپ مصاحبه با والدین این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.
کد خبر: ۴۷۵۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
میرزا آقا پدر شهید امیری در مصاحبه با نوید شاهد از اشتیاق بی پایان فرزندش برای رفتن به جبهه می گوید و اینکه او در اوج نوجوانی نوای روزها و شب هایش شهادت شده بود.
کد خبر: ۴۷۵۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
خواهر فرجی از بسیجیان پیشکسوت همدان:
نیروی مقاومت بسیج واحد خواهران در سال 1359 و با همکاری خانم ها "دباغ"، "شانه چی"، "رستگار" و "پوینده" در همدان تشکیل شد که هسته های اصلی آن بانوانی جوان و انقلابی بودند.
کد خبر: ۴۷۵۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴
رئیس اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان:
طرح "اسناد افتخار"، برگ زرینی از اقدامات بنیاد شهید در راستای خاطره نگاریی والدین شهدا است که تاکنون بیش از 900 نفر از والدین شهدا در این طرح شرکت کرده اند.
کد خبر: ۴۷۵۲۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰
مصاحبه کوتاه با خانواده معظم شهدا
شهید "محمد رضا مالمیر" یکم شهریور ماه سال 1352 در روستاي قلعه قاضي از توابع شهرستان تویسرکان به دنیا آمد. پدرش لطف الله، خواربار فروش بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. 24 آذر سال 1374 در دزفول هنگام حضور در رزمایش، بر اثر انفجار گلوله به شهادت رسید. آرامگاه وی در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۷۵۱۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۶
مصاحبه کوتاه با خانواده معظم شهدا
شهید "محمد پشام"، 20 اسفند سال 1345 در شهرستان کبودرآهنگ دیده به جهان گشود. پدرش غریبعلي، نانوا بود. تا اول راهنمایي درس خواند. سال 1366 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم تیر ماه سال 1367، در نهرعنبر توسط نیروهاي عراقي به شهادت رسید. تاکنون اثري از پیکر مطهرش به دست نیامده است.
کد خبر: ۴۷۵۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۹
مصاحبه کوتاه با خانواده معظم شهدا
شهید "غلامحسین هوشمندی آراسته"، دوازدهم آذر ماه سال 1346 در روستاي ترخین آباد از توابع شهرستان اسدآباد به دنیا آمد. پدرش محمد رضا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایي درس خواند. سرایدار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. ، بیست و نهم دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی سومار بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد و به کاروان عظیم شهدا پیوست. آرامگاه وی در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۷۵۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲
مادر شهید "رحمان نوروزی" از خاطرات فرزندش اینگونه می گوید: «رحمان وقتی صدای اذان می آمد کفش ها را دست می گرفت و به سمت مسجد می دوید. » نوید شاهد استان مرکزی شما را به دیدن فیلم مصاحبه با والدین این شهید گرانقدر دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۵۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۷
پای درد دل همسر جانباز و نخستین زن هنرمند نجار قزوین:
عهدیه افشاررامندی همسر جانباز و نخستین زن هنرمند نجار استان قزوین در گرهچینی به سبک مشبک است که با گلایهمندی از متولیان هنر و صنایعدستی استان میگوید: علیرغم اینکه مسئولان استانی شعار حمایت از هنرمندان کارآفرین در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی سر میدهند ولی در عمل توجهی به آنان ندارند.
کد خبر: ۴۷۵۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۷
«همیشه آرزوی شهادت داشت . به یاد دارم وقتی به مرخصی آمد خیلی اصرار کردم که به جبهه نرود اما می گفت : پدرجان هرچقدر هم جلوی من را بگیری باز هم آنقدر می روم تا شهید شوم و به آرزویم برسم. » آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد خراسان شمالی با پدر شهید "شیرزاد شکیبا" است که شما را به خواندن متن کامل این مصاحبه دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۷
آنچه می بینید گزیده ای از مصاحبه با پدرشهید " اردشیر خاشعی برنطین " و خاطرات این پدر بزرگوار از لحظه اعزام فرزندش به جبهه و دعای او برای بازگشت پیکر فرزندش بعد از شهادت است که درنوید شاهد هرمزگان مشاهده می کنید. این شهید سرافراز ، متولد يكم آذر 1343 در روستاي برنطين از توابع شهرستان رودان است که در دوران دفاع مقدس به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و ششم اسفند 1363 نیز با سمت بيسيمچي در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۷۴۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۶
« قاسم از وقتی پایش به جبهه رسیده بود خصوصیات اخلاقیش خیلی تغییر کرده بود ، وقتی می گفتم برایت به خواستگاری برویم می گفت : مادر من جبهه رفتن را دوست دارم چطور می توانم به خواستگاری بروم در صورتی که اسلام در خطر است ؟ » آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد خراسان شمالی با مادر شهید قاسم حسن زاده است که شما را به خواندن متن کامل این مصاحبه دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۴۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۵
مادر شهید "عبدالله ملکی" در مصاحبهای به بیان لحظه اعلام خبر شهادت فرزند شهیدش میپردازد، که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۴۷۴۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۴
سعید آدم شجاع، نترس و با تدبیری بود، همیشه در ماموریت ها پیش قدم میشد و جلو میرفت، میگفت من زودتر می روم شما پشت سر من بیایید.
کد خبر: ۴۷۴۷۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۴
«شرایط سختی بود در سنگر نشسته بودیم که ناگهان آتش سنگینی آمد و دوستان من که کنار من بودند شهید شدند و یه ترکش بزرگ هم نزدیک من افتاد. تا مدتها با خودم فکر می کردم که این چه اتفاقی بود؟ برادرم در خواب گفته بود که به ملاقاتش میروم! وقتی آمدم سمنان مادرم تعریف کرد که ما شنیدیم عملیات است و من رفتم بالای پشت بام. اونجا شروع کردم به دعا خواندن و دعا کردن برای تو. بعداً متوجه شدم که دعای مادرم این ماجرا رو تغییر داد.» آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد سمنان با "عبدالمجید نصیری" برادر شهید "عبدالحمید نصیری" است که توجه شما را به خواندن متن کامل این گفتگو جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۷۴۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۳