سيّد گفت: آن چيست؟ گفتم :«هل جزآء الاحسان الا الاحسان »؟ سيّد گفت: من قبول كردم، باشد، بعد من به او گفتم: من هم قبول نمودم، باشد. عهد كرديم كه براى همديگر دعا نماييم كه خداوند عاقبت ما را ختم به خير نمايد. سيد در كربلاى 5 در سال 1365 شهيد گشت و من ميراث دار او گشتم . از خداوند جل شأنه می خواهم كه كفيل امورم باشد و يارى صديق و پاك دل براى آن برادر شهيد عزيز باشم، ان شاءالله...