نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
گفتگوی تصویری با پدر شهید «ماشاالله نظری»؛
پدر شهید «ماشاالله نظری» می گوید: فرزندم بسیار مهربان، دلسوز، مؤمن بود به عنوان جهادگر در جبهه خدمت می کرد و سال 1365 در منطقه سومار به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۳۶۹۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۸

قسمت دوم گفتگو با مادر گرامی شهید مجید عبدوس
شهید «مجید عبدوس» متولد تهران، از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «مجید دوست داشت مفقودالاثر شود. می‌گفت: مثل حضرت زهرا (س) می‌خواهم مفقود باشم تا اجر شهادتم بیشتر باشد. او بهترین نوع شهادت را طلب می‌کرد.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت دوم این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۳۶۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهید ترور؛
شهید «مهدی درویشی» از شهدای ترور استان ایلام است که شامگاه آخرین روز بهمن ۱۳۷9 در مصاف با منافقین کوردل مهمان سفره نور شد. با شهدای گمنام ارتباط قلبی داشت و میعادگاه همیشگی اش مزار شهدای گمنام بود در ادامه فیلم مصاحبه با والدین شهید تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۶۸۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید«سیدعلی محسنی بیجندی» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. پدر این شهید والامقام خاطره‌ای از فرزند شهیدش را روایت می‌کند: «نامه‌ای از سیدعلی پیدا کردم که انگار ملائکه آن را به دستم رسانده بود. هرچه این نامه را کنکاو می‌کردیم برداشت درستی از آن نمی‌‌شد تا روزی که خدا یک مرد را کاملا اتفاقی سر راهم قرار داد و نامه علی را خواند. بعد از خواندن نامه گفت: خوش به حال پسرت که در این نامه با معبودش صحبت کرده است. سه روز بعد پیکر پسرم بازگشت.»
کد خبر: ۵۳۶۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۷

محتوای چند رسانه‌ای
محتوای نرم افزار چند رسانه‌ای «شاهد» در قالب‌های فیلم، صوت، عکس و متن عرضه شده است. در این مطلب ویدیویی را از صحبت‌های نزدیکان «شهید مهدی خوش سیرت» در خصوص صفات اخلاقی این شهید می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۶۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۶

روایتی خواندنی از دوست شهید قاضی «غلامرضا گل آور»؛
«شمس الله جلیلیان» می گوید: شهید گل آور، عشق به اهل بیت (ع) را سرمایه بزرگ نجات بخش بشر دانسته و ارتباط با اهل بیت و انس با قرآن در زندگی این شهید عزیز کاملاً مشهود بود.
کد خبر: ۵۳۶۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۵

هم‌رزم شهید «مسلم فیروزجنگ» نقل می‌کند: «گفت: باید یک نفر کار این مجروح را ادامه بده. مسلم فوری روی پاهایش ایستاد و گفت: من حاضرم.‌ می‌دانستیم برای هر کار سختی توی جبهه می‌توانیم روی مسلم حساب کنیم.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۶۷۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۶

برادر شهید «مسلم فیروزجنگ» نقل می‌کند: «گفت: بالاخره اسمم رو برای جبهه نوشتم. گفتم: پس صبر کن تا برادر بزرگترمون از جبهه بیاد بعد تو برو. چشمانش برق زد و گفت: می‌خوام جانم را فدای امام حسین و حضرت عباس کنم.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۶۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۵

گزارش تصویری
طرح خاطره نگاری والدین معزز شهدا و ایثارگران شهرستان اهر با عنوان «اسناد افتخار» با همکاری عوامل صداوسیمای آذربایجان شرقی اجرا شد.
کد خبر: ۵۳۶۷۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۴

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر «شهید احمد آقاباباگلی» گفت: بعد چند روز از اعلام خبر شهادت احمد، پیکر سوخته‌ اش را آوردند.
کد خبر: ۵۳۶۶۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۴

به کوشش انتشارات «سوره سبز» منتشر شد:
کتاب «از بسیجی تا امیری» خاطرات امیر سرتیپ دوم «حجت‌‎الله قدیری» از حضور در جبهه و خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران را روایت می‌کند که به قلم خودش نوشته شده و انتشارات «سوره سبز» آن را منتشر کرده است.
کد خبر: ۵۳۶۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۹

خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید محمد چلبی درباره فرزند شهیدش گفت: بعد از سربازی برایش نامزد کردم که شاید از رفتن پشیمان شود، ولی با همه وابستگی‌های به جبهه رفت و پیکرش را برایمان بازگرداندند.
کد خبر: ۵۳۶۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۱

برادر شهيد «حسن بادرام» در خاطره ای می گوید: «4 برادر داشتم. اولین نفری که پاش به جبهه باز شد صفر بود. چند روزی بود که به مرخصی اومده بود. گفتم: داداش حواست باشه رفتی جبهه شهید نشی برگردیاااااا...» خاطره کامل این شهید بزرگوار را در صوت زیر بشنوید.
کد خبر: ۵۳۶۵۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱

مادر شهید «محمدرضا مزینانی» نقل می‌کند: «به شکرانه لطفی که شامل حالمان شده بود، خود را به خیلی کار‌ها موظف کردم. دقت روی غذایی که می‌خوردم، مراقبت به نماز اول وقت و غیره. پا به ماه بودم که ماه رمضان از راه رسید. ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، توجه شما را به خاطرات ی از این شهید والامقام جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۳۶۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
« بعد از مانور کلیه برادرهای گردان حضرت زهرا(س) متوجه شدند عملیاتی با عبور از رودخانه را در پیش داریم. قرار بر این بود که نیروهای ما با عبور از عرض اروندرود و گذر از ساحل غربی آن، به جاده البحار بصره بروند و دو، سه بُنه‌ای که آنجا بود را پاک‌سازی و تصرف کنند و جاده فوق را در اختیار بگیرند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس «ولی‌الله محمدی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۶۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱

خاطرات شفاهی خانواده و همرزمان شهید؛
شهید «حجت الله جابری» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام که به گفته همرزمانش به دینداری و خوش اخلاقی مشهور بوده و بارها به همرزمانش یادآوری می کرد ما در این راهی که قدم گذاشته ایم شهادت در پیش داریم، پس با کار نیک در راه وطن توشه با خودتان ببرید.
کد خبر: ۵۳۶۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱

«پس از گذشت چهار دهه از آن واقعه، هنوز هم صحنه را کاملا به یاد دارم و در مقابل چشکانم رژه می‌رود. صحنه‌ای که زیر آوار مانده بودم، ولی هنوز امکان تنفس بود و به هوش بودم. در آن لحظات دائم داد و فریاد می‌زدم و از مادر کمک می‌خواستم و می‌گفتم: مادر مرا نجات بده من اینجا زیر خاک هستم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات جانباز «المیرا رستمی‌تاش» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۶۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰

خاطرات شفاهی مادر پنج شهید در سالگرد شهادت؛
شهیدان «فریبا، فوزیه، سعدیه، سمیه و حمزه» سلیمانی فرزندان کریم از شهدای بمباران جنگ تحمیلی هستند که سی ام خرداد ماه ۱۳۶۷ در روستای سرنی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. مادر گرانقدر شهیدان سلیمانی: فرزندانم در سنگر پناه گرفته بودند و من رفته بودم از چاه آب بیاورم که بمباران هوایی شروع شد. من اینقدر هول شده بودم که کفشهایم را دستم گرفتم، عین تگرگ گلوله می‌بارید، همه لباسهایم ترکش بود، وقتی شنیدم بمب به سنگر بچه‌ها اصابت کرده از ترس به طرف بیابان فرار کردم... فیلم مصاحبه دلتنگی‌های این مادر داغدیده در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۶۴۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰

مادر شهید مدافع حرم «سیدنورالله فخری» نقل می‌کند: «گفتند: برای آخرین بار می‌تونی پسرت را ببینی! پسرم را که دیدم، تعجب کردم. قدش کشیده بود و صورتش مثل ماه. لبم را گذاشتم روی پیشانی‌اش و بوسیدم. ابروهایش کمان بود و مژه‌هایش بلند.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۶۴۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱

مادر شهید مدافع حرم «سیدنورالله فخری» نقل می‌کند: «بعد از زیارت رفته بود جایی که الان قبرش آنجا است، دراز کشید. وقتی دیدم یک لحظه خوابش برد، صدایش کردم. چشم‌هایش را باز کرد. گفتم: بریم خانه ما استراحت کن، چرا اینجا خوابیدی؟ گفت: زن‎دایی اینجا خیلی خوب و آرامش بخشه.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۶۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰