اميد اين دارم به تبرک اين عمل خدا چشمه غفران و رحمتش در اين زمين سياه بدنم روان نمايد و مرا به محبوبيت خويش سيراب کند و آنگاه شما را در آن محض ابدي يعني بهشت ملاقات نمايم و در جنب کانون حضرت فاطمه (س) با اهل بيت او باشيم.
کد خبر: ۴۰۴۱۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
دوباره ساک را آرام و بی صدا برداشت. اما باز هم پسر کوچکش متوجه شد. خودش را به او رساند. پایش را گرفت و گفت: نه ... نمی ذارم بری بابا.. از سرو صدای پسرش دختر کوچولویش هم از خواب بیدار شد و به تقلید برادر پای دیگر پدر را محکم گرفت
کد خبر: ۴۰۴۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
شهید غلامعلی ملکی در سال 1345 در بوانات دیده به جهان گشود. سه سال بیشتر نداشت که مادرش را از دست داد . و بار سنگین مسئولیت ها بر دوش پدر افتاد ولی افسوس که محبت پدری هم زیاد دوامی نداشت .
کد خبر: ۴۰۴۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
امروز احساس مي کنم که اسلام نياز مبرمي به خون سرخ جوانان وطن دارد و اگر اين خون کافي به او نرسد نابود مي شود.
کد خبر: ۴۰۴۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
شریف را دیدم و به سراغش رفتم . نگاهم در چهره اش ماند. نوری در چهره اش متبلور شده بود. به او نزدیک شدم ...
کد خبر: ۴۰۴۰۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
ان شاالله در این عملیات به گونه ای سیلی بزنیم که هیچ ابرقدرتی و هیچ جنایتکاری فکر تجاوز و خیانت به کشور جمهوری اسلامی ایران را نداشته باشد.
کد خبر: ۴۰۴۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
سالروز شهادت؛
مجيد به راهنمايي و ارشاد افراد ناآگاه مي پرداخت و نابکاريهاي رژيم طاغوت را بر آنان عيان می ساخت و با هر گونه بي تفاوتي مبارزه مي کرد و معتقد بود که انسان بدون ايدئولوژي پيکري بي جاني را مي ماند که به هر طول کشيده مي شود.
کد خبر: ۴۰۴۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
چه فيضى از اين والاتر كه در چنين عصرى عصر اعتلاى اسلام در ركاب رهبر مستضعفين جهان امام خمينى به درجه شهادت نائل آئيم.
کد خبر: ۴۰۴۰۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
در سال 57 زمان شعله ور شدن جرقه انقلاب به جنب و جوش و تکاپو افتاد و در راهپيمائي ها و تظاهرات شرکت کرد. چند بار توسط رژیم پهلوی دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت .
کد خبر: ۴۰۴۰۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
وصیت نامه شهيد ابراهيم صحرائيان؛
الآن شهيدان در خدمت رسول الله (ص) و سرور شهيدان حسين بن على (ع) هستند و براى شما شفاعت مى خواهند.
کد خبر: ۴۰۴۰۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
امام را تنها نگذاريد . چون او کسي است که ما را از خواب ذلت از ناداني و جهل و غفلت نجات و ما را به راه يگانگي و وحدانيت خداوند سوق داد . (شهید عبدالرحيم اکبريان)
کد خبر: ۴۰۳۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۵
پانزده خرداد ۱۳۴۲ خبر دستگیری امام خمینی به شیراز رسید. در بعد از ظهر همان روز مردم در مسجد جامع عتیق تجمع کردند. آیت‌الله دستغیب ضمن حضور در مسجد، سخنرانی بر ضد اقدام غیر قانونی دستگیری امام خمینی ایراد کرد و اعلام داشت که بازار در اعتراض به این اقدام تعطیل شود.
کد خبر: ۴۰۳۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۵
در عمليات نصر 2 زماني که مشغول حفر کانال در خاک عراق بود چندين خمپاره جلوي پايش به زمين خورد و مجروح شد و حالش وخيم بود سرش را در آغوش گرفتم او از من خواست تا کلامهای آخرش را به عنوان وصیت روی کاغذبنویسم.
کد خبر: ۴۰۳۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۳
خدايا تو شاهد و آگاهى، زمانى كه به استخدام ارتش جمهورى اسلامى ايران در آمدم تمام هدفم دفاع از اسلام مظلوم و عزيز بود .
کد خبر: ۴۰۳۸۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۳
شهید عبدالحمید اکرمی در سال 1340 در شیراز دیده به جهان گشود و در دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به فیض شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۰۳۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۲
وصیت نامه شهيد عليرضا عبدالهي:
امروز پس از گذشت چند سال بايد از خود سئوال كنم و سئوال كنیم كه براى انقلاب چه كرده ايم؟! آيا براستى رضايت خالق را جلب كرده ايم؟ آيا خون پاك شهدا را پاس داشته ايم؟ آيا وارثان حقيقى براى سفارشهاى آنها بوده ايم و به وصيت آنها عمل كرده ايم؟
کد خبر: ۴۰۳۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۲
سالروز شهادت؛
عليرضا شبهاي بسياري خلوت نيمه شب رزمندگان رابه چشم ديد رزمندگاني که روزها در مقابل دشمن چون شير مي غريدند و چون رود مي خروشيدند همان آدمها شب هنگام در مقابل پروردگارشان پيشاني برخاک مي رسانيدند وبه درگاه او گريه وزاري مي کردند.
کد خبر: ۴۰۳۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۲
من آنم که می خوانم ، من آنم که می مانم ، من آنم که می سازم ، من آنم که می جنگم ،
من آنم که یار مهدی می مانم ، من آنم که گوش به صدایم
کد خبر: ۴۰۳۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۹
شهید دانش آموز؛
ما بهتر است كه در راه خدا به شهادت برسيم نه در بستر بميريم.
کد خبر: ۴۰۳۷۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۹
دانشجوی پزشکی، مسئول محور
یک روز از سرکار به خانه می آمدم علی اکبر و دوستانش را در راه دیدم. با تعجب دیدم شلواری که برای علی اکبر خریدم پای یکی از دوستانش (محمد) است. وقتی به خانه آمدم با ناراحتی جریان را به مادرش گفتم و گفتم: « مگر پسر من محتاج پول است که شلوارش را به محمد فروخته؟»
کد خبر: ۴۰۳۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۸