نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب ما و آنها
به کوشش «نشر شاهد»
کتاب «مدرسه زندگی» که برگرفته از اخلاق سردار شهید استان کرمان است، توسط نشر شاهد منتشر شد.
کد خبر: ۵۳۹۹۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

«از آنجایی که هر روز شهر سرپل ذهاب مورد تهاجم هوایی جنگنده‌های عراق قرار گرفته و اماکن مختلف شهر را بمباران می‌کردند، روز‌ها با مردم به غاری در کنار کوه‌های اطراف شهر پناه می‌بردیم و شب‌ها که هوا کاملاً تاریک می‌شد برای استراحت به خانه بازمی‌گشتیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات جانباز «جانباز زهرا مختاری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۹۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۹

کتاب «روز پدر»، روایت‌هایی از فرزند شهید «بختیار امینی» در روز پدر و زندگی نامه این شهید والامقام را در قالب گفتگوی اتفاقی با یکی از خبرنگاران به تصویر می‌کشد.
کد خبر: ۵۳۹۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۸

برگی از خاطرات شهید رجایی؛
«وقتی سند هزینه تعویض موکت را برای امضا پیش آقای رجایی بردم نگاهی کرد و پرسید چه کسی دستور داده این موکت تعویض شود گفتم فلانی. او را خواست و پرسید برای چه دستور تعویض موکت را داده‌اید؟ ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «محمدعلی رجایی» است که به مناسبت گرامیداشت هفته دولت تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۹۷۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۷

کتاب «گزارش سفر» در برگیرنده روایت زندگی و خاطرات، از حماسه شهید آیت الله «سید اسدالله مدنی» است که در اوایل انقلاب جمهوری اسلامی آزادانه مقاومت می‌کند و به شهادت می رسد. در ادامه قسمت هایی از متن کتاب را می خوانید.
کد خبر: ۵۳۹۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۷

کتاب «مرد روزهای سخت»، روایتگر زندگینامه شهید «جبار فصیح‌مفرد» در یاسوج رونمایی شد.
کد خبر: ۵۳۹۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

کتاب «عشق پایدار» خاطرات آزاده سرافراز غلامحسین جوزیان به روایت همسر وی است که تنها ساعتی از زندگی مشترک شان گذشته بود و به اسارت دشمن بعثی در آمد. این کتاب به قلم «میترا کمالی فر» نویسنده توانمند ایلامی، گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات سوره‌های عشق و به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۳۹۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۶

« در برخورد اول با او احساس می‌کردی، پناهی پیدا کرده‌ایم یک دوست قدیمی کسی که می‌شد بهش اعتماد کرد ...» ادامه این خاطره از شهید «سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۷۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۶

در قسمتی از کتاب «کاش برگردی» که زندگی‌نامه شهید مدافع حرم «زکریا شیری» به روایت مادر است، می‌خوانید: «وارد پارکینگ که شدم دستم را گرفت و گفت: تو که این همه به لباس من افتخار می‌کنی دعا کن من شهید بشم. افتخار واقعی توی لباس شهادته. ناخودآگاه اشکم جاری شد. سقلمه‌ای به پهلویش زدم و گفتم: جواب خوشحالی من این حرفا بود ذکریا؟ ...»
کد خبر: ۵۳۹۷۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۶

به کوشش «نشر شاهد»
کتاب «فرزند طوفان» که زندگی و خاطرات «محمدحسین پرنیا» را روایت می‌کند، توسط نشر شاهد منتشر شد.
کد خبر: ۵۳۹۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۷

«شایعه حمله حدود چند روز بود که بر سر زبان‌ها افتاده بود و همه انتظار داشتیم که در چند روز آینده حمله‌ای گسترده به مواضع دشمنان برای آزادسازی شهر سوسنگرد و تثبیت مواضع نیرو‌های خودی انجام شود که پس از روستا‌های حمیدیه و کوت عبدالله در منطقه هویزه مستقر بودند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۵

نویسنده کتاب شهد شهود گفت: کتاب «شهد شهود» حاوی زندگی نامه بسیجی عارف و قاری ممتاز قرآن کریم «شهید جواد بیات» با توجه به درخواست های مکرر مخاطبان چاپ دوم را تجربه کرده و به زودی به چاپ سوم می رسد.
کد خبر: ۵۳۹۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۵

مسابقه کتاب‌خوانی «سردار کوهستان»؛ خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو به مناسبت هفته دولت برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۳۹۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۴

مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: حمید صدایم کرد و گفت؛ دیر بجنبی رو بردن! بارها با حرف و حرکاتم به حمید فهمانده بودم که از گیتی خانم خوشم می‌آید و دنبال فرصت هستم تا به خواستگاری‌اش بروم. حمید هم بدون این‌که تعصبی شود، احساساتم را درک می‌کرد.
کد خبر: ۵۳۹۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳

حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: روشی که با حمید در مرتب کردن پرونده ها به کار بردیم خیلی مورد توجّه مسئول سپاه قرار گرفت و بعد از آن، سایر بخش‌ها هم از این روش برای فایل‌بندی و نظم پرونده‌ها استفاده می‌کردند.
کد خبر: ۵۳۹۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۹

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: داود سکوت کرد و نگاهش را از بچّه ها دزدید. خیلی مقاومت کردیم، ولی خط دست عراقی ها افتاد. تانکها از خاکریز رد شدن.
کد خبر: ۵۳۹۴۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۰

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: آن روز چمران را نشناختم، ولی تعریفش را بعدها از بچّه ها شنیدم. گروه دکترچمران تمام عملیات های سخت و غیرممکن را انجام میدادند و در همه ی عملیاتها پیروز بودند.
کد خبر: ۵۳۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۶

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: حسین روی رمل ها عکس تانک کشید. جابه جا شد و گفت: بچّه ها میگن دیشب از سمت مرز، سر و صدای حرکت تانک می اومد. خدا میدونه این بار چه نقشه ای دارن. ستوان کماجی دستور آماده باش داده.
کد خبر: ۵۳۹۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۲

به کوشش «نشر شاهد» منتشر شد
کتاب «سوت آخر» براساس خاطرات آزاده جانباز «محسن فرج‌الهی» به کوشش «نشر شاهد» روانه بازار شده است.
کد خبر: ۵۳۹۴۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۶

«برخی از رزمندگان مجروحیت‌هایی در بخش‌هایی از بدنشان داشتند، اما مجروح قطع‌نخاعی برایشان مفهوم نبود و به‌درستی نمی‌دانستیم قطع نخاع یعنی چه و کسی مثل مجید آقا چه سرنوشتی در انتظارش می‌باشد ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۳۱