حمید یک نوجوان ۱۵ساله کرد بود
شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۱
دانش آموز شهید "حمید محمدی" درکنار تحصیل علم کمک خرج خانواده بود، در فعالیت های مذهبی و انقلابی شرکت فعالی داشت به امام امت عشق می ورزید. او درجریان تظاهرات مردم همیشه در صحنه سنندج مورد یورش مامورین رژیم ستمشاهی قرار گرفت وبه فیض شهادت نایل آمد. زندگی این دانش آموز انقلابی را در نوید شاهد کردستان دنبال کنید.
به گزارش نوید شاهد کردستان شهید معظم حمید محمدی 2فروردین ماه 1342درمیان
خانواده ای متدین وزحمت کش چشم به جهان گشود.پدر و مادرش حسن و طلیعه نام حمید را
بر او گذاشتند و به تعلیم و تربیت کودک خود کمر همت را بستند.
انجام واجبات دینی ومذهبی
با رسیدن به سن مدرسه
در دبستان ثبت نام گردید.وی موفق شد تحصیلات مقطع راهنمایی را به پایان برساند.اما
به دلیل نامناسب بودن وضعیت مالی خانواده و درآمد اندک حاصل از کارگری پدر،درکنار تحصیل علم از همان کودکی به کارو تلاش پرداخت تا کمک خرج پدرو مادرش
باشد. در این مقطع برای یادگیری قرآن مجید به یکی از تکایای شهر (تکیه خلیفه فتاح) رفت
و علاوه برآموزش قرآن،در مراسم دینی-مذهبی دراویش نیز شرکت میکرد. وی نوجوانی
خودساخته و مطیع دستورات خدا و رسولش (ص) بود که هیچگاه از نماز خواندن و عبادت
دست نکشید.
آغاز فعالیت های انقلابی تاشهادت
با اوج گیری تظاهرات و
راهپیمایی مردم سنندج برعلیه رژیم گذشته در سال 1357 فعالانه در صفوف اول مردم
قرار میگرفت.شخصیت والا و جهانی حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی را
میشناخت و با عشق و علاقه و احترام از ایشان یاد میکرد.روز9 آبان ماه 1357در جریان
یورش مأموران رژیم گذشته به صفوف تظاهرکنندگان ،هدف اصابت گلوله قرار گرفت و به
شهادت رسید.پیکر پاک شهید حمید محمدی در آرمستان عمومی تایله سنندج به خاک سپرده
شد.
شهادت سعادت است
حدود ده سال سن داشت که گفت: مادرمی خواهم برای یادگیری قران به تکیه بروم.گفتم حمید جان اینکه خیلی خوب است.حمید سجاده ای مخصوص خودش داشت و هر وقت به تکیه میرفت آن را زیر بغل میگرفت و با خود می برد.مردم محل او را می شناختند و وقتی می گفتند:خوش به حال خودش و پدر و مادرش !کاش بچه های ما هم اینطوری بودند،من به خودم می بالیدم و لذت می بردم.وقتی آن روز خواست بیرون برود و در تظاهرات شرکت کند،گفتم پسرم،امروز نرو اینها رحم ندارند و بلایی سرت می آورند... حمید برگشت و گفت مادرجان این همه جوان که می بینی،پدر و مادر دارند. من که تنها نیستم.در ثانی شهادت،سعادت است و این فرموده خداوند در قرآن است.
نظر شما