با اوج گیری انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که لباس پاسداری به تن کرد. مسٶلیت بسیج عشایری و تعدای از پایگاه های سطح شهر را عهده دار بود....
نويد شاهد كردستان:


شهید معظم محی الدین بیانی

فرزند عزیز     ولادت ۱ ̷ ۶ ̷ ۱۳۲۰

محل ولادت روستای کیلانه

شغل روحانی- پاسدار

تاریخ شهادت ۲۴ ̷ ۶ ̷ ۱۳۶۵

محل شهادت سنندج

نحوۀ شهادت ترور توسط ضدانقلاب- اصابت گلوله

محل دفن گلزار شهدا بهشت محمدی سنندج

محی الدین فرزند عزیز و خدیجه در روستای کیلانه سنندج به دنیا آمد. در بدو ولادت مادرش از دنیا رفت و تحت سرپرستی پدر و برادر بزگترش قرار گرفت. کلاس ششم ابتدایی را با شرکت درکلاس های پیکاربا بیسوادی به پایان برد. پس از اتمام دورۀ سربازی در قم سال ۱۳۴۱ در خط مبارزه بر علیه رژیم پهلوی قرار گرفت. وی توسط ساواک دستگیر و هیجده ما را در زندان گذراند. قبل از سال ۱۳۵۷ به شهر سنندج مهاجرت نمود.

با اوج گیری انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که لباس پاسداری به تن کرد. مسٶلیت بسیج عشایری و تعدای از پایگاه های سطح شهر را عهده دار بود. شهریور سال ۱۳۶۵ به هنگام نماز مغرب، چهار جانی مسلح وارد منزل شخصی اش شده و در انظار همسر و فرزندانش با گلوله او را به شهادت رساندند.

آخرين نماز شهيد

شب شهادت همسرم شام حاضر کرده بودم. محی الدین نماز می خواند که زنگ درب خانه را زدند و همسایۀ طبقه پایین در را باز کرد. چهار نفر مسلح به سرعت بالا آمدند. من فهمیدم که   کومه له هستند. فریاد زدم شما را به خدا کاری به ما نداشته باشید. اما یکی از آن ها گلوله ای شلیک کرد کرد که به شانۀ همسرم خورد. دختر بزرگم فریاد کشید و به طرف پدرش دوید اما او را به گوشه ای پرت کردند. دو بچۀ شیر خوار داشتند. آن ها را در آغوش پدرشان گذاشتند شاید دلشان به رحم بیاید اما بچه ها را پرت کردند و همسرم را کشان کشان به آشپز خانه بردند و تیر خلاص به سرش زدند. آن ها پول و انگشتر شهید را بردند، غذای شام ما را بردند و رفتند. کسی به کمک ما نیامد.

از خاطرات خانم نجیبه غفوری، همسر شهید.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده