تنها يك بار در آغوش پدر قرار گرفت
ارجمند فرزند حسين وصغري در سريش آباد به دنيا آمد و تا مقطعراهنمايي تحصيل كرد.
ارجمند با علاقه، به خيل جهادگران جهاد سازندگي قروه پيوست ودر آنجا منشاء خدمات صادقانهاي شد.
ايشان از طريق جهادسازندگي به جبههي جنوب كشور اعزام گرديد ودر منطقة عملياتي فاو براثر اصابت تركش خمپارهي دشمن متجاوز مجروح شد وپس از قريب شش ماه بستري شدن در بيمارستان ونقاهت شديد در مورخ 19/12/65 به آرزوي خود يعني شهادت در راه خدا نايل آمد.
از اين سرباز فداكار اسلام، دو فرزند به يادگار مانده است. مزار مطهرشهيد در زادگاهش زيارتگاه مؤمنين است.
ارجمند با عشق خدمت به انقلاب اسلامي، اوايل پيروزي انقلاب اسلامي وارد جهاد سازندگي قروه شد. علاقة او براي خدمت به محرومين ومستضعفين به حدي بود كه تا پاسي از شب براي رفع كمبودهاي مردم كار ميكرد.
يكي از دوستان شهيد خاطره اي اززمان حضور در جبهه نقل نموده است:
سال 1365 بنده با گروهي از همشهريان ودوستان، از جمله، شهيد ارجمند، عازم جبهههاي حق عليه باطل شديم، هنگام اعزام، با هم قرار گذاشتيم، همواره با هم باشيم. شهيد در طول خدمت در جبهه به ما روحيه مي بخشيد. هميشه خطرناك ترين وحساس ترين موقعيت محل استقرار نيروي گردان را انتخاب مي كرد در جزيرهي مجنون، كمين دو خطرناك ترين كمين بود، ايشان به آنجامي رفت ونگهباني ميداد، حتي يك بار،هنگامي كه به علت گلوله باران دشمن به عقب برگشتيم، شهيد حيدري در آنجا ماند وكمين را حفظ نمود.
ارجمند، شب هنگام، در حين تعويض پست نگهباني براثر تركش خمپارة دشمن از ناحيهي دستگاه گوارش مجروح گرديده،او را به بيمارستان امام حسين(ع) تهران منتقل مي كنند، مدت شش ماه تحت درمان بود، در طول اين مدت يازده بار تحت عمل جراحي قرار گرفت وچون صدمات زيادي به ناحيه گوارش ايشان وارد شده بود ديگر شكم او را نمي دوختند وبه همين دليل دراين مدت حتي يكبار هم نتوانست بنشيند ويا از جاي خود برخيزد، وضعيت طاقتفرسايي را سپري كرد، به طوري كه هنگام شهادت، پوست پشت وي از بدنش جدا گرديده بود. جزاه الّله خير الجزاء
در مدتي كه شهيد در بيمارستان بستري بود، فرزند دومش پابه عرصهي وجود نهاد، وقتي از وي پرسيدم چه اسمي براي فرزندت انتخاب مي كني؟«گفت: رضا، چون رضا شفا دهنده است» ورضا هم فقط يكبار، آنهم در بيمارستان، در آغوش پدر قرار گرفت.