در سی‌وپنجمین دوره از برگزاری نمایشگاه کتاب
پنجشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۱۳
جلسه نقد و بررسی کتاب «شکم خالی کتک سیر» ۲۶اردیبهشت‌ ۱۴۰۳ در سی‌وپنجمین دوره از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

به گزارش نوید شاهد، جلسه نقد و بررسی کتاب «شکم خالی کتک سیر» پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۴ در محل سالن «گوشه‌ی نقد» با حضور «داوود امیریان» منتقد کتاب، «زهرا شیرکوند» رئیس اداره تالیف و نشر شاهد و «مصطفی محمدی تمنایی» نویسنده کتاب برگزار شد.

نقد و بررسی «شکم خالی کتک سیر»
نویسنده کتاب در ابتدا «شکم خالی، کتک سیر» را معرفی کرد و درباره دلایل نامگذاری کتاب گفت: به صورت واضح و مستقیم این کتاب طنز ندارد اما از طنز کلامی در بین گفت‌وگو شخصیت‌های اصلی این کتاب استفاده شده است. از دلایل عنوان طنزی که این کتاب دارد می‌توانم این را بگویم؛ این کتاب طنز تلخی دارد که یکی از شخصیت‌هایش با شکم خالی، کتک سیر خورده است. در این کتاب از بن‌مایه جنگ با لفظی طنز بهره گرفته شده است. این کتاب تخیلی است و داستانی رئال دارد.

داوود امیریان نیز به عنوان منتقد اظهار کرد: چون نویسنده این کتاب جنگ را دیده به زیبایی داستانی تخیلی درباره جنگ نوشته است. از نظر من کسی که جنگ را دیده باشد امکان ندارد از آن ننویسد. کتاب «شکم خالی، کتک سیر» اسمی جذاب دارد و مخاطب را به خود جذب می‌کند. این نام در عین طنزپردازی، خشونتی را دربر دارد.

وی ادامه داد: جنگ ما با تمام جنگ‌های دنیا و داستان آزاده‌های ما با تمام آزادگان کل جهان متفاوت است. گوشه‌ای از درد و رنج آزادگان در این کتاب روایت شده است که تامل برانگیز است. سبک نوشتاری در این کتاب سبک عسرت است. یعنی روزهایی که با حسرت از آن یاد می‌شود. آزادگان شاید از سختی جنگ بگویند اما به زیبایی با حسرت از آن روزها یاد می‌کنند. جنگ‌ را باید به گونه‌ای حماسی نوشت؛ به طوری که واقعی باشد و به دور از بلوف. امروز وقت آن است که وقایع نگاری کرد.
نویسنده کتاب نیز در پایان گفت: این کتاب یک داستان شخصیت‌محور است. من با دست خالی قلم به دست گرفتم و خواستم نقشی در این جنگ داشته باشم. من وقتی درباره یک موضوع و شخصیت می‌خواهم صحبت کنم؛ بلافاصله به دنبال ویژگی‌های آن می‌روم. من به عنوان قشر متوسط جامعه، در برابر جنگ احساس مسئولیت می‌کردم.
وی افزود: امروزه جنگ تبدیل به واقعه تاریخی شده و باید ثبت شود تا جوانب آن به درستی روایت شود. بستر جنگ خیلی از راه‌ها را پیش پای نویسنده باز می‌کند. هر یک از آن ۸نفری که در داستان به آن‌ها اشاره کردم؛ یک صفت خوب را به دوش می‌کشیدند. به طور مثال یک روحانی در این گروه است که مسیحی بوده و تغییر دین می‌دهد. سریال «هشت بهشت» باعث شد تا جرقه‌ای در مغز من رقم بخورد و این گروه ۸نفره را در ذهنم بال و پر دهم.
امیریان نیز در پایان خاطرنشان کرد: درست است که جنگ برای نویسندگان یک دست‌مایه خوبی است اما از جنگ نوشتن بسیار سخت است و انتقال آن به این نسل جدید سخت‌تر.

خبرنگار: آرزو رسولی نجار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده