«سیروس آرپی‌جی را به دوش گرفت و ایستاد، اما قبل از شلیک گلوله به عقب پرتاب شد. به سراغش رفتم. هاج و واج مانده بود و مرتب می‌گفت: کی بود مرا هُل داد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «سیروس احمدی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کی بود مرا هُل داد!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سیروس احمدی، بیست و هفتم اسفند ماه سال ۱۳۴۷، در روستای جولاده رودبار از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش صادق، کارگر کارخانه بود و مادرش سمرقند نام داشت و دانش‌آموز سوم متوسطه در رشته تجربی بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، یکم تیر ماه سال ۱۳۶۷، در شیخ‌محمد عراق بر اثر عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید و مزارمطهرش در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.

چه کسی بود مرا هُل داد!

سیدرضا حسینی همرزم شهید سیروس احمدی روایت می‌کند: عملیات گسترده رزمندگان در منطقه حلبچه آغاز شده بود و من و «سیروس» در حال پیشروی بودیم. معاون گُردان در حالی که یکی از سنگر‌های تجمع عراقی‌ها را نشان می‌داد، صدا زد: «فوراً با «آرپی‌جی» سنگر را بزنید؛ که «سیروس»، بلافاصله به سمت من آمد و «آرپی‌جی» را گرفت که شلیک کند. (او در شلیک «آرپی‌جی» و نشانه‌گیری هدف، همتا نداشت).

«آرپی‌جی» را به دوش گرفت و ایستاد؛ اما قبل از شلیک گلوله به عقب پرتاب شد. به سراغش رفتم. هاج و واج مانده بود و مرتب می‌گفت: «کی بود مرا هُل داد». من «آرپی‌جی» را برداشتم و برای نشانه‌گیری دقیق‌تر، کمی نزدیک‌تر رفتم. نشانه گرفتم تا گلوله را شلیک کنم، که کمی دقت کردم و دیدم از دور داخل سنگر تعداد زیادی از مجروحین خودمان هستند، که اگر گلوله شلیک می‌شد، فاجعه عظیمی رخ می‌داد و همه آن‌ها کشته می‌شدند. به سراغ «سیروس» رفتم و به اتفاق همان جا دو رکعت نماز شکر به جای آوردیم.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده