گذری بر زندگینامه «شهید عمر هيبتي»
«شهید عمر هيبتي» با آغاز انقلاب اسلامي و حمايت از نهضت امام خميني(ره) به عضويت بسيج مستضعفين درآمد و در درگیری با عناصر ضد انقلاب به خیل مشتاقان حقیقی حق ملحق گشت و آسمانی شد.

نوید شاهد آذربایجان غربی: «شهید عمر هيبتي» دوازدهم خرداد 1320 ، در سايه ساركوههاي سر به فلك كشيده كردستان در روستاي رحیم آباد از توابع شهرستان بوکان چشم به جهان گشود. به علت فقر مالي و عدم امكانات آموزشی از نعمت تحصيل محروم ماند. زندگی فقیرانه خود را در فقر دانش سپری کرد، و خود می دانست که علت این تبعیض ها را حکومت ظالمانه شاهنشاهی است. به همین خاطر همیشه درهر محفل و مجلسی لحن "خدا لعنتشان کند" ورد زبانش بود و همواره از رژیم ملعون ستمشاهی ناراحت و خشمگین بود.

 گاهی در روزگارهای سخت زندگیش حتی مردم را بر علیه این تبعیض ها تحریک می کرد و می گفت:«ما مدرسه نداریم، امکانات آموزشی نداریم، درمانگاه نداریم ...ما چیزی دراین روستا نداریم که به آن ببالیم . زندگی در چنین شرایطی به درد نمی خورد. ما باید با هدف پیش برویم و هدفی در زندگی داشته باشیم. اگر امروز از سواد بی بهره هستیم نباید بگذاریم که فرزندان ما بی سواد بار بیایند.»

    وی، برای رسیدن به زندگی آرام و همین طورپشتوانه ی مالی، شروع به کارگری کرد. مدتی بعد نیز برای تأمين معاش و رزق زندگي به شغل دامداري و كشاورزي نیز روی آورد. در میان خانواده شان بسیار عزیز بود و صحبت های گرانبهای ایشان همیشه حلقه آویزفرزندانش بود که می گفت:«مال دنیا، مثل چرک دست است، از این دست می آید  و از آن دست می رود، مهم پولی است که چگونه به دست می آید. هیچوقت مال حرام به بچه هایتان ندهید، که مال حرام لقمه ی شیطان رجیم است. کسی که جان را از لقمه حرام پرکرد دیگر برای خدا بندگی نمی کند و همواره دشمن خداست و دشمن خدا، به جنگ با مومنین راغب است. مال حرام برای انسان هیچ فایده ای ندارد. پس خواهش دارم که در به دست آوردن روزی حلال تلاش کنید که خداوند در روزی حلال برکتی نهاده که با هیچ وسوسه ای تمام نمی شود. »

    «شهید عمر هیبتی» بی اعتنا به زخارف دنیوی بود و به آنچه که از طریق کشاورزی یا دامداری به دست می آورد قانع بود و دیگران را نیز به قناعت دعوت می کرد. وی مردی مومن ،متدین که در هر مناسبتی در محله کوچکشان چه در عزاداری ها و چه در مجالس شادی با مردم بود و به مردم خدمت می کرد. به نماز اول وقت بسیار بها می داد و فرزندانش را نیز  به نماز اول وقت تشویق می کرد.

 وی مهمان نواز بود و درب خانه اش به روی همگان باز بود. انسانی خوش خلق و چهره ای دلگشا با دستی بخشنده بود، علاوه بر اینکه در کار خیر هم همیشه پیش قدم بود و هم به عنوان یک ریش سفید در محله از حرمت و احترام زیادی برخوردار بود. کوچک و بزرگ دوستش داشتند و برایش ارزش قایل می شدند. گاهی بچه های فامیل پای صحبت های عالمانه اش می نشستند و شهید با زبان کودکانه درباره دین و نماز صحبت می کرد و خود نیز از همصحبتی با بچه ها لذت می برد. 
وی بنا  برسیره نبوی ازدواج نموده و از او سه فرزند به یادگار مانده است.

    وی با آغاز انقلاب اسلامي همگام با ديگر توده هاي مستضعف و زجر كشيده از ظلم رژيم ستمشاهي به ستوه آمده و انزجار خويش را با طرفداري از انقلاب و حمايت از نهضت امام خميني(ره) به رغم مخاطره اوباش ضدانقلاب منطقه اظهار نموده و همين عشق و علاقه به انقلاب باعث شد كه شهيد عزيز به عضويت بسيج مستضعفين درآمد و ششم دی 1363، در روستای قویلر شاهین دژ هنگام درگيري با عناصر ضد انقلاب براثر اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نايل شد و به خیل مشتاقان حقیقی حق ملحق گشت و آسمانی شد.روحش شاد و راهش گرامي باد!
منبع : اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده