چهارشنبه, ۰۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۲
هر روز که از عمر این انقلاب خونین میگذرد عاشقان پاکباخته بیشتری به کاروان شهدا می پیوندند و حسین وار از همه هستی خود برای رضای خدا میگذرند در مکتب افتخار آفرین اینان شهادت پایان مرگ و بردگی هاست پایان یک حرکت تکاملی بسوی الله و آغاز حیات جدیدی است...
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ هر روز که از عمر این انقلاب خونین میگذرد عاشقان پاکباخته بیشتری به کاروان شهدا می پیوندند و حسین وار از همه هستی خود برای رضای خدا میگذرند در مکتب افتخار آفرین اینان شهادت پایان مرگ و بردگی هاست پایان یک حرکت تکاملی بسوی الله و آغاز حیات جدیدی است.
شهدا خون خود را پای درخت انقلاب نثار میکنند تا اسلام بماند آنها شهیدند ولی مرده نیستند. بلکه زنده اند و نظارگر اعمال ما که چگونه از حرمت خونهای بناحق ریخته شان پاسداری نماییم. خداوند ما را در انجام این رسالت عظیم توفیق عطا کند .

زندگینامه سرباز شهید برادر سلطانعلی آقامحسنی


شهید سلطانعلی آقا محسنی در تاریخ آخر فروردین ماه سال 1342 شمسی در یک خانواده مذهبی در روستای لریجان از توابع شهرستان محلات دیده به جهان گشود. پدرش از راه کشاورزی با رنج و زحمت خانواده 7 نفری آنها را تأمین میکرد. شهید از همان دوره کودکی به کار علاقه فراوانی داشت و در سن 7 سالگی راهی مدرسه شد و تا کلاس پنجم را در همان روستا و بعد به علت نبودن کلاس بالاتر در روستا برای ادامه تحصیل به شهرستان محلات رفت و تا کلاس سوم راهنمایی بیشتر ادامه نداد و پس از ترک تحصیل به کشاورزی به کمک پدرش پرداخت.  2 سال را این چنین گذراند تا طلوع انقلاب اسلامی فرا رسید و در اوایل انقلاب نیز در راهپیماییها علیه رژیم شاه شرکت می کرد ولی کل فعالیت وی در بعد از پیروزی انقلاب آغاز گردید به طوری که مدتی را برای خدمت کردن به پشت جبهه به منظریه قم اعزام شد و بعد که از آنجا آمد به کارگری پرداخت و چند ماه کار میکرد.

در تاریخ 1360/10/16 در بسیج محلات ثبت نام نمود و دوره آموزشی را در همان جا گذراند و بعد برای نبرد با دشمن کافر در 7 بهمن ماه همان سال به جبهه اهواز منتقل گردید و پس از مدتی در عملیات پرافتخار و غرور آفرین فتح المبین شرکت جست و با سایر رزمندگان اسلام مصمم به آزادی شوش و دیگر سرزمینهای عزیز اسلامی پرداخت و سپس در همان عملیات بر اثر اصابت تیر به گوش راست و ترکش به پایش به بیمارستان اهواز منتقل شد و پس از آن برای عمل جراحی به بیمارستان شیراز رفت و بعد از یک ماه درمانهای پی در پی بهبودی یافت و از بیمارستان مرخص گردید و در همان زمان دوران مقدس سربازی او فرا رسید و در اول تیر ماه برای انجام وظیفه او را به سلماس رفت و بعد از چهارماه آموزشی ، آنها را تقسیم کردند و او را به پیرانشهر اعزام کردند و دو ماه بیشتر آنجا نبود و سپس را به سردشت رفت و بعد از یک سال خدمت در تاریخ 1361/5/3 در عملیات والفجر دو به دست عوامل ضد انقلاب به درجه رفیع شهادت نائل گردید. بعد از 7 روز جنازه مطهرش به دست خانواده اش رسید و آن را در گلزار شهدای محلات به حاک سپردند.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده