زندگی نامه شهید ورزشکار ايرج شفيع پور گیلانی+عکس
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۵
شهید ايرج شفيع پور پس از بهبودي به منطقه شيخ صالح در حين بازي فوتبال در زير بمباران شيميايي به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
به گزارش نویدشاهدگیلان شهيد ايرج شفيع پور در چهارم فروردين ماه سال هزارو سيصد و چهل و چهار در خانواده اي متوسط در محله ترک محله بندر کياشهر چشم به جهان گشود.
تحصيلات ابتدائي و راهنمايي خود را در بندر کياشهر بپايان رسانيد و عدم علاقه به درس و کتاب باعث شد که بيشتر از سوم راهنمائي درس بخواند، دراوقات فراغت خويش به مطالعه کتابهاي غير درسي مي پرداخت ، وي به ورزش فوتبال بسيار علاقه داشت ، با توجه به شناخت و آشنايي به جلسات قرآني در مسجد به عباداتي همچون نماز خواندن وروزه گرفتن توجه اي خاص مي نمود، همنشيني با دوستان و عشق و علاقه زياد به فوتبال باعث شد که او از درس خواندن باز بماند، مهارت او درفوتبال بخصوص دروازه باني چنان بود که يکي از ماهرترين و زبده ترين بازيکنان استان بشمار مي رفت و حتي مدتي نگهباني حريم دروازه تيمهاي سفيد رود و شهرداري رشت را بعهده داشت ، پس از مدتي خود را جهت خدمت مقدس سربازي آماده ساخت، دوران آموزشي خود را در قزوين و علي آباد قم بپايان رسانيد و به بيرجند اعزام شد و در همين عين مادرش بر اثر بيماري فوت نمود، پس از يکسال و اندي به چلچله اعزام شد که از ناحيه پا مجروح گشت، پس از بهبودي به منطقه شيخ صالح در حين بازي فوتبال در زير بمباران شيميايي به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
خاطره اي از پدرشهيد: در شب آخر با دوستان خود خلوت نمود و گفت که مواظب باشند و ادامه داد که رفتن دست خودم است ولي آمدن دست خودم نيست.
تحصيلات ابتدائي و راهنمايي خود را در بندر کياشهر بپايان رسانيد و عدم علاقه به درس و کتاب باعث شد که بيشتر از سوم راهنمائي درس بخواند، دراوقات فراغت خويش به مطالعه کتابهاي غير درسي مي پرداخت ، وي به ورزش فوتبال بسيار علاقه داشت ، با توجه به شناخت و آشنايي به جلسات قرآني در مسجد به عباداتي همچون نماز خواندن وروزه گرفتن توجه اي خاص مي نمود، همنشيني با دوستان و عشق و علاقه زياد به فوتبال باعث شد که او از درس خواندن باز بماند، مهارت او درفوتبال بخصوص دروازه باني چنان بود که يکي از ماهرترين و زبده ترين بازيکنان استان بشمار مي رفت و حتي مدتي نگهباني حريم دروازه تيمهاي سفيد رود و شهرداري رشت را بعهده داشت ، پس از مدتي خود را جهت خدمت مقدس سربازي آماده ساخت، دوران آموزشي خود را در قزوين و علي آباد قم بپايان رسانيد و به بيرجند اعزام شد و در همين عين مادرش بر اثر بيماري فوت نمود، پس از يکسال و اندي به چلچله اعزام شد که از ناحيه پا مجروح گشت، پس از بهبودي به منطقه شيخ صالح در حين بازي فوتبال در زير بمباران شيميايي به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
خاطره اي از پدرشهيد: در شب آخر با دوستان خود خلوت نمود و گفت که مواظب باشند و ادامه داد که رفتن دست خودم است ولي آمدن دست خودم نيست.
نظر شما
