نامه ای به شهید
فرصتی یافتم تا با تو درد دل کنم و نمی دانی چقدر دلم برایت تنگ شده است مادرم سعی می کند جای خالی تو را برایم پر کند اما نمی تواند و من برای اینکه مادرم و پدربزرگم و عموهایم را نرنجانم خود را راضی و خوشنود نشان می دهم.

نوید شاهد آذربایجان غربی:


 پدر جان سلام، بازهم فرصتی یافتم تا با تو درد دل کنم و نمی دانی چقدر دلم برایت تنگ شده است مادرم سعی می کند جای خالی تو را برایم پر کند اما نمی تواند و من برای اینکه مادرم و پدربزرگم و عموهایم را نرنجانم خود را راضی و خوشنود نشان می دهم. مادرم هر روز پنهان از نگاه من وقتی سجاده اش را پهن می کند و چادر نمازی را که تو برایش خریدی می پوشد، چند لحظه ای روبروی عکس تو می ایستد و با چشمان خیس به تو خیره می شود، آخر او هم مثل من تو را گم کرده است. دلم برای مادرم می سوزد چون او هم از دوری تو رنج می برد گرچه بر زبان نمی آورد که مبادا من دلتنگ شوم. یک روز دیدم که سر صندوقچه ای که تکه ای از تن پوش خونین تو در آن بود، رفت و  بارها آن پارچه را بوسید و بعضی وقت ها می گویم خوش بحال مادر که حداقل چهره تو را به یاد می آورد و همیشه آن را درخاطر دارد و وقتی جوانی را می بینم که با پدرشان ایستاده و می خندند، من احساس کمبود می کنم و از طرفی وقتی نام و اسم تو را در میان مردم می شنوم بخود می بالم که فرزند چنین شهید بزرگواری هستم. وقتی در آن روز عصر که به ما گفتند پدرت شهید شده،  زندگیم تاریک شد و آنقدر گریه کردم و فریاد زدم و مدتها در ناراحتی وحشتناکی فرو رفتم .
پدر جان هیچ وقت آن روز را از یاد خودم نخواهد برد که پدری در این سن جوانی تجربه کنم، پدرجان همیشه من چهره زیبای تو را در وجود عموهایم می بینم و آنها به هر عنوان نمی گذارند جای خالی تو را احساس کنم پدر جان امروز فرزندان شهدا سربازان کوچک انقلابند و چشم انتظار تحقق آرمانهای شهیدان هستند پدر جان من و همه فرزندان شاهد به عظمت خونتان سوگند می خوریم تا جان در بدن داریم در حفظ پیام شما بکوشیم. 
والسلام

 فرزند شهید 
 امید احمدی
شهرستان اشنویه بخش نالوس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده