«شهید علی داوری» جوانی هجده ساله بود ولی دلش مملو از شهادت و اخلاقش نشانه ای از نشانه دانشجویان دانشگاه کربلا بود، و در این راه به سوي معبود خويش شتافت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۵۹۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
خاطره
دست سهراب با پول ها خشک شد و گفت دستت درد نکند. می خواهی هم من و هم خودت را دچار گناه بکنی؟...
کد خبر: ۴۵۹۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
زندگینامه
وی الگوی اخلاق و رفتار بود عقیده داشت تا مادامیکه دشمنان قرآن و اسلام زنده هستند اسلحه را زمین نباید گذاشت باید از خون شهیدانی چون همتی ها(بخشدار ) و محمدی ها ( شهردار ) پاسدار ی کرد...
کد خبر: ۴۵۹۵۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
شهدای یگان ویژه،
ســال 1358، ازدواج کرد و صاحب یک پســر و سه دختر شد. به عنوان پاسدار کمیته در جبهه حضور یافت. هجدهم خرداد 1365، در فــاو عراق بر اثر اصابت گلوله به قلب، شــهید شد
کد خبر: ۴۵۹۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۴
شهید "محمود نيكو منظر" در وصیت نامه خود نوشت؛
ملت مسلمان ما دنبال اين شخص يا آن شخص نخواهند رفت، چون قيام امت ما اسلامى است نه شخصى
کد خبر: ۴۵۹۴۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۶
با دستگيري اكرمي و آقامحمدي توسط ساواك ايشان با تغيير قيافه از دام مأمورين گريخت. همواره بهدنبال انجام وظيفه بود، به همين خاطر در سال 57 بهصورت پنهاني و بدون وابستگي به هيچ گروه يا سازماني به لبنان رفت و بعد از پايان دورهاي در سازمان امل لبنان با وارد كردن اسلحه و مهمات به ايران، دامنه فعاليتهاي انقلابي خود را گسترش بيشتري بخشيد.
کد خبر: ۴۵۹۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۳۰
خاطره
شهید ولیزاده از دیدن سر و وضع و لباس های فرزند شهید متأثر و ناراحت شد. از چهار هزار تومان حقوقی که تازه گرفته بود، دوهزار و هفتصد تومان را در اختیارش گذاشت...
کد خبر: ۴۵۹۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
زندگینامه و خاطراتی از پاسدار شهید بهروز دورخ
بعد از دادن خون، فورا رفتم مقداری کمپوت میوه و خوراکی خریدم تا بخورد. تشکر کرد و یواش گفت روزه هستم! شهید بهروز با زبان روزه خون داد بدون اینکه کسی بفهمد.
کد خبر: ۴۵۹۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
خاطره
بوی خوش نان همۀ ما را از خود بیخود کرده بود زیرا دو روز بود که چیزی نخورده بودیم. این خانم تا ما را دید، سلام کرد و نان تعارف کرد...
کد خبر: ۴۵۹۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
خاطره
به او گفتم اگر می ترسی، کنار بکش و اسلحه ات را تحویل بده! جواب داد که شهادت دوستان و همرزمانم روحیه ام را بالا می برد و من هم برای شهادت آماده هستم...
کد خبر: ۴۵۹۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
خاطره
ا ناراحتی من، غصه می خورد و همراه با شادی من شاد می شد. خیلی دلم می خواست دامادی او را ببینم. بزرگترین آرزوی زندگی ام بود...
کد خبر: ۴۵۹۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
خاطره ای از پاسدار وظیفه شهید صلاح قاسم حسنی
آن روز در روستا جلو درب خانه نشسته بودیم. ناگهان صدای آژیر آمبولانسی در روستا پیچید و بعد خود آمبولانس ظاهر شد...!
کد خبر: ۴۵۹۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
خاطره ای از پاسدار وظیفه شهید حسین شریف پور
وقتی در خانه سراغ شناسنامه ام را گرفتم، گفتند پیش برادرت حسین است. صبر کردم تا برگشت. پرسیدم برادر شناسنامۀ من به چه درد تو می خورد؟ سریع بلند شد و دوطرف صورتم را بوسید و گفت:" حلالم کن!...
کد خبر: ۴۵۹۳۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۲
خاطره
شب در خواب دیدم توفیق می گوید : مادرجان نمی خواهی به بدرقه ام بیایی؟ من دارم می روم...
کد خبر: ۴۵۹۳۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
زندگینامه
با رسیدن به سن خدمت نظام خود را معرفی نمود و به عنوان پاسدار وظیفه به خدمت مشغول گردید...
کد خبر: ۴۵۹۲۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
روایتی از غیرت و تعصب پاسدار شهید یدالله کیخسروی/
شهید معظم یدالله کیخسروی به همسرش می گوید: دین که جای خود دارد. غیرت و ناموس پرستی این اجازه را به من نمی دهد ساکت بمانم. تو هم ناراحت نشو خدا بزرگ است...
کد خبر: ۴۵۹۲۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
خاطراتی از پاسدار وظیفه شهید ناصر زندکریمی
ظاهرا برای ناصر راهی نمانده بود. برای همین به قول خودش اعتصاب غذا کرد. چندروز لب به غذا نداد تا بالاخره موفق شد رضایت پدر را جلب کند...
کد خبر: ۴۵۹۲۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
خاطره
پرسیدم کجا می روی؟ تو مگر مرخصی نداری؟ سعدی گفت : حالا وقت این حرف ها نیست. بچه های پایگاه محاصره شده اند و باید سریع به کمک برویم و گرنه قتل عام می شوند....
کد خبر: ۴۵۹۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
مردم شهیدپرور پیرانشهر پیکر شهدای رزمندگان سپاه پاسدار ان انقلاب اسلامی در حادثه تروریستی را تشییع کردند.
کد خبر: ۴۵۹۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
خاطره
ما انسان هستیم. خدا را خوش نمی آید با اسیری که دستش از همه چیز کوتاه است چنین رفتاری کرد...
کد خبر: ۴۵۹۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹