برگی از خاطرات؛
«آقاجون با رفتنم به جبهه مخالفت کرد و گفت ما ندیدهایم دخترها به جبهه بروند و عزیز نیز حرف پدر را تأیید کرد. من مدام گریه میکردم و میگفتم اینهمه آدم رفته و برگشتهاند من هم برمیگردم وقتی سکوتشان را دیدم افزودم: من دورهاش را دیدهام حیف است که نروم! میخواهم به کشورم خدمت کنم ...» ادامه این خاطره از زبان «مریم قزوینی» از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۲
«شهید محمد فرحزاد» چهارم شهریور ۱۳۴۶ در روستای غنیآباد دامغان به دنیا آمد. در روستا نیز در کارهای فرهنگی و انقلابی نقش ویژهای داشت. از فعالان بسیج روستا و سرپرست کتابخانه نیز بود. وی سیزدهم فروردین ۱۳۶۷ در ماووت عراق به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۷۸۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۸
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛
«با خواندن اعلامیهها پی به صداقت امامخمینی میبردم و میدانستم سخنان و توصیههایش از دل برآمده است که بر دل مینشینند بنابراین بهطور دائم پیگیر صحبتها و فرمودههای این امام بزرگوار بودم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات «شهربانو چگینی» یکی از زنان امدادگر استان قزوین است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۵۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
یادواره شهدای امدادگر با حضور مسئولان برگزار و در این مراسم از خانواده ۱۶ شهید امدادگر استان همدان تجلیل شد.
کد خبر: ۵۵۵۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
یادواره شهدای امدادگر جمعیت هلال احمر با حضور «پیرحسین کولیوند» برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۵۱۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹
گزارش تصویری/
صبح دیروز سه شنبه 29 فروردین ماه همزمان با سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران از پدر شهید امدادگر «علی کمالزاده» دیدار و تجلیل به عمل آمد.
کد خبر: ۵۵۲۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۰
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛
«حاج جبار رحمانی در بین مردها شعارها را با بلندگو میگفت و من هم بعد از شنیدن شعار همان را بین زنها تکرار میکردم و همین باعث شده بود که عدهای به شوخی من را وزیر شعار صدا کنند ...» ادامه این خاطره از زبان «طاهره طاهریها» یکی از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۵
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛
«از سردخانه با من تماس گرفتند و گفتند خانم پرستار بدن این شهید که هنوز گرم است نکند زنده باشد؟! سریع خود را به سردخانه رساندیم و علایم حیاتی مجروح را کنترل کردیم زنده بود ...» ادامه این خاطره در آستانه روز پرستار از زبان «شهربانو چگینی» یکی از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۴۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۸
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین در دفاع مقدس؛
«به مقصد که رسیدیم گفتند دشمن در اندیمشک خیلی نزدیک است اینجا امنیت ندارد چرا خانمها را اینجا آوردهاید؟. در همان حین ناگهان یک هلیکوپتر عراقی بالای سر ما ظاهر شد و چرخش بالهایش در گوشمان پیچید به وضوح میشد داخل آن را دید. رزمندهها با دیدن سرنشینان آن، فریاد زدند او صدام است! او صدام است! ...» ادامه این خاطره از زبان «کبری چگینی» یکی از زنان امدادگر استان قزوین در دفاع مقدس را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۸
شهید «عباس حسنی» در وصیتنامهاش مینویسد: «از خواهرم نیز میخواهم که به یاد زینب کبری (س) شهادت مرا تحمل کند و با حفظ حجاب و وقار اسلامی خود پیام خون شهدا را برساند.»
کد خبر: ۵۴۱۴۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۴
شهید «محمدعلی مولوی» علاقه و اشتیاق زیادی به شرکت در مسجد، مراسم مذهبی، عزاداری و سوگواری سیدالشهدا (ع) داشت. بر اثر ایمان به خدا بود که همواره با وجود مشکلات طاقت فرسای زندگی، چهرهای گشاده و خوشرو داشت.
کد خبر: ۵۴۰۱۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۵
برگی از خاطرات انقلاب؛
«سال ۵۶ دایی ابوالفضل به جرم نوشتن شعار "مرگبر شاه" بر روی دیواره آسانسور و فعالیتهای ضد حکومتی دیگر دستگیر شد. خوشبختانه ساواک هر چه به دست و پای ما پیچید مدرک و سند خاصی علیه او به دست نیاورد ...» ادامه این خاطره از زبان «زهرا همافر»، امدادگر جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۰۰۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
شهید «محسن حقشناس» از متانت، اعتماد به نفس و صمیمیت خاصی برخوردار بود. با وقار و متانت خود خیلی زود اعتماد طرف مقابل را جلب میکرد.
کد خبر: ۵۳۹۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
برگی از خاطرات «مریم قزوینی»؛
«بعد از انقلاب تدبیر اکثر مردم حامی امام، ایثارگری و پیشقدم شدن در جهت آبادانی کشور بود بر این اساس سال ۵۸ من و دوستانم وارد جهاد سازندگی شدیم ما فعالیت خود را با تشکیل کلاس اصول عقاید آغاز کردیم ...» ادامه این خاطره از زبان «مریم قزوینی» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۱
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛
«راه و رسم معمول رزمندهها این بود که بعد از هر عملیاتی ما را میبردند و سطح عملیات و مناطق آزاد شده را نشانمان میدادند. انگار به ما انعام داده باشند. نمیتوانستیم به خود بقبولانیم که این مناطق دست دشمن بوده و اکنون آزاد شده است و خون بهای این موفقیت چه بوده است؟ بعضی اوقات هنوز جنازه و مهمات عراقیها روی زمین بود ...» ادامه این خاطره از زبان «شهربانو چگینی» از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
زهرا «حاجبابا» مادر شهید«محمد کرمعلی» از شهدای دوران دفاع مقدس در روایت از فرزندش بیان میکند که وقتی به دنیا آمد مثل ماه نورانی بود. از خاطرات کودکیاش به یاد دارم یک بار برای کفشدوزکی که مرده بود گریه میکرد.»
کد خبر: ۵۳۵۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۷
کتاب « امدادگر » روایتگر تاریخ شفاهی امدادگر و پیشکسوت دفاع مقدس «عبدالحسین مساحی»، با مصاحبه و تدوین «نسرین مومنی فر» به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۵۳۴۴۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۴
شهید خیبر همتی؛
شهید خیبر همتی از شهدای امدادگر دوران دفاع مقدس است. او در وصیت نامه اش می نگارد: «تا جان در بدن داریم نخواهم گذاشت امام علی(ع) و فرزندانش به دست ظالمان از خدا بی خبر مظلومانه آزار و شهید شوند و خلاصه نخواهیم گذاشت نور خدا رو به خاموشی بِگِراید و شیعیان علی (ع) در مظلومیت و انزوا به سر برند.»
کد خبر: ۵۳۳۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۰۱
«اگر سر کسی ترکش خورده بود پانسمان میبستند و سرم میزدند که خونریزی نکند و از حال نرود. سپس مجروح را به بخش میآوردند تا در اسرع وقت به تهران یا شهرهای دیگر منتقل شود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات «محبوبه ربانیها» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۲۰۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۰
شهید «خیبر همتی» از شهدای دوران دفاع مقدس است که اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ با سمت امدادگر در فاو عراق، بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۲۹۶۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۳