نوید شاهد - «گفتم باشد کاری می‌کنم که فردا و پس فردا خودتان من را بیرون کنید. صبحگاه که برگزار میشد اسامی را که می‌خواندند، من از زیر پتو و بالای کانکس می‌گفتم حاضر، من اینجا هستم! آنها هم یکدیگر را نگاه می‌کردند ...» ادامه این خاطره را از رزمنده دفاع مقدس "ولی‌الله محمدی" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۰۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۰
مدیرکل شهرستان‌های استان تهران در مراسم رونمایی از کتاب خورشید صفتان مطرح کرد؛
نوید شاهد - مرتضوی مدیرکل بنیاد شهید شهرستان‌های استان تهران گفت: با انتشار کتاب در خصوص معرفی نخبگان شاهد و ایثارگر می‌توانیم آنها را بعنوان انسان‌های موفق به آحاد جامعه بشناسانیم و در راه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت قدم برداریم.
کد خبر: ۵۲۰۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: کمی جلوتر که رفتیم عراقی ها ما را دیدند و تیراندازی کردند. بی توجّه به تیراندازی ها به راه خود ادامه دادیم. هر چه جلوتر می رفتیم، شدت تیراندازی ها زیادتر میشد. گلوله های توپ و خمپاره به سمتمان می آمد. یکی از گلوله ها به نزدیکی ما خورد. موج انفجار تانک را تکان داد. حسین طایفه گفت: عرفان! بسّه ... تیراندازی نکن.
کد خبر: ۵۲۰۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۵
نوید شاهد - «من هنوز چیزی ننوشته‌ام که به کسی خارج از نوبت زمین بدهند. شما می‌گویی زمین‌ها را به دوستان و آشنایانشان می‌دهند. وای به روزی که من هم سفارش کسی را بکنم! آن وقت باغ را با همه محصول آن بین خودشان تقسیم می‌کنند! به رفیقت بگو به نوبت خودش قانع باشد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "محمدعلی رجایی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۶۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
نوید شاهد – منیره قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: پدرش از او ناراحت شده بود؛ نیم ساعتی برای‌شان حرف زد و اتمام حجّت کرد. حمید سرش را پایین انداخته بود و چیزی نمی‌گفت، حتّی از خودش دفاع نمی‌کرد. وقتی بلند شد برود، رد اشک را روی گونه‌اش دیدم. یاد حرف دیروزش افتادم که دست‌هایم را بوسید و گفت: «حاج‌آقا قائمی گفته، احترام پدر و مادر از هر مسئله‌ای واجب‌تره. حتّی اگه دعواتون کردن، مبادا صداتونو رو اونا بلند کنید!».
کد خبر: ۵۲۰۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۰
کتاب "نام: سید رضا" براساس خاطرات سید رضا موسوی، اولین اسیری که از زندان عراق فرار می کند که توسط «رضا جمشیدی» نوشته شده و از سال 1397 روانه بازار کتاب شده است.
کد خبر: ۵۲۰۶۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: دزد پول‌های‌مان را هم برده بود. از صاحب حمام صد تومنی قرض گرفتیم و راهی حرم شدیم. با آن لباس‌های رنگ و رو رفته‌ای که تن‌مان بود. احساس می‌کردم همه دارند نگاه‌مان می‌کنند و توی دل‌شان می‌خندند. حمید هم بهمان می‌خندید. او گفت؛ «اتفاقاً خیلی هم خوش‌تیپ شدین، شبیه تازه دامادها.»
کد خبر: ۵۲۰۶۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
مدیرکل بنیاد استان قزوین:
نوید شاهد - کتاب «آینه صبوری» با هدف روایت سرگذشت ۳۰ تن از بانوان شهید و جانباز استان قزوین به قلم حسن شکیب‌زاده تدوین و منتشر شد.
کد خبر: ۵۲۰۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
نوید شاهد - صبح امروز ۱۸آبان ۱۴۰۰ مراسم رونمایی از کتاب خورشید صفتان و تجلیل از نخبگان پزشک شاهد و ایثارگر با حضور عبداله مرتضوی مدیرکل، شاهین عسگریان معاون فرهنگی و آموزشی، دکتر عالیه قاسمی معاون بهداشت و درمان، انصاری‌فر رئیس اداره بازرسی و شکایات، صالحی رئیس اداره حراست، خورشیدوند رئیس اداره آموزش و تبیریی رئیس اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید شهرستان‌های استان تهران، و مهمان ویژه دکتر عادل مهری مدیرکل دانش پژوهان و تشکل‌های شاهد و ایثارگر در سالن شهدای ترور اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان‌های استان تهران برگزار شد. گزارش تصویری این مراسم را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۰۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
سبزوار؛
نوید شاهد - دفاتر تحریر مزین به تمثال شهدای دیار سربداران در کوله پشتی دانش آموزان راهی مدارس و منازل اهالی سبزوار شد.
کد خبر: ۵۲۰۶۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲
خبر رسید زمانی که از پایگاه خارج شدیم عراقی‌ها آنجا را بمباران کرده بودند. لطف خدا بود که قبل از طلوع آفتاب آنجا را ترک کردیم وگرنه هیچ چیز از ما باقی نمانده بود. راه بسیار طولانی بود و راننده مان خسته. بیچاره چُرتش گرفته بود.
کد خبر: ۵۲۰۵۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
توسط فرزند شهیده "عشرت باقری"؛
کتاب" حقوق مردم در نظام مردم سالاری دینی" توسط کامبیز فتح معماری فرزند شهید، چاپ و روانه بازار کتاب شد.
کد خبر: ۵۲۰۵۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
نوید شاهد - «یکی از دوستانم به نام علی سرداری در آسایشگاه شماره هفت بود. به سرم زد برای مدتی هم شده اتاقم را با یکی عوض کنم و برم آنجا. عراقی‌ها به هیچ وجه موافقت نمی‌کردند، به همین دلیل خودم یک نفر را پیدا کرده و جابه‌جا شدم، ولی قضیه لو رفت و با عکس‌العمل نیرو‌های بعثی مواجه شدم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
نوید شاهد_ کتاب روایت زندگی شهید صادقی از شهدای شهرداری قم با عنوان "سی‌سالگی"، با حضور مدیر حوزه‌های علمیه کشور و شهردار قم رونمایی شد.
کد خبر: ۵۲۰۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
نوید شاهد - کتاب «در دو جبهه» نوشته علی نقشبندی از رزمندگان دوران دفاع مقدس توسط انتشارات محبین منتشر و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۲۰۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۷
مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس آذربایجان غربی:
نوید شاهد - «وحیدی» با بیان اینکه یکی از راه‌های حفظ ارزش‌های دفاع مقدس نشر کتاب است، گفت: لازم است تا دستگاه‌های فرهنگی آذربایجان غربی با وحدت و همگرایی بیش از پیش، در تولید کتاب‌های دفاع مقدس مشارکت داشته باشند.
کد خبر: ۵۲۰۴۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۷
مهلت ارسال اثر به «دومین جشنواره بین‌المللی سرخ نگاران» تا پایان آبان ماه تمدید شد.
کد خبر: ۵۲۰۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
نوید شاهد - «یادگاران نور» مجموعه ای از خاطرات هشت سال دفاع مقدس کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان آذربایجان غربی است که در سال 1398 در این کتاب گردآوری شده است.
کد خبر: ۵۲۰۴۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
مهندس سرهنگ دوم «مرتضی زرهرن» در اسفند ماه ۹۴ داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دفاع از مظلومیت و جنگ با کفار تکفیری داعشی به سوریه اعزام شد و در نیمه شب ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ در منطقه جنوب حلب در کشور سوریه در حین درگیری مستقیم با دشمن تکفیری بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نائل شد.
کد خبر: ۵۲۰۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
معرفی کتاب:
نویدشاهد - کتاب «گیل مانا» روایت «محمدعلی حق‌بین» از هشت سال دفاع مقدس است که توسط «سیده نساء هاشمیان» به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۵۲۰۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۵