خاطره
يکشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۶
بیا این شربت را بخور خوب می شوی. من هم ظرف را گرفتم و خوردم. نمی دانم چند ساعت در آن وضعیت بودم چشم باز کردم دیدم هیچ اثری از درد و رنج نیست و سالم و سرحالم...
نوید شاهد کردستان:

شهیید محمد سعید ملامیرزایی


فرزند: محمد

ولادت: ۹ ̷ ۲ ̷ ۱۳۱۸

محل ولادت: روستای دولاب سنندج

شغل پیشمرگ مسلمان کرد

تاریخ شهادت: ۲۸ ̷ ۱۲ ̷ ۱۳۶۰

محل شهادت: روستای دولاب سنندج

نحوۀ شهادت: درگیری با ضدانقلاب و اصابت گلوله

محل دفن: روستای دولاب سنندج


شهیدوسیله شفای من شد

مدت کوتاهی از شهادت محمد سعید گذشته بود. سخت بیمار شده و در بستر افتادم. دکتر و دارو هم اثری نکرد. احساس می کردم لحضات آخر عمرم است. بچه ها دورم نشسته و گریه می کردند. از شدت درد نمی دانم خوابم برد یا بیهوش شدم! در عالم بیهوشی محمد سعید در کنار بسترم نشسته بود. ظرفی در دست داشت. به من گفت : بیا این شربت را بخور خوب می شوی. من هم ظرف را گرفتم و خوردم. نمی دانم چند ساعت در آن وضعیت بودم چشم باز کردم دیدم هیچ اثری از درد و رنج نیست و سالم و سرحالم. خدا را شکر کردم که نوشادرو را از دست مبارک شهید گرفته و بهبود یافتم.

از خاطرات خانم پروانه کرماجیان، همسر شهید


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده