شمه اي از زندگينامه دانش آموز شهيد احمد بلاغي
دانش آموز شهید احمد بلاغی
شهید معظم احمد بلاغی در سی امین روز
از خرداد ماه سال یکهزار و سیصد و چهل و شش در روستای آغبلاغ چنگ الماس از توابع
شهرستان بیجار چشم به جهان گشود. پدرش قربانعلی و مادرش شاه سلطان نام داشت.
سال یکهزار
و سیصد وپنجاه و چهار وارد جهت کسب علم راهی مدرسه شد. در همان کودکی درک بالایی از شرایط داشت و همزمان با اینکه درس
می خواند دوشادوش پدرش در انجام کارها کمک می کرد.
تمام خصایص نیک انسانی را در بعد معنوی به سرعت آموخت و علاوه بر اینکه در انجام واجبات ممارست داشت شجاع و فداکار هم بود.
شهید دارای اخلاقی نیکو پسندیده بود و احترام خاصی برای والدینش قائل بود .
شهید به صورت مداوم در نماز
جماعت و مراسم دعا شرکت می کرد.
در آغاز جنگ ایران و عراق تنها دوازده سال داشت
اما آرزویش شرکت در جنگ و دفاع از آرمان ها ی امام بود. می گفت باید امام را تنها
نگذاریم و با حضور در جبهه ای جق علیه باطل وفاداریمان را به امام و انقلاب ثابت کنیم.
قبل از اینکه خودش به جبهه برود برادر بزرگترش در جبهه زخمی شده بود. همه نگران بودند به جز احمد که همه را دلداری میداد.
او می
گفت حماسهی کربلا را به یاد بیاورید که در شهید شدن عجله میکردند از هم پیش میگرفتند.
عضو بسیج دانش آموزی شد و در بیست و هفتم شهریور سال یکهزار و سیصد و شصت و پنج از این طریق به منطقهی جنوب اعزام شد. سه ماه بعد در چهارم دی ماه سال یکهزار و سیصد وشصت و پنج در عملیات کربلای چهار فاو مفقود الاثر گشت و جاودانه شد.