خاطره اي از دانش آموز شهيد احمد بلاغي
شهيد: احمد بلاغي |
|
تاريخ تولد: 2/6/1364 | |
تاريخ شهادت: 4/10/65 | |
محل شهادت: فاو |
«ما بايد به شهادت افتخار كنيم»1
در آغاز جنگ تحميلي احمد دانش آموز بود، و همانند همة جوانان ايران اسلامي، با كتاب و دفتر مأنوس بود، درسش هم خوب بود. كم سن و سال بود اما در عبادت و عبوديـّت گوي سبقت از بزرگان ربوده بود، نردبان عشق را با سرعت طي ميكرد تا به حضرت دوست برسد و شرح علاقه و اشتياق را بر او عرضه دارد. مدام در مجالس وعظ و تذكير و درحلقة انس و دعا و مناجات حضور داشت. وقتي كه احساس كرد روح بلند پروازش را نمي تواند در قالب جسم حقير و در عالم فرودين به سير وسفر وادارد، عزم كرد كه راهي ديار عاشقان شود، چون برادر بزرگم در آن زمان در صف مبارزة با دشمن بود، از او خواستيم تا هنگام برگشتن برادر تحمل كند، قبول كرد، اما بيتابي ميكرد و درعالم انتظار روزگار سپري مي كرد. ايامي گذشت، خبر آوردند كه برادرم در جبهه مجروح شده است، روزهاي زيادي ايشان در بيمارستان بودند سپس به منزل مراجعت كردند، اما شدت جراحات به حدي بود كه هر لحظه، بيم شهادت ايشان مي رفت؛ همه نگران و مضطرب بودند، اما احمد به گونه اي ديگر ميانديشيد، از واهمهاي كه اطرافيان ازجراحات برادرم داشتند، تعجب ميكرد، تا اينكه خطاب به اطرافيان گفت: تاريخ اسلام مملّو از اين صحنههاست، مگر شما حماسة جاويدان كربلا را به ياد نداريد، در كربلا همه براي شهادت از يكديگر سبقت ميگرفتند، ما بايد به شهادت عزيزانمان افتخار كنيم، شهادت براي انقلاب اسلامي، كمترين كاري است كه مي توانيم انجام دهيم، سخنان نغز و برخاسته از قلب پاك احمد، همه را آرام كرد گويي آبي بود كه بر آتش بيتابي آنها ريخته ميشد.
1 - به نقل از محرمعلي بلاغي برادر شهيد