شمه اي از زندگينامه شهيد يعقوب نجفي
شهید یعقوب نجفی
دهمین روز دیماه 1322 شهرستان قروه شاهد تولد نوزادی است که با شکفتن خود قلب والدینش ناصر و کبری را مسرور نموده بود اما هیچکس نمی دانست این نوزاد نازنین بالاخره برگ زرینی در تاریخ این شهر خواهد شد ولی تقدیر و قسمت الهی اینگونه بود .
باری یعقوب نجفی بزودی و در کنار خانواده رشد نمود و علیرغم فقر اقتصادی خانواده به تحصیلات خود تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد ادامه داد
سپس با علاقه به خدمت در نظام به خیل بلند پروازان نیروی هوایی پیوست و لباس ارتشی را برای خدمت به کشور عزیزمان ایران به تن نمود او با شروع تجاوز رژیم بعث عراق به مرز و بوم کشور و تجربه و توانایی رزمی ، وظیفه و تکلیف خود را شناخت بدین ترتیب این فرزند دلیر اسلام لباس مدافعان حریم کشور مقدس جمهوری اسلامی به تن نمود و عاشقانه در راه دفاع از کشور و ملت از هیچ گونه فداکاری دریغ ننمود.
لباس درجه استوار یکم ارتش به تن می کرد لکن درجه ایمان و اعتقادی وی بیشتر جلب توجه می نمود .
صله رحم و راز و نیاز با حق تعالی رسم و آئینش بود او از
روحیه بسیار بالائی در میدان رزم برخوردار بود و لذا روحیه دوستان و همرزمانش را
دو چندان می کرد یکی از استعدادهای خدادادی شهید فن بیان بود. او بسیار شیوا و زیبا سخن می گفت بطوری که در
ابتدای سخنانش افراد به سرعت محو قدرت بیان و سخنان گیرایش می شدند.
در صحبت های
عمومی بخشی را به شهدا و امام شهدا و شخصیت های نظام اسلامی اختصاص می داد اما
محوری ترین نکته شخصیتی او بصیرت والایش بود.
بصیرتش هم در انتخاب راه و مسیر زندگی و هم در مشارکت دوران دفاع مقدس بارز بود و در عملکرد آگاهانه اش تجلی داشت.
یاد شهدا را همواره با رفتن بر مزار آنها زنده می کرد و می گفت هر چه داریم از خون پاک شهیدان است .
بالاخره یعقوب نجفی به آرزوی قلبی خویش نائل شد و در بیستم آذر 1365 در پایگاه نوژه همدان روح پاک و الهی اش به پرواز درآمد و همدوش دوستان و یاران شهیدش گشت . جسم پاکش در گلزار شهدای قروه آرمیده است و اینک همه ما وظیفه پاسداشت و حفظ از دستاوردهای زرین این فرزند انقلاب بر دوش داریم و از روح منورش استمداد می طلبیم باشد که رو سفید گردیم . آمین ....