خاطره اي از شهيد محمد جعفر رضايي
|
شهيد: محمد جعفر رضايي |
تاريخ تولد: 1/8/1343 |
|
تاريخ شهادت: 21/11/61 |
|
محل شهادت: جبهه جنوب |
«خودش را پنهان كرده بود»1
جعفر عشق و علاقة فراواني به جبهه داشت، مدتها بود تلاش ميكرد پدر و مادرش را متقاعد كند تا با رفتن او موافقت كنند، اما آنها رضايت نميدادند؛ بالاخره تصميم گرفت كه بدون اجازة پدر و مادرش راهي جبهه شود، مقدمات كار را مهيا كرد تا روز اعزام فرا رسيد.
جعفر قبل از همه، خود را به محل اعزام رسانده بود، ليكن موضوع رفتن ايشان را به پدرش اطلاع داده بودند. همه منتظر حركت بوديم كه ناگهان پدر جعفر را ديديم كه به سمت كاروان ميآيد، گفتم: جعفر! پدرت دارد ميآيد، گفت: بدون اجازة او آمدهام حتماً آمده كه مرا برگرداند. گفت: من ميروم خودم را پنهان ميكنم، اگر ايشان سراغ مرا گرفتند شما بگوييد جعفر نيامده است. وقتي پدرش رسيد و دربارة جعفر سؤال كرد، ما گفتيم: جعفر اينجا نيست، ايشان هم برگشتند. جعفر با اين تدبير سفر كرد. سفري بي بازگشت.