تجلي آيه 23 سوره مباركه احزاب در (ما سيزده نفر بوديم)
ما سیزده نفر بودیم
نويد شاهد كردستان:
شرح اعزام:
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً(احزاب 23)
در مـیان مـؤمنان مـردانـی هسـتند که بـا خـدا راست بودهاند در پیمانی که با او بستهاند. برخی پیمان خود را بسر بردهاند (و شربت شهادت سر کشیدهاند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق میگردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد). آنان هیچ گونه تغییر و تـبدیلی در عـهد و پـیمان خود نـدادهانـد (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکردهاند(.
اوایل سال تحصیلی 62-61 بود که دانش آموزان شاغل به تحصیل در دبیرستان طالقانی شهرستان بیجار با شور و شوق عجیبی سال تحصیلی را شروع نمودند تعدادی از این دانش آموزان روحشان در کلاس درس مدرسه نبود و به یاد جبهه بودند و در آنجا پر می کشیدند دراطلاعيه اي که جهت عضویت در دانشگاه جبهه بین خود دانش آموزان صورت گرفت حدودا تعداد پنجاه نفر جهت اعزام به جبهه ثبت نام نمودند که از این میان سيزده نفر برگزیده و انتخاب شدند این سيزده نفری که بهم ملحق شدند آشنایی و رفاقت قبلی با هم داشتند
شهیدان معظم : 1-مهرداد(حامد) سردارزاده، 2-محمد کمال حبیبی3-محمد جعفر رضائی 4- محسن الوندی 5- حسین خسرویان6- محمد جعفری خودلان
آزادگان سرافراز: 1-حاج باقر سرابی2- سید محمود بیات غیاثی3-تقی کریمی4-نعمت الله حاجعلی 5- ابوالفتح زنجانی6-ابوالقاسم تختی
جانباز گرامی : محمد رضا شکرگزار
در اوايل انقلاب با توجه به اینکه گروهک های ضد انقلاب بصورت فعال در منطقه کردستان حضور داشتند سپاه بیجار نیرو به منطقه جنوب اعزام نمی نمود و اولویت حضور در خود منطقه بود که نهایتا" اگر در شهرستان محل سکونت داوطلب می شدند با توجه به سن وسال کمشان آنان را به پست ایست بازرسی انتقال می دادند که برای آنان حالت رکود داشت . لذا از طریق یکی از دوستانشان که در جهاد کشاورزی کار میکردند و اهل شهر یزد بودند هماهنگی لازم را با ایشان جهت اعزام به جبهه های جنوب از طریق شهر یزد بعمل آوردند و غریبانه و مظلومانه بدون اطلاع کسی بوسیله یکدستگاه مینی بوس به طرف شهر یزد حرکت نمودند که در آنجا در تقسیم بندی اولیه یک ماه آموزش دیدند و بعد از آن به زادگاه خویش باز گشتند و بعد از یک هفته مرخصی به یزد برگشتند و از آنجا در تاریخ 4/10/61 عازم جبهه های جنوب برای نبرد با دشمن بعثی گردیدند و با قطاریزد ،قم عازم قم شدند که پس از زیارت حرم حضرت معصومه (س) با قطار قم، اهوازبه پادگان مدنی شهید اهواز انتقال داده شدند .و پس از سازماندهی به منطقه عملیاتی فتح المبین اعزام شدند. (ارگان اعزام کننده این 13 نفر لشکر نجف اشرف ، گردان مسلم ابن عقیل ، گروهان زین العابدین (ع)،دسته 3) بعد از 3ماه حضــــــــور در جبهــــه ،در عملیـــــــات والفجر مقــــــــدماتی پس از درگیـــــــــــری با نیروهای رژیم بعثی عراق شش نفر از آنان به درجه رفیع شهادت نائل گشته و پیکر مطهر آنان پس از چهارده سال توسط کمیته جستجوی مفقودین به زادگاه خویش انتقال داده شدند وبعد از تشییع جنازه با شکوهي در زمستان بسیارسخت در گلزار مطهر شهدای شهرستان بيجار به خاک سپرده شدند . شش نفر از این عزیزان نیز با توجه به مجروحیتی که داشتند درمنطقه فکه (جنگل معقر1) به اسارت نیروهای بعثی در آمدند و به اردوگاه موصل یک انتقال داده شدند که سرانجام بعد از نه سال اسارت در سال 1369 از طریق سرپل ذهاب در سری دوم تبادل اسراء و گروه اول بازگشت اسرای شهرستان بیجار با بچه های زنجان به زادگاهشان برگشتند .
جانباز محمد رضا شکرگزار نیز در حین در گیری با دشمن بعثی دچار مجروحیت گشته و از همرزمانش جدا میگردد و به همراه یک خودروی حمل مجروح، پیکر مطهر تعدادی از شهدای عملیات را به پشت خط انتقال می دهد.
به یاد و خاطره شهدای دانش آموز گروه سيزده نفره، میدانی در شهرستان بيجار به همين منظور به نام میدان هفت شهید احداث گردیده است.
شرح عكس:ايستاده از چپ:1-شهيد مهرداد سردارزاده2-شهيد محمد كمال حبيبي3- شهيد محسن الوندي4-آزاده ابوالفتح زنجاني5-شهيد محمدجعفر رضايي
نشسته از چپ: آزاده ابوالقاسم تختي2-شهيد محمد جعفري خودلان3-جانباز محمد رضا شكرگزار4-آزاده سيد محمود بيات غياثي5-آزاده تقي كريمي6-آزاده نعمت الله حاجعلي