یادداشت

مجاهدی که ریاضیاتش را در محاسبه‌ی راه شهادت نوشت

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۲۵
اردیبهشت ۱۳۶۵، فکه شاهد غروب خورشیدی دیگر بود؛ خورشیدی که نه در افق، که در خون‌های گرمی غرق شد که عهد بسته بودند تا کربلا را از چنگال صدامیان نجات دهند. شهید علی‌اصغر ابراهیمی، سرباز گمنام تیپ سیدالشهدا(ع)، این‌بار نه با قلم که با خونش، وصیت‌نامه‌اش را بر خاک سرخ فکه نوشت. از تهران تا خط‌مقدم، از دیپلم ریاضی تا محاسبه‌ی جبهه‌های نبرد، او ثابت کرد که «سیدالشهدایی» بودن، نه در نام که در ایستادگی تا آخرین قطره‌ی خون است. امروز پس از سال‌ها، صدایش هنوز در گوش تاریخ می‌پیچد: «خدایا! مرگم را در راه خودت قرار ده...» و اینک او زنده است؛ در هر ذره از خاک میهن، در هر فریاد «یا زینب» دخترش، و در هر قدم رزمنده‌ای که آرمان‌هایش را حمل می‌کند. این است سرنوشت مردانی که با شهادت، نامشان را جاودانه کردند...

به گزارش نوید شاهد البرز؛ اردیبهشت، ماه شکفتن گل‌های بهاری نیست؛ ماه شکفتن خون‌های پاکی است که بر شاخسار تاریخ انقلاب اسلامی شکوفه داد. در این ماه، خورشیدی دیگر در آسمان فکه غروب کرد؛ سردار شهید علی‌اصغر ابراهیمی، مردی که از تهران تا خط مقدم جبهه‌ها، با قدم‌های استوارش نقش «وفا» را بر خاک کربلای ایران حک کرد.

مجاهدی که ریاضیاتش را در محاسبه‌ی راه شهادت نوشت

صلابت یک زندگی

علی‌اصغر، از همان روز‌های نوجوانی در محله‌های تهران، با چفیه‌ای به گردن و مشت‌های گره‌کرده، فریاد «الله‌اکبر» را به نشانه مبارزه با طاغوت بلند کرد. او دیپلم ریاضی‌اش را نه برای پشت میز نشینی، بلکه برای محاسبه‌ی دقیقِ مسیر شهادت گرفت! پس از انقلاب، وقتی بسیاری به فکر ساختن زندگی شخصی بودند، او سپاه را خانه دوم خود نامید و در تیپ سیدالشهدا (ع)، نشان داد که «سید» بودن، فقط در نام نیست؛ در شهادت است.

عشق به حرمت خانواده و جبهه

ازدواجش با بانو زینب حسینی‌بیک، نه پایان راه که آغاز عشقی آسمانی بود؛ عشقی که ثمره‌اش دختری شد تا یادگاری از پدری باشد که برای همیشه در فکه ماند. شهید ابراهیمی به خانواده‌اش احترام می‌گذاشت، اما وقتی ندای «حسین (ع)» از فکه بلند شد، با چشمانی اشک‌بار و دلی پرامید، از همسر و فرزندش خداحافظی کرد و گفت: «خدایا! مرگم را در راه خودت قرار ده...»

وصیت‌نامه؛ نقشه راه یک شهید

وصیت‌نامه‌اش، آیینه تمام‌نمای یک شهید است؛ از اعتراف به گناهان تا اشتیاق سوزان برای شفاعت حسین (ع). او خطاب به حزب‌الله می‌گوید: «گوش به فرمان امام باشید... خون شهدا را به باد ندهید!» و این، همان پیامی است که امروز باید فریاد زد: وحدت، اطاعت از ولایت، و مقاومت تا آخرین نفس.

شهادت؛ تولد دوباره

در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۵، ترکش دشمن بعثی، پیشانی‌اش را بوسید و او را به آرزوی دیرینه‌اش رساند. اما شهید ابراهیمی نمرده است؛ او در هر ذره از خاک فکه زنده است، در هر ندای «یا زینب» دخترش جاری است، و در هر قدم بسیجی‌ای که امروز برای حفاظت از آرمان‌هایش می‌ایستد، تکرار می‌شود.

سردار شهید علی‌اصغر ابراهیمی، امروز نه یک نام که یک سبک زندگی است. او به ما آموخت که می‌توان در تهران متولد شد، اما در فکه به خاک سپرده شد؛ می‌توان دیپلم ریاضی گرفت، اما محاسبه‌گر عشق حسین (ع) بود. یادش گرامی باد و راهش پررهرو!

یادداشت از اباذری

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده