شهید «عباس فرهادی» پس از دیدار با امام (ره) به آرزویش رسید
به گزارش نوید شاهد کردستان؛ شهید عباس فرهادی روز پنجم دی ماه ۱۳۰۶ میان خانوادهای مومن و متعهد در روستای «مأمن» از توابع شهرستان کامیاران به دنیا آمد.
عباس دوران کودکی را در دامان پر مهر والدین و در زادگاهش سپری کرد و به دلیل نبود امکانات آموزشی و تحصیلی از کسب دانش باز ماند، اما بنا به عرف منطقه با رسیدن به دوره نوجوانی نزد ماموستا در مسجد روستا به آموختن علوم قرآنی و معارف اسلامی پرداخت و بعد از آن با شرکت در کلاسهای درس سواد آموخت.
وی فردی بسیار متین و باوقار بود، او از همان ابتدا پایههای زندگی خود را بر اساس حق و حقیقت بنیاد نهاد، به طوری که در بین آشنایان و مردم روستا از ارزش و اعتبار قابل توجهی برخوردار بود و به دلیل پاکی و صداقت و مردم دوستی و با سواد بودن به میرزا عباس شهرت یافت.
عباس در سن جوانی با تصمیم بزرگان خانواده با دختری عفیف و پاکدامن ازدواج کرد و ثمره پیوند وی با همسرش چهار پسر و چهار دختر است.
وی در طول زندگی با برکتش خدمات شایانی به اهالی روستا ارائه نمود، قبل از انقلاب به عنوان عامل شرکت تعاونی بسیاری از نیازهای روستاییان را پیگیری میکرد و اعتماد مردم به وی در حدی بود که مردم برای مشکلات خانوادگی و محلی به ایشان مراجعه میکردند و همیشه ملجأ و پناهگاه افراد مظلوم و بی دفاع بود و اگر حقی از مظلومی ضایع میشد در مقابل ظالم میایستاد و از او تا احقاق حق حمایت میکرد و شجاعت و شهامت او در انجام کارهایی که به او واگذار میشد مثال زدنی بود.
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هم گام با مردم به دفاع از آرمانهای امام (ره) و انقلاب پرداخت و با تشکیل بسیج به این نهاد مقدس پیوست و این آغاز حرکتی نوین و مبارزهای تازه با دشمنان اسلام و انقلاب بود.
عباس در پیوستن مردم به سپاه و بسیج نقش موثری داشت و اکثر مردم روستاهای اطراف و حتی شهر کامیاران به خیل انقلابیون پیوستند.
وی در بسیاری از عملیاتهای منطقه شرکت داشت و در عملیات «پرتاله» از ناحیه بازو مجروح شد.
یکی از همرزمانش درباره مهمان نوازی او اینگونه تعریف میکند: «زمانی که از عملیات بر میگشتیم تعداد ما چهل نفر بود و عباس فرهادی همه ما را به خانه خود دعوت کرد و در نهایت اخلاص و شرافت از ما پذیرایی کرد».
ضد انقلاب وجود عباس را برای پیشبرد اهداف خود نمیتوانستند تحمل کنند و بارها در صدد ترور او برآمدند و حتی به منزل وی در تابستان سال ۱۳۶۱ یورش بردند، اما موفق نشدند به او آسیبی برسانند.
عباس در بهمن ماه سال ۱۳۶۱ به دیدار امام (ره) مشرف شد و در آن سفر به یکی از همرزمانش گفت: «من به همه آرزوهایم رسیده ام و اکنون زمان شهادتم فرا رسیده است».
وی پس از سالها مجاهدت در راه اسلام و انقلاب، سرانجام دو ماه بعد از دیدار با امام (ره)، روز نوزدهم فروردین سال ۱۳۶۲ در کسوت فرمانده پایگاه با ۳ نفر از همرزمان به منظور شرکت در عملیات «کشکمیر» با تیم اعزامی سپاه کامیاران به منطقه اعزام شد و نرسیده به روستای «دیزگران» حین درگیری با گروهک ضد انقلاب به همراه دو تن از همرزمانش به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشییع در زادگاهش (روستای مأمن) به خاک سپرده شد.