دکتر «بابک رشیدیان» تا لحظه آخر در خط اول مبارزه مقاومت کرد
به گزارش نوید شاهد کردستان؛ دکتر آزاده الماسی همسر شهید مدافع سلامت، دکتر «بابک رشیدیان» در کرمانشاه به دنیا آمده و از پزشکان ورودی سال ۱۳۷۵ دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه است و بعد از ازدواج با دکتر رشیدیان در سنندج مشغول به خدمت بوده و در اینجا ساکن شده است.
بیوگرافی شهید دکتر بابک رشیدیان
دکتر آزاده الماسی گفت: همسرم شهید دکتر بابک رشیدیان از شهدای مدافع سلامت استان کردستان است که در روز چهارم اسفندماه سال ۱۳۴۸ در شهرستان نوشهر به دنیا آمد.
پدر و مادرش اصالتاً اهل سنندج هستند و به دلیل شرایط کاری به نوشهر رفتند و بعد از چند سال زندگی در آنجا مجددا به سنندج بازگشته و همین جا ساکن شدند. بابک فرزند ارشد خانواده بود و دو برادر کوچکتر از خود نیز داشت.
پدرش کارمند اداره دخانیات بود و در سال ۱۳۸۸ از دنیا رفت و مادرشان خانهدار است.
بابک دوران کودکی را در نوشهر و بخشی از آن را در سنندج سپری کرد و با رسیدن به سن ۶ سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی و متوسطه را در شهر سنندج گذراند.
مدارج تحصیلی و شغلی
وی افزود: در سال ۱۳۶۷ بلافاصله با اخذ دیپلم در کنکور سراسری رشته کاردانی رادیولوژی دانشگاه شهید بهشتی تهران قبول شد و پس از اتمام دوره کاردانی در سال ۱۳۶۹ برای گذراندن خدمت مقدس سربازی به سنندج بازگشت و همزمان طرح رادیولوژی خود را شروع کرد.
این همسر شهید سلامت بیان کرد: بابک در همان سالها به دلیل علاقه وافری که به کار و خدمت به مردم دیارش داشت، مرکز سی تی اسکن، رادیولوژی و عکسبرداری بیمارستان قدس و توحید سنندج را به کمک همکارانشان راهاندازی کردند و علیرغم اینکه پیشنهادات زیادی برای کار و ادامه تحصیل کارشناسی رادیولوژی از سوی استادان در دانشگاه شهید بهشتی را داشت، چهار سال بیوقفه به مردم این دیار خدمت کرد تا اینکه به استخدام رسمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان درآمد.
با عزم، اراده و علاقهای که به رشته پزشکی داشت مجدداً با شرکت در کنکور سراسری سال ۱۳۷۳ در دانشگاه علوم پزشکی کردستان پذیرفته و مشغول تحصیل شد و همزمان با تحصیل در بخش رادیولوژی مشغول خدمت به جامعه بود.
دکتر الماسی یادآور شد: دکتر بابک در سال ۱۳۸۰ فارغالتحصیل شد و در همان سال به عنوان مسئول بهداشت محیط در مرکز بهداشت سنندج مشغول به کار شد و پس از مدت کوتاهی مسئولیت امور واحد بیماریهای عفونی استان را در معاونت بهداشت به عهده گرفت.
وی در سال ۱۳۸۳ به سمت معاون مرکز بهداشت شهرستان سنندج منصوب گردید و در سال ۸۶ با قبولی من در آزمون دستیاری دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به ناچار ماموریت آموزشی سه ساله گرفت و به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه رفت.
از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ در اورژانس بیمارستان طالقانی کرمانشاه به خدمت مشغول شد. سال ۱۳۹۰ پس از فارغ التحصیل شدن من، مجدداً به سنندج عزیمت کرد و در اورژانس بیمارستان بعثت به ادامه کار مشغول شد تا اینکه در سال ۱۳۹۱ در رشته دستیاری داخلی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه قبول و سال ۱۳۹۵ فارغ التحصیل شد و بنا به تعهد خدمتی شان در مراکز آموزشی -درمانی دانشگاه کردستان مشغول ادامه خدمت شد و بیشتر در درمانگاههای خیریه حومه شهر در خدمت بیماران بود و بعد از چندماه به طور کامل در بخشها و کلینیک ویژه (بیمارستانهای بعثت و توحید سنندج) و همزمان با طرح تحولی که در دوره وزارت آقای هاشمی اجرا میشد، در بخش کودکان و زنان مشاورههای داخلی را به بیماران میداد و در کلینیک ویژه، بیماران داخلی در بیمارستان بعثت را نیز ویزیت میکرد و شیفتهای ۲۴ ساعته بیمارستان توحید از جمله (ICU) از جمله کارهای ایشان بود.
نحوه آشنایی با دکتر رشیدیان
الماسی با اشاره به نحوه آشنایشان با دکتر رشیدیان گفت: مادر من متولد سنندج بود و خود من هم دانشجوی پزشکی دانشگاه کرمانشاه بودم، در سال ۷۸ برای عروسی یکی از فامیل به سنندج آمدیم و خانواده دکتر رشیدیان در همسایگی خانه مادربزرگم بود و ما در این عروسی باهم آشنا شدیم. اما یک مسیر طولانی تا زمانی عقد داشتیم و در سال ۱۳۷۹ ازدواج کردیم و سالهای اول زندگی ما پر از فراز و نشیب بود و با رفت و آمدهای مکرر بین سنندج و کرمانشاه سپری شد و در سال ۸۶ نیز اولین و تنها فرزندمان به نام «کیاراد» به دنیا آمد.
ویژگیهای اخلاقی و مسئولیت پذیری
همسر شهید مدافع سلامت گفت: دکتر رشیدیان در تمام دوران خدمت با خلوص نیت و تمام وجود خود را وقف خدمت به بیماران میکرد برای او انسانیت مرزی نداشت. به جرات میتوان گفت سلامتی مردم از هر حیث خط قرمز ایشان بود، به عنوان مثال وقتی در مسئولیت بهداشت محیط در مرکز بهداشت سنندج خدمت میکرد، صاحبان برخی از رستورانها و فروشندگان مواد غذایی مرتکب تخلفی میشدند به هیچ عنوان از تخلفشان چشم پوشی و اغماض نمیکرد و تنها دلیلش هم به خطر انداختن و بازی با سلامتی مردم بود و نهایتا پروندههای متخلفین را به مراجع قضایی و مراکز مربوط به تخلفات بهداشتی ارجاع میداد تا حصول نتیجه نهایی پیگیر میشد.
خانواده دوست و عاشق کارش بود دکتر با توجه به ویژگی شخصیتیش رضای خدا را سرلوحه کارش قرار میداد و همیشه میگفت: «وقتی خداوند خشنود و راضی است، که هر کاری برای رضای او و با خلوص نیت انجام داد داده شود». به حق الناس بسیار اهمیت میداد، از روزی که او را دیدم و شناختم این موضوع جزو مسائل مهم از دیدگاه شخصی دکتر بود. او در قید و بند مال دنیا نبود و بارها به او گفته بودم مثل خیلی از همکاران دیگر میتوانی مطب خصوصی خودت را داشته باشی، اما مخالفت میکرد و میگفت وقتی بیماری میتواند با هزینه و تعرفه دولتی در بیمارستان روند درمان خودش را طی کند، چرا تعرفه مطب خصوصی را بدهد. من نمیگویم چرا دیگران اینطور نیستند اما میگویم دکتر رشیدیان خلقیات خاص خودش را داشت.
دکتر رشیدیان معتقد بود جایز نیست وقتی کسی بیمار میشود هزینهها و فشار مالی را هم تحمل کند و گاها اگر بیماری بضاعت مالی نداشت حتما او را رایگان ویزیت میکرد و همانطور که گفتم هدف دکتر بابک در واقع جلب رضایت خدا بود.
در کنار تمام این خصوصیات، همسری دلسوز، مهربان، وفادار و با احساس و مسئولیت پذیر بود و در کنار مسئولیت سنگین پزشکی از رسیدگی به همسر و خانواده غفلت نمیکرد. برای تنها پسرش پدری دلسوز برای مادر فرزندی فداکار و برای برادرانش پشتیبانی از جان گذشته و حتی برای خانواده من (همسرش) دامادی همچون فرزند عزیز و محترم بود.
در خط مقدم از جان و دل برای بیماران مایه میگذاشت
از ابتدای اسفندماه سال ۱۳۹۸ که ویروس منحوس کرونا کشور ما را همچون کشورهای دیگر دربَرگرفت، وی به طور جدی و با عزمی راسخ با گروه داخلی و عفونی دانشگاه همکاری کرد و به میدان نبرد با این ویروس پیشقدم شد. او به طور مداوم در مرکز آموزشی – درمانی بعثت که محل کارشان بود، ویزیت و بستری بیماران مبتلا به کووید ۱۹ را با مشاوران گروه زنان را از صبح تا عصر است و در روزهای آنکالی شان ۲۴ ساعته برعهده داشت و در هفته هم یک تا دو شب شیفتهای ۲۴ ساعته در مرکز فوق تخصصی توحید ویزیت بیماران بدحال در (ICU) و اورژانس تنفسی بیماران را انجام میداد.
دکتر رشیدیان تنها پزشکی بود که سه مورد مریض بسیار بدحال مبتلا به کووید ۱۹ مثبت را از مرگ حتمی نجات داد و موجب خوشحالی خانواده هایشان شد.
من به عنوان همسر ایشان، بستگان و همکارانش که او را میشناسیم، شاهد بودیم که دکتر رشیدیان از جان و دل برای بیماران مایه میگذاشت و با اینکه فشار روحی، روانی و جسمی بسیار سنگینی متوجه کادر درمان بود، او سلامتی و استراحتش را طی آن ۵ ماه بطور کلی کنار گذاشته و جانانه در خط اول مبارزه با ویروس کرونا ایستاد و تا لحظه آخر مقاومت کرد.
شهادت
دکتر رشیدیان روز ۲۰ تیرماه سال ۱۳۹۹ دچار (Chedt pain) شدید و احساس سنگینی قفسه سینه شد، بدون هیچگونه سابقه بیماری قلبی داشته باشد.
۴۸ ساعت بعد مشخص شد دچار دای سکشن شدید و وسیع آئورت شده و به صورت اورژانسی در بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه تحت جراحی قلب باز قرار گرفت.
سرانجام پس از گذشت ۲۴ ساعت بعد از عمل به علت خونریزی شدید (ِDIC) دی آی سی و درحالیکه قلبش برای مردم میهنش میتپید به یاران آسمانیش پیوست.
در بررسیهای به عمل آمده مشخص گردید که دکتر رشیدیان مبتلا به کووید ۱۹ شده بود، ولی مجال کافی برای درمان و رسیدگی حاصل نشد.
مصاحبه کننده: کمال شهسواری