مروری بر زندگی شهید «سید شهاب الدین حسینی»:
نوید شاهد - شهید «سید شهاب الدین حسینی» تا آخرین لحظه زندگی دنیوی، دست از تلاش بر نداشت و با بر شمردن ویژگی‌های مومنان به تشریح مقاصد پلید و خصوصیات منافقان می‌پرداخت و مردم را از فریب و نقشه‌های شوم آنان آگاه می‌کرد.

به گزارش نوید شاهد کردستان؛ سید شهاب‌الدین حسینی در سال ۱۳۳۱ در خانواده‌ای متدین و روحانی از خاندان پاک رسول الله (ص) در روستای کول از توابع دهستان سارال دیواندره متولد شد.
پدر بزرگوارش سید سعد الدین از علمای بنام منطقه و از نوادگان سید محمود موسوی کول بود که امروز مرقد مطهرش در روستای کول زیارتگاه ارادتمندان خاندان بزرگ سادات است.
سید شهاب‌الدین دوران کودکی را در دامان پر مهر پدر و مادرش سپری کرد و با رسیدن به سن ۶ سالگی برای کسب علم و دانش راهی مدرسه شد. همزمان با تحصیل در مدرسه در محضر پدرش، با رو خوانی قرآن و علوم دینی آشنا شد.
وی در ۱۰ سالگی نزد اساتید بزرگواری همچون شهید سید سلمان حسینی و سید ابراهیم طالبی در شهرستان دیواندره به آموختن علوم دینی ادامه داد و پس از تکمیل آموخته‌های خود در سطح حوزه‌های علوم دینی، در سن ۱۴ سالگی به زادگاهش بازگشت و در کنار سایر اعضای خانواده با اشتغال به امور کشاورزی به تبلیغ علوم اسلامی نیز پرداخت.
سید شهاب‌الدین ۲۱ سال سن داشت که پدرش دار فانی را وداع گفت و عملا مسئولیت امور شرعی و مسائل دینی مردم روستا به ایشان واگذار شد و به عنوان امام جمعه و جماعت روستا در تداوم راه اجدادش که سال‌ها در آن روستا از جایگاه ویژه و مقبولیت عامه برخوردار بودند اهتمام ورزید.
با پیروزی انقلاب اسلامی و اشغال کردستان توسط گروهک‌های ضد انقلاب که به عناوین مختلف در صدد تضعیف دین و حکومت اسلامی بودند به خوبی به رسالت خویش عمل کرد و همواره با ایراد خطبه‌های کوبنده، بی محابا از حریم اسلام و شریعت محمدی (ص) دفاع می‌کرد و در این راه علیرغم تهدیدات فراوان لحظه‌ای در ادای تکلیف کوتاه نیامد و با جان و مالش از اسلام و انقلاب دفاع کرد.
عوامل ضد انقلاب که در مقابل جبهه گیری‌های سید شهاب‌الدین و انتقادات بجای وی توانائی برخورد منطقی را نداشتند در زمان حضور نامشروع در منطقه در یک هجوم وحشیانه به منزل وی حمله ور شده و اموالش را به غارت بردند و در نهایت این سید بزرگوار و خدمتگزار مردم را که جز تبلیغ دین و احکام شریعت جرمی مرتکب نشده بود دستگیر نمودند و به مدت دو ماه در بدترین شرایط محیطی زندانی کردند.
با فشار‌های پی درپی مردم منطقه ضد انقلاب مجبور شد او را در مقابل اخذ مبلغی وجه نقد آزاد کند، پس از رهائی از زندان به وظیفه اسلامی و انسانی خود ادامه داد و در مقابل کجروی‌ها و انحرافات به شدت ایستادگی کرد.
سرانجام در راه عقیده و آرمانی که داشت، پس از سال‌ها مجاهدت و ایثار روز هشتم شهریور ماه سال ۱۳۶۳ گروهک‌های ضد انقلاب در یک اقدام تروریستی شب هنگام پس از شکنجه‌های فراوان وی را به شهادت رساند، پیکر مطهرش پس از تشییع در زادگاهش (روستای کول) به خاک سپرده شد.

سیری در خصوصیات اخلاقی و اجتماعی
سید شهاب‌الدین از کودکی با قرآن کریم انس گرفت، در کنار پدرش به دعا و نماز می‌ایستاد و به صفای دل و روح خود می‌پرداخت.
برای جوانان و نوجوانان در مسجد روستا کلاس‌های درس تشکیل می‌داد و آنان را با قرآن کریم و معارف اسلامی آشنا می‌نمود.
در صورتیکه اهالی روستا بر سر مسئله‌ای دچار اختلاف می‌شدند داوری منصف و محکمه‌ای عادل داشتند، با وجود سید شهاب‌الدین این اختلافات به بهترین وجه ممکن حل و فصل می‌شد.
نسبت به اهالی روستا اعم از پیر و جوان، زن و مرد ادای احترام می‌کرد و در مقابل آنان نیز او را عزیز و محترم می‌شمردند به طوریکه وقتی گروهک‌های ضد انقلاب، سید شهاب‌الدین را به اسارت بردند، اهالی روستا برای آزادی وی جدا از فشار و پیگیری، مبالغ زیادی را جمع کردند و او را از دست ضد انقلاب نجات دادند.
شهید حسینی در خطبه‌های نماز علاوه بر توضیح و تبیین مسائل دینی، مسائل سیاسی روز را تحلیل می‌کرد، مردم را به تقوای الهی فرا می‌خواند آنان را از محرمات برحذر می‌داشت و آن‌ها را وا می‌داشت که در طبیعت و مسائل آفرینش تدبر و تعقل کنند، با بیانات رسا و زیبای خود قیامت و صحرای محشر را برای مردم به تصویر می‌کشید.
سید شهاب الدین تا آخرین لحظه زندگی دنیوی، دست از تلاش بر نداشت و با بر شمردن ویژگی‌های مومنان به تشریح مقاصد پلید و خصوصیات منافقان می‌پرداخت و مردم را از فریب و نقشه‌های شوم آنان آگاه می‌کرد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده