انقلاب اسلامی فرصتی است که باید غنیمت شمرد
چهارشنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۳
نوید شاهد - شهید "گنجعلی بیانلو" معتقد بود انقلاب اسلامی فرصتی است که باید غنیمت شمرد، تا جوانان با دفاع از آن بتوانند ناخالصیهای وجودی را پالایش کنند و طعم استقلال را بچشند و پیوسته سپاسگزار کرامتی باشند که حضرت دوست در حق آنها روا داشته است.
به گزارش نوید شاهد کردستان؛ شهید گنجعلی بیانلو روز سوم فروردین ماه سال ۱۳۴۵ از میان خانوادهای کشاورز و پایبند به شریعت مقدس اسلام در شهر توپ آغاج از توابع شهرستان بیجار به دنیا آمد.
گنجعلی دوران کودکی را در کنار انفاس روحانی والدینی از تبار سالکان طریقت عشق به حق، سپری کرد و با رسیدن به سن ۶ سالگی برای کسب علم و دانش راهی مدرسه شد.
وی با پشت سرگذاشتن مقاطع ابتدایی و راهنمایی موفق شد به دانشسرای تربیت معلم راه یابد و در این مقطع مشغول به ادامه تحصیل شد.
حرکت توفنده مردم مسلمان ایران در برابر ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی به روزهای اوج خود رسد و در همین سال پرچم فتح و نصرت خدا جویان بر فراز بامهای عزت و سربلندی به اهتزاز در آمد و انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید.
گنجعلی که نوجوانی با انگیزه و ساعی بود تمام سعی و تلاشش را برای جذب جوانان و نوجوانان با رهنمودهای امام (ره) به کار گرفت.
او که در راه دفاع از انقلاب اسلامی سر از پا نمیشناخت، پس از طی سال اول دانشسرای کشاورزی تحصیل را رها کرد و به صف عاشقان طریقت روح الله پیوست و سلاح دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش گرفت و همراه دیگر جوانان و نوجوانان برای دفاع از میهن اسلامی ایران به پا خواست.
وی حضور عناصر بیگانه پرست را در کردستان، ناموجه تلقی میکرد و با همه توان میکوشید تا با خشکاندن ریشههای این توطئه شوم دشمن بار دیگر صلح و صفا و آرامش و آسایش را به کردستان برگرداند و بر این عهد و میثاق پایدار و پایبند باقی ماند.
گنجعلی، گنجی از صفا و صداقت و مروت و دینداری در وجودش نهفته بود و وجودش در میان جمع همیشه شمع منوری بود که با سوختن خود به دیگران روشنایی میمی بخشید، جوانی پایبند به تمام اصول اخلاقی که دین مبین اسلام سفارش میکند، او اهل ذکر و دعا نماز و نیاز بود و زندگی را در پاکی و بی آلایشی به دور از تجملات دنیوی تفسیر میکرد.
وی معتقد بود انقلاب اسلامی فرصتی است که باید غنیمت شمرد، تا جوانان با دفاع از آن بتوانند ناخالصیهای وجودی را پالایش کنند و طعم استقلال را بچشند و پیوسته سپاسگزار کرامتی باشند که حضرت دوست در حق آنها روا داشته است.
گنجعلی زمانی که برای دفاع از میهن و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران به پا خواست، خطاب به پدرش این گونه گفت: «اگر سعادت بود که من به درجه رفیع شهادت نائل گشتم در سوگ من زیاد گریه نکند که دشمنان قرآن و اسلام و دین شاد و مسرور شوند. از شما میخواهم که حسین وار استقامت و صبر داشته باشد، چون که امام حسین (ع) علی اصغرش و علی اکبرش را با لب تشنه فدای اسلام و قرآن و دین نمود و بر این قربانیها افتخار کرد، شما هم افتخار کن که چنین فرزندی تربیت کردهای و در راه امام حسین که سر مبارکش را داد تو هم ثمره خویش را تقدیم به این انقلاب شکوهمند کرده اید تا درخت اسلام خشک نشود».
گنجعلی، مادر را زینبی از زینبیان قرن مینامد و از او میخواهد صبر را زیبنده رفتارش قرار دهد و از چشمه سار عاطفه و احساسش بر شهدای کربلا درود و رحمت حق را نثار کند که این چنین بابی را در شهادت به روی فرزندان اسلام گشوده اند.
وی در اواخر عمر بابرکتش از سفری به درازای ابدیت را، بارها به دوستانش نوید داده بود، از اینکه زمان شکستن قفس تن فرا رسیده، به خود میبالید و سر انجام روز بیست و نهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پی عملیات نصر یک در جبهه مریوان به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشییع در شهر توپ آغاج به خاک سپرده شد.
گنجعلی دوران کودکی را در کنار انفاس روحانی والدینی از تبار سالکان طریقت عشق به حق، سپری کرد و با رسیدن به سن ۶ سالگی برای کسب علم و دانش راهی مدرسه شد.
وی با پشت سرگذاشتن مقاطع ابتدایی و راهنمایی موفق شد به دانشسرای تربیت معلم راه یابد و در این مقطع مشغول به ادامه تحصیل شد.
حرکت توفنده مردم مسلمان ایران در برابر ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی به روزهای اوج خود رسد و در همین سال پرچم فتح و نصرت خدا جویان بر فراز بامهای عزت و سربلندی به اهتزاز در آمد و انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید.
گنجعلی که نوجوانی با انگیزه و ساعی بود تمام سعی و تلاشش را برای جذب جوانان و نوجوانان با رهنمودهای امام (ره) به کار گرفت.
او که در راه دفاع از انقلاب اسلامی سر از پا نمیشناخت، پس از طی سال اول دانشسرای کشاورزی تحصیل را رها کرد و به صف عاشقان طریقت روح الله پیوست و سلاح دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش گرفت و همراه دیگر جوانان و نوجوانان برای دفاع از میهن اسلامی ایران به پا خواست.
وی حضور عناصر بیگانه پرست را در کردستان، ناموجه تلقی میکرد و با همه توان میکوشید تا با خشکاندن ریشههای این توطئه شوم دشمن بار دیگر صلح و صفا و آرامش و آسایش را به کردستان برگرداند و بر این عهد و میثاق پایدار و پایبند باقی ماند.
گنجعلی، گنجی از صفا و صداقت و مروت و دینداری در وجودش نهفته بود و وجودش در میان جمع همیشه شمع منوری بود که با سوختن خود به دیگران روشنایی میمی بخشید، جوانی پایبند به تمام اصول اخلاقی که دین مبین اسلام سفارش میکند، او اهل ذکر و دعا نماز و نیاز بود و زندگی را در پاکی و بی آلایشی به دور از تجملات دنیوی تفسیر میکرد.
وی معتقد بود انقلاب اسلامی فرصتی است که باید غنیمت شمرد، تا جوانان با دفاع از آن بتوانند ناخالصیهای وجودی را پالایش کنند و طعم استقلال را بچشند و پیوسته سپاسگزار کرامتی باشند که حضرت دوست در حق آنها روا داشته است.
گنجعلی زمانی که برای دفاع از میهن و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران به پا خواست، خطاب به پدرش این گونه گفت: «اگر سعادت بود که من به درجه رفیع شهادت نائل گشتم در سوگ من زیاد گریه نکند که دشمنان قرآن و اسلام و دین شاد و مسرور شوند. از شما میخواهم که حسین وار استقامت و صبر داشته باشد، چون که امام حسین (ع) علی اصغرش و علی اکبرش را با لب تشنه فدای اسلام و قرآن و دین نمود و بر این قربانیها افتخار کرد، شما هم افتخار کن که چنین فرزندی تربیت کردهای و در راه امام حسین که سر مبارکش را داد تو هم ثمره خویش را تقدیم به این انقلاب شکوهمند کرده اید تا درخت اسلام خشک نشود».
گنجعلی، مادر را زینبی از زینبیان قرن مینامد و از او میخواهد صبر را زیبنده رفتارش قرار دهد و از چشمه سار عاطفه و احساسش بر شهدای کربلا درود و رحمت حق را نثار کند که این چنین بابی را در شهادت به روی فرزندان اسلام گشوده اند.
وی در اواخر عمر بابرکتش از سفری به درازای ابدیت را، بارها به دوستانش نوید داده بود، از اینکه زمان شکستن قفس تن فرا رسیده، به خود میبالید و سر انجام روز بیست و نهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پی عملیات نصر یک در جبهه مریوان به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشییع در شهر توپ آغاج به خاک سپرده شد.
نظر شما