خاطرات و ناگفته هایی از سردار دل ها (1)
نوید شاهد - در بخشی از خاطرات ناب و ناگفته هایی پیرامون سپهبد شهید "حاج قاسم سلیمانی" آمده است: حاج قاسم در هلی‌کوپتری بالای سرمان در رفت و آمد بود و از بالا امنیت حرم را کنترل می‌کرد.

به گزارش نوید شاهد کرمان، بخشی از خاطرات ناب و ناگفته‌هایی از سردار دلها، سپهبد شهید "حاج قاسم سلیمانی" را با هم مرور می کنیم:

حاج قاسم در هلی‌کوپتر امنیت حرم را کنترل می‌کرد

توسل برای پیروزی
در عملیات والفجر هشت، حاج قاسم رفت کنار اروند. هرچند که فرمانده بود، لب اروند ایستاده بود و با گریه می‌گفت: خدایا خودت رحم کن با این جزر و مد و عرض زیادی که رود دارد، بتوانیم بسیجی‌ها را عبور بدهیم. دست بالا برده بود و با دلی شکسته می‌گفت: ما می‌خواهیم این‌ها را به جایی بفرستیم که رضای تو در آن است؛ خودت کمک کن.


اشک حاج قاسم به خاطر بیت المال
در عملیات آزادسازی مهران، حاج قاسم با جیپ 106 به منطقه آمد و با حسرت به تجهیزات نگاه و شروع به اشک ریختن کرد و گفت: تمام وسائل مهندسی لشکر همین است که تا غروب عراقی‌ها این تجهیزات را آتش می‌زنند. خوشبختانه نزدیک غروب گرد و خاکی به پا شد که عراقی‌ها دید خود را از دست دادند و نتوانستند چنین کاری انجام دهند.

حسابی از حاج قاسم ضربه خوردند
زمانی که اسیر شدیم، بعثی‌ها در رابطه با حاج قاسم سوال‌های زیادی می‌پرسیدند. می خواستند با ویژگی‌ها و حالات روحی حاج قاسم بیشتر آشنا شوند، چون در عملیات‌ها از حاج قاسم ضربه‌های زیادی خوردند. بچه‌ها هم جواب درستی به آن‌ها نمی‌دادند. بعثی‌ها برای تضعیف روحیۀ بچه ها شایعه کردند که حاج قاسم شهید شده است، اما موفق نشدند و به اهدافشان نرسیدند.


گشت زنی حاج قاسم با هلی‌کوپتر
در حرم امام حسن عسکری(ع) بودم که یکی از همرزمان حاج قاسم را دیدم، جویای احوال ایشان شدم. همرزم حاجی گفت: حاج قاسم در هلی‌کوپتری بالای سرمان در رفت و آمد است و از بالا امنیت حرم را کنترل می‌کند. از ایشان درخواست کردم، اگر به کمک من نیاز است، در کنارشان بمانم. همرزم حاج قاسم گفت: به لطف خدا و یاری ائمه(س) و با وجود سردار سلیمانی فعلاً نیازی به کمک نداریم. سردار خودشان را فدای امنیت کردند و الحمدلله در همۀ کارهایشان موفق بودند.

برگزفته از « خاطرات مکتوب حسین خواجه سلیمی»

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده