شهید روحانی شبهای قدر
نوید شاهد کردستان؛ کاروان شهدای روحانی کردستان، سالهاست در امتداد گسترش انوار انقلاب اسلامی در حرکت است و در این مسیر ایثارگران و از خودگذشتگانی که شهامت دفاع از حق و حقیقت را پیوسته وجهه همت خود کرده اند، با قامتی راست ایستاده اند و جان را در این میان کمترین متاع می‌پندارند.
قساوت و بیرحمی دشمنان انقلاب اسلامی نسبت به روحانیت کردستان از زمانی آغاز شد که شهید ملا محمد کریمیان را زنده زنده به آتش کشیدند و ملا حیدر فهیم مرشد طریقت را در کهن سالی تیرباران کردند و ده ها روحانی مظلوم دیگر را، مظلومانه تر از آنچه قابل تصور باشد به جوخه های مرگ سپردند.
دشمنان دین همین شیوه نامردمی را ادامه دادند تا آن که برای اجرای تصمیمات خود به مانعی چون ماموستا برهان عالی برخوردند؛ دیدند عاشق دیگری از خیل حق جویان چون نور می تابد و عرصه را بر شب پرگان تنگ می سازد.
ناجوانمردانه در لیالی قدر، در جوار خانه حق و کنار فرزندانش، خون سرخش را بر سنگ فرش مسجد قبا جاری ساختند تا گواهی باشد بر بی گناهی او.
زندگی نامه
شهید حاج ماموستا ملا برهان عالی در روز یکم فروردین ماه سال 1332 در روستای کانی سانان از توابع شهرستان مریوان دیده به جهان گشود. پدر او حاج ماموستا ملا محمد امین مدرس مشهور و مادرش ملیحه خانم قادرنژاد از سادات چور می باشند.
ملا برهان عالی از همان ابتدای دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدر بزرگوارش قرار گرفت و توانستند با استعداد خدادادی خود در سال 1351 گواهی افتا و تدریس را از محضر پدر دریافت نمایند، گواهی ایشان به تأیید علمای بزرگوار منطقه از جمله شیخ عثمان سراجالدین نقشبندی، ماموستا سید عطاءالله سبزواری چوری و ماموستا ملا عبدالله کاتب متخلص به فنایی رسیده است.
ملا برهان پس از اخذ اجازه نامه به تدریس روی آورد و در مساجد شهر مریوان از جمله مسجد طالقانی و دارالاحسان، قریب به ده سال به آموزش و تربیت طلاب علوم دینی پرداخت.
وی همزمان در دبیرستانهای شهر مریوان به تدریس دروس معارف اسلامی، عربی، فلسفه و منطق اشتغال داشت و در کنار این مسؤولیت مهم از امر هدایت و ارشاد مردم نیز غافل نبود، همیشه به کسوت پیش‌نمازی و امام جماعت مفتخر بود.
برهان عالی در سال 1357 به شهر سنندج نقل مکان کرد و در مسجد حاج شیخ محمد به عنوان امام جماعت مشغول به کار شد و همزمان ضمن تدریس در آموزش و پرورش در مسجد نیز جمعی از طلاب علوم دینی از زلال کوثر علم و معرفت ایشان بهره مند می‌شدند.
وی در سال 1376 در امتحانات تعیین سطح دانشکده الهیات دانشگاه تهران شرکت کرد و موفق به اخذ مدرک سطح 2 (لیسانس) گردید و در سال 1380 بار دیگر در این آزمون شرکت کرد و در سطح یک (فوق لیسانس) پذیرفته شد و با تحقیق در مورد لب الاصول، از دانشکده الهیات دانشگاه تهران مدرک کارشناسی ارشد اخذ کرد.
ملا برهان به دلیل داشتن هوش سرشار و استعداد وافر، در سطح استان از جایگاه علمی خاصی برخوردار بود و پیوسته در خدمت دین و اجتماع قرار داشت.
وی در زمینه های دینی و اجتماعی بسیار فعال بود و علاوه بر عضویت در هیأت افتای استان در شورای حل اختلاف، مدارس علوم دینی مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور نیز فعالیت داشت و با ایجاد پایگاه دینی قدرتمندی چون «مسجد قبا» در شهرک بهاران سنندج نقش بی بدیل خود را در خدمت به دین عینیت بخشید و منبری علیه افکار انحرافی به وجود آورد و در نهایت نیز بر سر همین عقیده و آرمان که هدفی جز مبارزه با گمراهان و از دین برگشتگان نداشت، گوهر گرانبهای جان را تقدیم کرد و در لیالی قدر ماه رمضان سال 1388 در جوار مسجد قبا، مورد سوء قصد گمراهان قرار گرفت و به شهادت رسید.
پاسخ شهید ملا برهان عالی به درخواست دانشگاه علوم اسلامی الازهر مصر (راوی: آرام منبری از شاگردان شهید)
در سال 1387 از طرف مجمع تقریب مذاهب اسلامی در تهران همایشی برگزار شد تحت عنوان «غزه، نماد وحدت» در این همایش مهمانانی از کشورهای مختلف جهان حضور داشتند و زبان غالب همایش زبان عربی بود.
از استان کردستان هم جمعی از روحانیون در این همایش شرکت کرده بودند، برابر اعلام مسئولین همایش قرار شد یک نفر از روحانیون کردستان به نمایندگی از روحانیون استان در همایش سخنرانی کند، حاج ماموستا عالی را انتخاب کردیم، خدمت ایشان عرض کردند، می توانی با عربی صحبت کنی، فرمودند: به اذن الله و با کمک او سعی خواهم کرد.
وقتی در مقابل جمع قرار گرفت و بیاناتش را بدون نوشته آغاز کرد، آنچنان با فصاحت صحبت کرد که خیلی ها او را نمی‌شناختند تصور می‌کردند، زبان مادری ملا برهان عربی است، کلامشان بسیار فصیح و روان و مستدل بود و همه حاضران، خصوصاً مهمانان عرب زبان، وی را مورد تحسین و تشویق قرار دادند.
پس از جلسه یکی از مفتی های مصری خدمت حاج ماموستا رسید و ضمن تقدیر و تشکر فراوان از او، گفت: من فکر نمی‌کردم در کردستان ایران علمایی این چنین دانشمند وجود داشته باشد، شما با این همه علم و آگاهی و درایت، باید در بهترین دانشگاه‌های جهان اسلام کرسی استادی داشته باشید، واقعاً حیف است که طالبان علم در دنیای اسلام از وجود شما بی بهره باشند، من استاد دانشگاه الازهر مصر هستم، اگر قبول کنید به الازهر بیایید من تعهد می‌دهم تمام امکانات را برای شما فراهم کنم، هر شرایطی را که داشته باشید آنها را می‌پذیریم، فقط به شرط قبول و پذیرش شما.
حاج ماموستا فرمودند: استاد؛ من ریشه در این آب و خاک دارم و متعلق به این سرزمین هستم، اینجا سرزمین من است، اگر توانی داشته باشم ترجیح می‌دهم از آن در وطنم ایران استفاده کنم، چون پیشینیان ما گفته اند: چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است، درست است الازهر یک مرکز علمی مهم در جهان اسلام است، اما ما هم در استان کردستان حوزه‌های علمی خوبی داریم و باید در راستای تقویت آنها تلاش کنیم، لذا ضمن احترامی که برای شما و همکارانتان در دانشگاه الازهر قائل هستم، هیچ وقت چنین پیشنهادی را نخواهم پذیرفت و سرزمین مادریم را ترک نخواهم کرد.
برگرفته از کتاب ذکر عالی
