وصیتنامه پر از عشق شهیدی از بیجار
به گزارش نوید شاهد کردستان؛ شهید محمد موسی زارعی پنجم اسفند 1346 در روستای آغبلاغ از توابع شهرستان بیجار در خانواده ای متدین و کشاورز به دنیا آمد. پدرش علی بخش و مادرش خدیجه نام داشت. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم به پایان رساند. پس از مدتها مجاهدت در جبهه های حق علیه باطل در بیست و هشتم اسفند 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
متن وصیت نامه شهید:
فضل الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما
خداوند جهادگران را بر كسانى كه جهاد نمىكنند به پاداش بزرگى برترى دارد. (قرآن كريم)
باعرض ادب به پيشگاه حضرت ولى عصر (عج) مهدى موعود و با سلام و درود بيكران بر رهبرانقلاب اسلامى ايران حضرت امام خمينى و با سلام و درود بىپايان بر تمام شهداى راه حق و فضيلت از صدر اسلام تاكنون بخصوص شهداى راه حق جنگ تحميلى و سلام و درود بىنهايت بر تمام خانوادهاى شهدا و معلولين و جانبازان و مفقودين و مجروحين كه با صبر و شكيبايى درس استقامت و فداكارى را به سايرين مىآموزند و سلام و درود بر امت شهيد پرور و مبارز و هميشه درصحنه ايران اسلامى بر خود واجب دانستم جهت رساندن پيام شهدا چند سطر بنويسم، كه دشمنان اسلام بفهمند كه جوانان ايران با تمام آگاهى و هوشيارى مى جنگند تا پيروز شوند.
رنج روح ما را بزرگ می کند
اعتقادم بر اين است كه خداى بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجى كه در راه خدا تحمل كرده است پاداش مىدهد و ارزش هر انسانى به اندازه سختيهائى است كه در اين راه تحمل كرده است و مىبينيمكه مردان خدا بيش از هر كس در زندگى خود گرفتار سختيها و دردها شدهاند ... ابرمرد تاريخ على (ع) را بنگريد كه سختيهاى بسيار را كشيده است كه گويى بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است امام حسين و زينب كبرى را ببينيد كه با رنج انس گرفتهاند، چون مىدانستند كه ماديات آنها با روحشان هم پرواز نيست و ما هم اميدواريم با معنويات بيشتر توان پرواز به سوى حق پيدا كنيم ما همه در جبهههاى جنگ سختيها را تحمل كرده و با دشمن مىجنگيم تا پرچم پيروزى «لا اله الا الله» را بر مناره كربلا به احتزاز بياوريم.
خدا را شكر مىكنم با فقر آشنايم كرد، رنج گرسنگان را بفهميم خدايا تو را شكر مىكنم كه مرا در آتش عشق خود گداختى و همه موجودات و خواستنيها را بجز عشق و معشوق در نظرم خوار و بىمقدار كردى تا ناخالصىهاى وجودم را در آتش درد بسوزانم.
یافتن حقیقت را به دوستانم توصیه می کنم
خدايا اكنون احساس مىكنم كه در دريايى از عشق به حق غوطه مى خورم خدايا پستى دنيا و ناپايدارى روزگار را هميشه در نظرم جلوهگر سازتا فريب زرق و برق عالم خاكى، مرا از ياد تو دور نكند اما هميشه مىخواستم كه شمع باشم و بسوزم و نور بدهم آرزو داشتم اگر دوستانم مىخواهند از من دفاع كنند بخاطر محبت و دوستى با من اگر به هدف من علاقهمندند بخاطر طرفدارى از حق باشد.
حلالیت از خانواده
اما پدر و مادر من، مىبخشيد كه نتوانستم فرزند خوبى برايتان باشم و حق فرزندى خويش را ادا كنم پدر جان اميدوارم در كارهايتان موفق باشيد و اميدوارم كه صبورى خود را به دشمنان اسلام نشان بدهى و همچنين برادرانم و خواهرانم افراد مومن و متعهد و خدمتگزار باشيد و همه به جان امام دعا كنيد و از همه افرادى كه با بنده رفيق و آشنا و همسايه و قوم و خويش بودند حلاليت مىطلبم اميدوارم حلالم كنيد.
خدايا خسته شدهام و دل شكستهام نااميدم مكن ديگر آرزوئى ندارم احساس مىكنم كه اين دنيا ديگر جاى من نيست با همه وداع مىكنم و مىخواهم فقط با خداى خود تنها باشم، خدايا بسوى تو مىآيم و از علم و عالميان میگريزم تو مرا در جوار رحمت خود سكنى ده.
والسلام
گر مرا مهر حسين بر دل است
ماندنم در اين جهان بى حاصل است
ما قاصد نوريم و جهان پيماييم
ما قافله سالار ره فردائيم
هر روز ما سبو سبو برگيرند
تا زود بخشكيم ولى دريائيم
اى تير عدو كه ميكنى چاك دلم
از زخم ندارد بخدا باك دلم
من با صبر از عاقبت خويشتنم
چون گشته شوم سر زند از خاك دلم
دانشآموز سال چهارم رشته اقتصاد در دبيرستان شهداى انقلاب اسلامى شهرستان كرج (محمد موسى زارعى).