خرداد خونین بانه/ عفو و گذشت/ خاطراتی از شهید کمال عباسی
شهید معظم ؛ کمال عباسی
در شهر مرزی بانه پا به عرصه گیتی گذاشت. پدرش«فتاح» و مادرش«عایشه»نام داشت.در کانون گرم خانواده دوران کودکی اش سپری شد و با رسیدن به سن مدرسه در یکی از مدارس شهر بانه تحصیلات ابتدائی را به پایان رساند.
سه سال نیز در مقطع راهنمائی تحصیل نمود.پس از اتمام این دوره ترک تحصیل کرد.نزد برادرش رانندگی را یاد گرفت و از این طریق امرار معاش می کرد.
هیجده بهار از عمرش گذشته بود و در عنفوان جوانی قرار داشت که در پارک شهر بانه (پارک شهدای15 خرداد) بر اثر بمباران هوایی دشمن بعثی عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.پیکر پاکش در قبرستان عمومی سلیمان بگ بانه مدفون است.
در سال 1357 بر اثر سانحه تصادف پایش شکست،مقصرطرف مقابل بود.بعد از این حادثه مرتب به کمال سر می زد و از کارش شرمنده بود.کمال با وجود اینکه در اوج نوجوانی قرار داشت و معمولاً در این سن و سال نوجوانان دارای غرور خاصی هستند ، همواره می گفت، من هیچ شکایتی ندارم ، چون عمدی در کار نبوده است.گذشت او در این سن و سال برای راننده مقصر و خانواده اش باور کردنی نبود و همیشه گذشت و جوانمردی او را می ستودند. 1
...........................................................................................................
1 - از خاطرات آقای حسن عباسی برادر شهید