تندیس پیشمرگ مسلمان کرد شهید کیکاووس پیری رونمایی شد
دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۶
تندیس شهید پیشمرگ مسلمان کُرد کیکاوس پیری روز شنبه از سری برنامه های کنگره ملی 5400 شهید استان کردستان در شهرستان سروآباد رونمایی شد.
نوید شاهد کردستان:
به گزارش ایثار، در راستای اجلاسیه شهدای شهرستان سروآباد و از سلسله
اجلاسیههای کنگره ۵۴۰۰ شهید استان کردستان، امروز، 14 اردیبهشت ماه با
حضور سردار اصانلو، سردار رجبی فرمانده سپاه بیت المقدس کردستان از تندیس شهید
کیکاووس پیری رونمایی شد.
شهید کیکاووس پیری در سال ۱۳۲۶ در روستای دله مرز شهرستان سروآباد به دنیا آمد، وی در سال ۱۳۵۹ به جمع پیشمرگان مسلمان کُرد پیوست و بعد از سالها مجاهدت در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
زندگینامه شهید کیکاوس پیری
گفتنی است؛ شهید کیکاوس پیری در سال ۱۳۲۶ در روستای دله مرز از توابع شهرستان سروآباد دیده به جهان گشود. پدرش غفار و مادرش بانو لاله نام داشت. کاک غفار از بزرگان روستا بود که به سخاوتمندی شهرت داشت و انسانی معتقد به اسلام و فردی دانا و آگاه و بسیار شیرین سخن بود.
کیکاوس فرزند دوم خانواده و تنها فرزند ذکور خانواده اش بود. کیکاوس دوران کودکی را در همان روستا سپری کرد و زمانی که به سن تحصیل رسید بدلیل نبود مدرسه در روستا از نعمت سواد محروم شد. کیکاوس دوران نوجوانی در تمام زمینهها الگو و سرآمد دیگران بود و بزرگان روستا در امورات روستا همواره با ایشان مشورت میکردند تا جایی که نظر ایشان قابل قبول و رضایت همگان قرار میگرفت. نبوغ، جوانمردی، دانایی و استعدادهای خدادادی کیکاوس از ایشان مردی شاخص و نامدار ساخته بود.
سفر و دیدار با اهالی سایر روستاها و شهرها ایشان را روز به روز تواناتر و پختهتر کرده بود؛ تا آنجا که علاوه بر مسئولیت امور زادگاهش، مردم سایر روستاها برای آشتی کردن و پایان دادن به جنگ و خونریزی ناشی از اختلاف قبیلهای نزد ایشان میآمدند. شهید پیری در تمام امور به خدا توکل میکرد و یار و یاور مستمندان و مستضعفان بود. اولین مدرسه را در روستا بنا کرد و بازسازی و تعمیر پل ها، احداث و بازسازی راهها، مساجد، خانقاهها و مراکز دینی از کارهای روزمره و عادی ایشان بود، شوخ طبعی، دلیری، سخاوتمندی، دانایی و مردانگی از خصوصیات بارز ایشان بود.
از آنجا که ظلم و ستم رژیم پهلوی از بالاترین رده مملکتی تا پایینترین رده بر ملت روز به روز آشکارتر میشد و عمال رژیم به جای خدمت به مردم، خود را ارباب مطلق مردم میدانستند و در شرایطی که این ظلم و ستمها در روستاها بیشتر نمایان بود، شهید پیری در همان دوران جوانی چندین بار با عمال رژیم درگیر میشود.
با پیروزی انقلاب، شهید پیری طی جلساتی که با تنی چند از یاران انقلابی از سایر روستاها داشت به تشکیل گروهی انقلابی همت گماشت. هر چند کار بسیار خطرناکی بود و چنین اقداماتی از کمتر کسی بر میآمد، اما هدف شهید والاتر از آن بود که به عواقب آن بیندیشد. با ورود سپاه به شهر کرمانشاه، شهید پیری تصمیم میگیرد به سپاه ملحق شود و به عضویت رسمی سپاه در آید.
شهید پیری با آشنا کردن مردم با انقلاب اسلامی و آرمانهای انقلاب بر تعداد یاران انقلاب میافزود، تا اینکه توانست در زادگاهش ـ. دلمرز ـ. که حدود صد خانوار بودند حدود ۹۰ نفر را به عضویت رسمی سپاه و بسیج درآورد، تا مرز عراق را پاکسازی کنند و کمتر جایی را میتوان نام برد که شهید پیری و یارانش در پاکسازی آنجا نقش نداشته باشند.
اولین گروهی که به پاکسازی روستای دزلی و منطقه اورامانات اعزام شدند، گروه ایشان بود که به نقل از همسنگرانش و تا رسیدن نیروهای کمکی سپاه از مریوان یک شبانه روز به تنهایی در مقابل نیروهای دشمن ایستادگی کردند و حماسه دیگر ایشان در روستای ژنین که فرمانده پایگاه بودند و شب حدود هشتاد نفر ضد انقلاب به پایگاه حمله میکنند که به تنهایی تا صبح دفاع میکند و پایگاه را تسلیم دشمن نمیکند و دشمن یک بار دیگر ناکام میماند.
شهید پیری در هر عملیاتی جزء اولین پیشگامان بود و یکی از بزرگترین سنگر سازان بی سنگر بود که در روز بیست و سوم فروردین ماه سال ۱۳۶۴ در حالی که فرماندهی روستاهای دل و دلمرز و زوم و رودبار و دیوزنا و جولانده را بر عهده داشتند در حین مأموریت ما بین روستای دلمرز و دشته قلبی با کمین منافقان ضد انقلاب از پشت سر مورد حمله قرار میگیرد و به درجه رفیع شهادت نائل میآید.
شهید کیکاووس پیری در سال ۱۳۲۶ در روستای دله مرز شهرستان سروآباد به دنیا آمد، وی در سال ۱۳۵۹ به جمع پیشمرگان مسلمان کُرد پیوست و بعد از سالها مجاهدت در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
زندگینامه شهید کیکاوس پیری
گفتنی است؛ شهید کیکاوس پیری در سال ۱۳۲۶ در روستای دله مرز از توابع شهرستان سروآباد دیده به جهان گشود. پدرش غفار و مادرش بانو لاله نام داشت. کاک غفار از بزرگان روستا بود که به سخاوتمندی شهرت داشت و انسانی معتقد به اسلام و فردی دانا و آگاه و بسیار شیرین سخن بود.
کیکاوس فرزند دوم خانواده و تنها فرزند ذکور خانواده اش بود. کیکاوس دوران کودکی را در همان روستا سپری کرد و زمانی که به سن تحصیل رسید بدلیل نبود مدرسه در روستا از نعمت سواد محروم شد. کیکاوس دوران نوجوانی در تمام زمینهها الگو و سرآمد دیگران بود و بزرگان روستا در امورات روستا همواره با ایشان مشورت میکردند تا جایی که نظر ایشان قابل قبول و رضایت همگان قرار میگرفت. نبوغ، جوانمردی، دانایی و استعدادهای خدادادی کیکاوس از ایشان مردی شاخص و نامدار ساخته بود.
سفر و دیدار با اهالی سایر روستاها و شهرها ایشان را روز به روز تواناتر و پختهتر کرده بود؛ تا آنجا که علاوه بر مسئولیت امور زادگاهش، مردم سایر روستاها برای آشتی کردن و پایان دادن به جنگ و خونریزی ناشی از اختلاف قبیلهای نزد ایشان میآمدند. شهید پیری در تمام امور به خدا توکل میکرد و یار و یاور مستمندان و مستضعفان بود. اولین مدرسه را در روستا بنا کرد و بازسازی و تعمیر پل ها، احداث و بازسازی راهها، مساجد، خانقاهها و مراکز دینی از کارهای روزمره و عادی ایشان بود، شوخ طبعی، دلیری، سخاوتمندی، دانایی و مردانگی از خصوصیات بارز ایشان بود.
از آنجا که ظلم و ستم رژیم پهلوی از بالاترین رده مملکتی تا پایینترین رده بر ملت روز به روز آشکارتر میشد و عمال رژیم به جای خدمت به مردم، خود را ارباب مطلق مردم میدانستند و در شرایطی که این ظلم و ستمها در روستاها بیشتر نمایان بود، شهید پیری در همان دوران جوانی چندین بار با عمال رژیم درگیر میشود.
با پیروزی انقلاب، شهید پیری طی جلساتی که با تنی چند از یاران انقلابی از سایر روستاها داشت به تشکیل گروهی انقلابی همت گماشت. هر چند کار بسیار خطرناکی بود و چنین اقداماتی از کمتر کسی بر میآمد، اما هدف شهید والاتر از آن بود که به عواقب آن بیندیشد. با ورود سپاه به شهر کرمانشاه، شهید پیری تصمیم میگیرد به سپاه ملحق شود و به عضویت رسمی سپاه در آید.
شهید پیری با آشنا کردن مردم با انقلاب اسلامی و آرمانهای انقلاب بر تعداد یاران انقلاب میافزود، تا اینکه توانست در زادگاهش ـ. دلمرز ـ. که حدود صد خانوار بودند حدود ۹۰ نفر را به عضویت رسمی سپاه و بسیج درآورد، تا مرز عراق را پاکسازی کنند و کمتر جایی را میتوان نام برد که شهید پیری و یارانش در پاکسازی آنجا نقش نداشته باشند.
اولین گروهی که به پاکسازی روستای دزلی و منطقه اورامانات اعزام شدند، گروه ایشان بود که به نقل از همسنگرانش و تا رسیدن نیروهای کمکی سپاه از مریوان یک شبانه روز به تنهایی در مقابل نیروهای دشمن ایستادگی کردند و حماسه دیگر ایشان در روستای ژنین که فرمانده پایگاه بودند و شب حدود هشتاد نفر ضد انقلاب به پایگاه حمله میکنند که به تنهایی تا صبح دفاع میکند و پایگاه را تسلیم دشمن نمیکند و دشمن یک بار دیگر ناکام میماند.
شهید پیری در هر عملیاتی جزء اولین پیشگامان بود و یکی از بزرگترین سنگر سازان بی سنگر بود که در روز بیست و سوم فروردین ماه سال ۱۳۶۴ در حالی که فرماندهی روستاهای دل و دلمرز و زوم و رودبار و دیوزنا و جولانده را بر عهده داشتند در حین مأموریت ما بین روستای دلمرز و دشته قلبی با کمین منافقان ضد انقلاب از پشت سر مورد حمله قرار میگیرد و به درجه رفیع شهادت نائل میآید.
نظر شما