سفارشات پاسدار والا مقام شهیدمحمود حیدری حجاز به خواهر وبرادرانش
شهید والا مقام محمود حیدری در هفتمین روز از مهرماه سال یکهزار و سیصد و چهل و هفت در روستای چشمه کاظم از توابع شهرستان بیجار در خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. پدرش علی و مادرش خرامان نام داشت. پس از طی دوران طفولیت پا به مدرسه گذاشت و تحصیلات ابتدایی را در روستای چشمه کاظم به پایان رساند. پس از آن به علت علاقۀ وافر به تحصیل با موافقت خانواده به بیجار نقل مکان کرد و در مدرسۀ آیت الله فاضل گروسی به تحصیل پرداخت . حضور او در بیجار همزمان با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. محمود با روحیۀ انقلابی و مذهبی که داشت به عضویت بسیج درآمد به امید اینکه در جبهههای حق علیه باطل حضورپیدا کند. حضور مستمر او در نماز جماعت و جلسات دعا و عزاداری همچون اولین سنگر انسان ساز برایش به شمار میرفت تا خود را در برابر هوای نفس مقاوم ساخت. هوش سرشار او سبب شد تا در سال هزار و سیصد و چهل و سه بعد از قبولی از امتحان ورودی دبرستان سپاه روانه ارومیه شود. اما چهار ماه بعد برادرش را در حادثهای از دست داد. او درس را نیمه کاره رها کرد و به خانه برگشت. پس از پنج ماه به عنوان پاسدار رسمی جذب سپاه بیجار شد و برای حضور در جبهههای حق علیه باطل مصمم تر شد. در تمام مدت در برابر گروهکهای ضدانقلاب ایستادگی میکرد.
سفارشات شهید
در جمع خواهران و برادرانش میگفت: من شهید میشوم ولی شماها نباید سنگرم را خالی بگذارید که این راه، راه اسلام در قرآن است و آنرا ادامه دهید و اظهار میداشت که این پیام قرآن بجای مانده است. باید این پیام اسلامی را به جهانیان برسانیم که ابرقدرتها در برابر خدا و قرآن هیچگونه غلطی نمی توانند بکنند. شب قبل ازشهادت به مادرش گفت: من فردا شهید میشوم. از طریق سپاه بیجار به تیپ بیت المقدس واقع در شهر سنندج اعزام شد و در آنجا هم برای مأموریت چهل و پنج روزه به جبهۀ جنوب اعزام شد. پس از پایان یافتن مأموریت دوباره به تیپ بگشت و این بار به عنوان آرپی جی زن به گردان صاحب زمان همان تیپ معرفی شد.
مدتی در آنجا جنگید تا اینکه در تاریخ بیست و هشتم فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و شش در جبهۀ مریوان با اصابت ترکش به قلب و پایش به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید بزرگوار در روستای چشمه کاظم به خاک سپرده شده است.