اهل امر به معروف ونهی از منکر بود/ گذری کوتاه بر زندگینامه شهید سهراب احمدی
پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۵
سفارش شهید به خانواده اش این بود که نگذارید شهیدان هرگز از لوح جانها پاک شوند زیرا آنها جان خود را فدا کردند تا انقلاب و اسلام بماند...
نوید شاهد کردستان:
شهید والا مقام سهراب
احمدی در پانزدهمین روز از اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و چهل و یک در روستای چشمه
قلی از توابع شهرستان بیجار دیده به جهان گشود. پدرش محمود و مادرش محترم نام
داشت. بعد از طی دوران طفولیت وارد مدرسه شد و دورۀ ابتدایی را با موفقیت پشت سر
گذاشت. روستا فاقد مدرسۀ راهنمایی بود و شرایط خانواده هم به گونه ای نبود که
سهراب دور از آنها در شهر زندگی کند. بنابراین ترک تحصیل نمود و در کنار پدر به کار
کشاورزی پرداخت.
او فردی بسیار معتقد به اصول دین و انجام واجبات بود و احترام به
بزرگترها را سرلوحۀ رفتارهای خود قرار داده بود برای همین همیشه در بین اعضای
خانواده و اقوام ،عزیز و محترم یاد میشد. سهراب هنگامی که سن کمی داشتند هر وقت که
وارد اتاق میشدند سلام میکردند و هرگاه که از منزل خارج میشدند خداحافظی میکردند
و در دوران کودکی در میان خانواده و اقوام از چنان محبوبیتی برخوردار بودند که لحظهای
او را از خود جدا نمیکردند.
در روستا با پدرش نزد شخصی به نام علی اکبر قرآن را ختم
میکردند و در مسابقات قرآن در روستا شرکت
میکردند. اوایل جنگ، پدرسهراب را مدتی به اسارت درآوردند. ایشان برای تأمین معاش خانواده
به کارگری مشغول شدند. بعد از مدتی به علت علاقهی فراوانی که به خدمت به اسلام و انقلاب
داشتند به خدمت در نیروی انتظامی مشغول شدند. بعد از گذشت چند مدتی به همراه سه نفر از دوستانش توسط گروهکهای
ضد انقلاب به شهادت رسیدند.
دوران نوجوانی او مصادف بود با روزهای اوج انقلاب و
دگرگونی نظام سیاسی کشور. شانزده سالگی زمان مناسبی بود تا با فهم و درک عمیق از
مسائل به طرفداری از آرمانهای امام خمینی(ره) بپردازد و در مقابل ، در برابر زیاده
خواهی ها و تن پروری رژیم پهلوی ایستادگی کند. سهراب که اهل امر به معروف و نهی از
منکر بود به تبلیغ آرمانهای امام در بین روستاییان می پرداخت. مدتی بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی، گروهکهای معاند با نظام اسلامی آرامش را از روستا نشینان گرفتند.
در یکی از حملات آنان به چشمه قلی که در سال یکهزار و سیصد و شصت صورت گرفت پدرش
توسط حزب منحلۀ دموکرات به اسارت گرفته شد و پس از مدتی اورا در حین اسارت به
شهادت رساندند.
مدتی بعد سهراب ازدواج کرد و صاحب سه فرزند دختر شد. نفرت و کینۀ
سهراب از منافقین و گروهکهای کور دل هر روز بیشتر می شد تا اینکه در بیست و یکم
اردیبهشت ماه سال یکهزار و سیصد و شصت وهشت وارد کمیتۀ انقلاب اسلامی شد. سفارش
شهید به خانواده اش این بود که نگذارید شهیدان هرگز از لوح جانها پاک شوند زیرا
آنها جان خود را فدا کردند تا انقلاب و اسلام بماند. سهراب بعد از یک سال در حالی
که با زبان روزه در مقر نگبهانی در محل ایست بازرسی ورودی قروه به بیجار مشغول
خدمت بود در تاریخ 19/1/69توسط گلوله افراد خودی به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید
بزرگوار در گلزار مطهر شهدای شهر بیجار به خاک سپرده شده است.
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
خوب است گاهی صدا و سیما از زندگی این عزیزان سفر کرده که گاهی یکتا چند شهید دادهاند مستندی بسازد تا حداقل تلنگری باشد برای مردم و مسئولانی که قدر جایگاهشان را نمیدانند.
سپاسگزارم