زندگینامه
می‌خواهم برای خدمت به اسلام و وطنم به جبهه بروم و لباس رزم به تن کنم و اگر خدا خواست به افتخار شهادت برسم...
نوید شاهد کردستان:

شهید نجفعلی قویی در پانزدهم خرداد ماه سال یکهزار و سیصد و سی و نه در روستای خورخوره از توابع شهرستان بیجار چشم به جهان گشود. پدرش نصرت الله و مادرش خوشقدم نام داشت. با وجود استعداد فراوان و علاقۀ زیاد خانواده به او به علت فقر مادی از تحصیل علم بازماند و به منظور تأمین معاش خانواده به کار کشاورزی پرداخت. خانواده گرم و پر از آرامش آنها کانونی برای آموزشهای عقیدتی بود که به دور از مدرسه به خوبی بچه‌ها را پرورش می‌داد. نجفعلی بسیار اجتماعی و پر جنب و جوش بود و دوستان زیادی در مسجد و محله داشت. در تمام مراسمات مذهبی شرکت می‌کرد و در انجام واجبات می‌کوشید. با فراگیر شدن پیام امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل انقلاب اسلامی به صف طرفداران برکناری نظام ظلم و زور پیوست و از هیچ کمکی برای تحقق اهداف انقلاب دریغ نکرد .

نجفعلی در آغاز جوانی ازدواج کرد و صاحب یک پسر به نام مسعود شد. چند سال از جنگ می‌گذشت که دل بی‌قرار او بالاخره او را در آستانۀ تصمیمی بزرگ قرار داد. با اینکه می‌دانست مادرش مخالف رفتن او به جبهه است اما به خدمت سربازی فراخوانده شده بود. برای گرفتن اجازه و حلالیت گرفتن به خانه رفت و گفت: می‌خواهم برای خدمت به اسلام و وطنم به جبهه بروم و لباس رزم به تن کنم و اگر خدا خواست به افتخار شهادت برسم. فقط از خانواده خواست اگر به شهادت رسید از پسرش مواظبت کنند. مادر با دیدن عزم پسرش در راه دفاع از دین و وطن رضایت داد

و نجفعلی در سال یکهزار و سیصد و شصت و چهار از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. شهید قویی در تاریخ 15/12/64 به منطقه سلیمانیه عراق اعزام گردید.او در طول خدمتش با تمام وجود خود را وقف مبارزه با دشمنان قسم خوردۀ اسلام و انقلاب کرد و سرانجام در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و چهار در منطقۀ سلمیانیه در عملیات والفجر نه در حال نبرد با دشمن بعثی مورد اصابت ترکش از ناحیۀ سر قرار گرفت و به فیض عظمی شهادت رسید. پیکر پاک و مطهرش را در گلزار شهدای شهر بیجار به خاک سپردند.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده